-
كمك
باسلام
با عرض پوزش
به مدت 3 سال با آقاي رابطه دارم كه ايشان يك مرتبه ازدواج نا موفق داشته اند و امسال به خواستگاري من آمدند و خانواده من مخالفت شديد كردند چون من دختر اول اين خانواده هستم و يك رابطه دور خانوادگي با اين آقا پسر داريم و به علت مسائل و اعتقادات خانوادگي من به هيچ عنوان راضي نمي شوند در اين مسئله من را راهنمائي كنيد
-
RE: كمك
بیشتر توضیح دهید فقط خانواده شما مخالفند ؟خانواده شما در جریان رابطه شما بوده اند ؟ایشان از لحاظ شغل ،سن و.....مناسبند؟ در تالار مشاورانی هستند که بتوانند راهنمایی کنند
-
RE: كمك
لطفا در این مورد بیشتر توضیح بده
-
RE: كمك
سلام
تقریباً تمام خانواده از رابطه ما با خبر هستند از اول آشنایی وقتی موضوع خواستگاری در میان آمد با دایم موضوع را در میان گذاشتم و یکی دو مرتبه با آن اقا صحبت کردند با دوتا از خاله هایم که مجرد هستند ولی سن بالایی دارند صحبت کردم ولی راحتر بگم یه جورایی آنها خیلی قدیمی فکر می کنند همه چیزرا سخت می گیرند.
سن 36 سال دارند و در در یکی از مجتمهای فولاد مبارکه کار می کنند از نظر مالی وضعیت متوسطی دارند این از نظر من موردی نداره چون خودش پسر بسیار خوبیه ولی به خاطر اینکه این آقا با زندایی من فامیل هستند و رابطه نسبت خوبی با هم دارند همه به خاطر اینکه تو فامیل نپیچه که من با شخصی ازدواج کردم از یک مرتبه ازدواج ناموفق داشته بیشتر مخالف هستند
از اینکه در این مدت به من کمک می کنید بسیار سپاسگذارم منتظر راهنماییهای شما هستم.
-
RE: كمك
عزیزم سن خاله های مجردتان که فرموده اید ازدواج نکرده اند خیلی مهم است.چرا که این دو نفر اگر واقعا سن بالایی داشته باشند و هنوز نتوانسته باشند ازدواج کنند واقعا نمی توانند مشاوران خوبی باشند .و این مسئله ربطی به قدیم و جدید ندارد . مشکل جای دیگری است !
آیا خانواده شما تنها به علت ازدواج گذشته ایشان با ازدواج شما مخالف هستند و یا دلائل دیگری هم دارند ؟! از این آقا و زندگی سابقش باید اطلاعات دقیقی به دست بیاورید و علت جدائی شان را حتما جویا شوید .
-
RE: كمك
باسلام
دليل اصلي همينه و به خاطر اينكه يه فاميلي با يكي از زن دائيهاي من داره و به قول مادرم همه جا زن دائيت مي گه دختر اولم با يه آقاي ازدواج كرده كه اصلا خوب نيست چون زن دايي من زياد با اون آقا كه پسر دائيش مي شه زياد خوب نيستند.
و علت اصلي جدايش با همسر قبليش با تحقيقاتي كه انجام دادم و تمام برگه هاي كه همسر قبلي ايشان به دادگاه داده بودند متوجه شدم كه اون خانم فقط به حرف مادرشون گوش مي كردند و با قهرهاي متعدد زندگي خود را از هم پاشونده