من حساس نیستم او بی مسئولیت است
سلام. دوستان خوبم در جریان مشکلاتمک بودین که. روز به روز همه چی داره بد تر می شه و پرده احترام ها بیشنر از بین می ره و من بد تر و بدتر از قبل می شوم.
اتفاقات زیادی افتاده که شنیدنش از حوصله شماها خارجه. فقط خواستم بدونین که من حساس نبودم. همسرم بی و خانودش بی مسئولیت بودن.
اون همه کوتاه اومدم و توقع نداشتن همه و همه به ضررم تمام شد. الان دارم چوب عاشق بودن و محکم بودنم رو می خورم.
3 روزه که با امین کات کردم .
این دفعه می خوام مشکل رو ریشه ای حل کنم. یا خانوادش عذرخواهی می کنن یا ...
واقعا خیلی جدی دارم به جدایی فکر می کنم و از این همه بی مسئولیتی و نادان بودن خانواده همسرم در حیرتم.
کاش جناب سنگتراشان موضوعم ( من حساسم یا اون بی معرفته ) رو قفل نمی کردن تا زندگی من به نتیجه ای می رسید و اونوقت تاپیک بسته می شد. فکر می کنم درس عبرت خوبی بود برای آیندگان...
درحال حاضر فقط و فقط دارم به خودم فکر می کنم.
به ورزشم. به تفریحاتم. درسم کارم و ...
فعلا امین هیچ جایگاهی برام نداره و خیلی خوشحالم که 4 روزه صداشو نشنیدم. ابدا هم دلم براش تنگ نشده. فقط افسوس می خورم برای اون همه صداقت و اخلاصی که با آنها داشتم...
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین غ
واقعا خیلی جدی دارم به جدایی فکر می کنم و از این همه بی مسئولیتی و نادان بودن خانواده همسرم در حیرتم.
کاش جناب سنگتراشان موضوعم رو قفل نمی کردن تا زندگی من به نتیجه ای می رسید و اونوقت تاپیک بسته می شد. فکر می کنم درس عبرت خوبی بود برای آیندگان...
درحال حاضر فقط و فقط دارم به خودم فکر می کنم.
به ورزشم. به تفریحاتم. درسم کارم و ...
نازنین متاسفم اما به قسمت انتخابی من توجه کن . تو همان برای زندگی ات اتفاق می افتد که فکرش را می کنی تو تمام انرژی های بد کائنات را به سمت خودت جذب می کنی چرا که دائما در حال دیدن نیمه ی خالی لیوان هستی .
کتاب" خود حقیقی " را که نخواندی حداقل برو کتاب یا سی دی مستند" راز" را بخر و صدهزار بار نگاه کن یا بخوان .
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
نازنین عزیز
راستش پستات اینقد طولانی شده بود که یکی عین من که خیلی شرایط تالار اومدن رو ندارم خوندن همش برام خیلی سخت بود فقط پست های آخری رو خوندم بنابر این اگه اشتباه می کنم منو ببخش.
نمی دونم چرا اینقدرازدواج تو این دوره انسانها رو محدود ودور از خود کرده یه طوری شده که اگه جوونا بتونن خودشونو اداره کنن همه تمایل دارن تنها زندگی کنن شاید اینا از عوارض فرهتگ اروپایی آمریکاییه اینجایی که من زندگی می کنم نصف خونه ها مال مجرداست یا جفتایی که هیچ تعهد قانونی به همدیگه ندارن.
به هر حال من از خوندن پستای شما اینطور برداشت کردم که شما انسان کاملا خود ساخته و متکی به خود با روحیه ای سرشار از حفظ ارزشهای شخصیتیتان هستید و همسرتان انسانی است با بودن با شما قدری خود را فارق از مسوولیت های مردانه اش کرده است طوریکه شما هم مجبور شده اید نقش زن را بازی کنید و هم مرد.یادم میاد یه جا تو تاپیکت گفته بودی که من نمی دونم شهریه دانشگاه شوهرمو باید بدم یا نه!!!!!!!!راستش برام خیلی عجیب بود این حرف ببین چقدر شما تمایل به قبو ل مسولیت های مردانه داری و بالعکس چقدر همسرتان فارق چیزیکه در اکتر مردان امروزی به وفور دیده می شود<کجا رفتند آن مردان قدیمی ایرانی که شانه هایشان تگیه گاه چندین خانواده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟>
شما باید یکی را نتخاب کنی یا زن باشی و یا مرد!!هر زمان تکلیف با خودت روشن شد بقیه زندگی خودبه خود درست میشه.
در ضمن با روحیاتی که از شما می بینم بعید می دانم شما با این شرایط کنار بیای چون یه کم حس قدرت طلبی داری تو زندگیت و این نه همخوان روحیات زنهاست و نه خوشایند مردها البته عزیزم اینا نقطه ضعفت نیست نقطه قوتته ولی با این خانوده درک نمیشی مگه اینکه یا خودتو عوض کنی یا اونا رو.
امیدوارم موفق باشی
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
نقل قول:
نوشته اصلی توسط f_z
شما باید یکی را نتخاب کنی یا زن باشی و یا مرد!!هر زمان تکلیف با خودت روشن شد بقیه زندگی خودبه خود درست میشه.
مگه اینکه یا خودتو عوض کنی یا اونا رو.
بله من هم تصمیم دارم زن باشم. ولی اقساط عقب افتاده چی می شه ؟؟؟
فردا 130000 قسط داریم. الان اقا اصلا یادشم نیست قسط داریم. در صورتی که دقیقا 14 روز پیش سر این موضوع بحث کردیم و من حتی 5روز پیش تو دعواهامون هم گفتم انقدر بی مسئولیتی که اهمیتی نمی دی 30 ام قسط داریم. و وقعا هم نمی ده. دیگه چه جوری بهش بفمونم؟؟؟ زبونم مو درآورد.
اگه من ندهم چی می شه ؟؟؟ وام به اسم من بود و ضامن یکی از همکارانم. می دونین اگه یکبار رو موبایل ضامن زنگ بخوره برای اقساط عقب افتاده چه ابرویی از من می ره؟؟؟
ولی اونها این طوری نیستن. توی گل و خونشون نیست. 3-4 تا وام دارن که هر روز از بانک زنگ می زنن و ضامن ها هم همه فامیلن ولی اونا اصلا انگار نه انگار!!!!!!
واقعا با کسی که تو خونش نیست چه می شه کرد؟؟؟ چشم باز کرده اون ها رو دیده و از اونها الگو گرفته. همونطور که من هم از مادرم الگو گرفتم که حاضره شب گرسنگی بکشه ولی یکی از قسط ها یا تعهداتش عقب نیافته حتی چند ساعت...
واقعا با این اوصاف چه می شه کرد؟؟؟
مادر همسرم اون اوایل همه جا گریه و زاری کرده و من شده بود دیو دوسر پسر دزد!!! خبرهاش یکی یکی داره به گوشم می رسه و من فقط با تاسف گوینده خبر رو نگاه می کردم و توی دلم از خدا تقاای عدالت .
کما اینکه هر چه گفت به من خودش برگشت. صفت خایی از قبیل : حساب ساز ( می گفت تو حساب سازی نکنی تو قسط هات الکی بگی بیشتر می دهم!!! کاری که خودش با پدرشوهر می کنه!!! ). غیبت کن ( که گندش دراومده چقدر پشت من اراجیف گفته ) گدا صفت ( که خودش دست همه رو از پشت بسته) بی ادب ( که اونم خدا اونطوری ضایش کرد و بچه هاش باهاش بدتر کردن ) و ...
خیلی یز های دیگه .
خدا عادله و من ایمان دارم به این موضوع .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط f_z
مگه اینکه یا خودتو عوض کنی یا اونا رو.
اونا که عوض بشو نیستند.
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
سلام نازنین جان
برای تصمیم به این مهمی عجله نکن
انقدر به خودت فشار آوردی انقدر فشار اوردی که اینجوری شد
خواهر خوبم درسته که می خوای در آینده یه سقفی بالای سرتون باشه و راحت توش زندگی کنیین ولی به چه قیمتی به قیمت از دست دادن بهترین روزهای عمرت یا شیرین ترین دوران زندگیت
بهتر نیست بجای امین چیزهایی که تو زندگی دارن اذیت می کنن حذف کنی
مگه نمی گی قسطام سنگینه و دارم زیر بار فشار مالی له می شم مگه نمی گی امین نمی تونه کمکت کنه پس حدداقل یه قسمتشون رو حذف کن
تو همه ی تلاشت رو کردی برای اینکه صاحب خونه بشی ولی وقتی می بینی داری خودت رو از بین می بری باید کات کنی اصلا شاید اینجوری امین وقتی ببینه می خوای قرار داد و فسخ کنی خودش یه حرکتی بکنه
نازنین گلم همه مثل هم نیستن هر کسی یه ظرفیتی داره ظرفیت امین هم تا همین حدیه که می بینی نمی تونی عوضش کنی اون بیست و چند سال با اون فرهنگ بزرگ شده اگر به این نیت ازدواج کردی که اون عوض می شه اشتباه کردی
خانومی گاهی باید رفتارهای افراد قبول کنی و باهاشون کنار بیایی امین نمی تونه نقش اون قهرمانی که شما تو ذهنت ساختی بازی کنه
شما تو اداره ی امور موفقی درست توانت برای تحمل سختی بالاست درست ولی نباید انتظار داشت باشی امین هم همین مدلی باشه
خواهر خوبم چیزی که داره رو زندگیت تاثیر می ذاره دید منفیته عزیزه دلم چرا فکر می کنی همه ی مردای عالم فرشته هستن و هرچی بدیه جمع شده تو امین نه عزیزم همه به نوعی دارن با هم کنار می یان
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
سلااااااااااااااااااااااا ام نازنین گلی خوبی آجی؟
نازنین جان یه مدت از شوهرت دور باش بزار طعم دلتنگیو بچشه . بزار تکلیفشو با خودش و زندگیش روشن کنه . بعدشم محکم باهاش حرف بزن به قول خودت مرگ یه بار شیون یه بار.
حرفی از جدایی نزن ولی بگو تا کی میخای به این جور زندگی کردن ادامه بدی؟ بزار خودش با خانوادش طرف بشه بره بگه که دست از سره زن و زندگیش بردارن . تو هم میدونو خالی نکن ولی جایگاهتو مشخص و محکم کن . با شوهرت برنامه ریزی کن تعیین وظایف کنین. نزارین خانواده شوهرت به هدفشون برسن .
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
من زیاد رابطه خوبی با این جمله ای که می گم ندارم ولی اینجا فک کنم جاش هست که بگم
ازروزاول قدمت را محکم نذاشتی .....خواستی همه بار زندگیتون را تنهایی بدوش بکشی که این شدنی نیست احساس می کنم شما به اون دراین زندگی مشترک جایی را ندادی که بخواهد مرد بودنش را نشان بدهد وام به نام شما ضامن از طرف شما .....؟!!
معنی ندارد احتمالا رفتار شما بایستی سبب شده باشه که همسرتان وخانواده شان اینگونه بار بیان ......نمی خوام بگم ولی خربزه ایی خوردی که باید پای لرزش بشینی ...
گذشته ازاین حرفها اگر واقعا دوستش داری باید کمکش کنی که خودی از خود نشان دهد وطلاق یکبار منفی هست که سنگینیش روی دوش زن بیشتر از یک مرد است عجله نکن!!!
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
آخه در مقابل این عصبانیت ها هیچ تلاشی نشون نمی ده. سکوت می کنه. الان 5 روزه هیچ تلاشی نکرده. فقط 4 تا اس ام اس احمقانه حا و احوال پرسی می ده.
اون دعوایی که من کردم و اون حرف هایی که من زدم یا باید طلاقم می داد یا می یومد اشتی. این انگار نه انگار. هیچ واکنشی نشون نمی ده.
انگار هیچی بهش نگفتم. از روز بعددعوا تا الان فقط یک اس ام اس حال و احوال داده. منم که جواب نمی دهم . همین.
همیشه این سکوتو من می شکستم ولی الان دیگه نه. به هیچ عنوان نمی خوام کوتاه بیام. تا کی می خواد بزنه به در خریت اخه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
باید از اول مسئولیت بهش میدادی تا باورکن که تو زنشی و دیگه دوست دخترش نیستی . اون هنوز خودش رو نسبت به تو متعهد نمی دونه در صورتیکه تو نسبت به اون یه چیزی از تعهد هم گذشته داری خودت رو از بین میبری . با با جون اگه یه هفته هم قسطت عقب بیافته هیچ اتفاقی نمی افته که تو داری با خودت اینجوری میکنی .
RE: من حساس نیستم او بی مسئولیت است
من تو را می فهمم فشار قسط و واهمه از عقب افتادن اقساط همیشه تو را به هم می ریزد وهر بار نزدیک تاریخ پرداخت اقساط که می رسد تو کاملا به هم می ریزی .
نازنین واقعا نمی دانم تو با چه دیویی رو به رو هستی !جوری حرف می زنی انگار این مرد یک خر و احمق بی مسئولیت است ! آیا نازنین واقعا اینطور است ؟!
خواهش می کنم بنشین یکبار خودت و زندگی ات را مرور کن .و اگر لحظه های خوب و خوشی در زندگی داشته ای به آنها هم فکر کن و آنها را هم مرور کن و یکباره به دلیل فشارهایی که روی جسم و روح و روانت داری تیشه را برندار و به ریشه شخصیت این مرد نزن . این کار اصلا درست نیست . این همان مردی است که دیروز عاشقانه دوستش داشتی . به خاطر احترام به خودت و احساس دیروزت نباید اینکار را بکنی . به خودت یک قدری احترام بگذارحتی اگر به او احترام نمی گذاری و او باعث خشم و عصبانیت تو می شود .