با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم
سلام
دوستان....با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم قبل از ازدواج کسی رو دوست داشته باشم ولی تا الان 2بار این اتفاق برام افتاد و خیلی ازم انرژی گرفته شده در حد افسردگی ....نمی دونم چرا همش به مشکل می خورم خسته شدم از حرف زدن با آدم های مختلف...چرا بعضی ها اینقدر راحت ازدواح می کنند سهم من ار زندگی چیه؟:302::302::302:
RE: با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم
بهارم سلام
عزیزم هیچ دختر یا پسری با اولین کسی که برخورد می کنه نمی تونه ازدواج کنه. احتمالش خیلی کمه که طرف به ایده آلش نزدیک باشه.
اگه میخوای انتخاب خوبی داشته باشی باید صبور باشی تا مورد دلخواهت پیدا بشه.
توی روابطت با خواستگارات فاز احساساتو حذف کن،بذار وقتی با هم ازدواج کردین اون وقت همه احساستو براش رو کن.
موفق میشی مطمئن باش.
RE: با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم
تحصیلات؟ سن؟ به نظر شما فرق آشنایی - دوستی - رفاقت--عشق--محبت با هم چیه ؟ اصلا" با هم فرق میکنند ؟آیا برای هر کدام یک جور انرژی (کلمه ای که خودت به کار بردی ) گذاشت ؟/
RE: با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم
omed سلام در جواب شما باید بگم من در مورد دوستی صحبت نکردم...حرف من در مورد صحبت جدی در باره ازدواج بود....شما آقا پسرها هرزمانی که آمادگی داشته باشید اقدام به ازدواج می کنید ولی ما خانم ها نه...هر زمانی این پیشنهاد بهمون میشه ... حتی توی بهبوهه شب امتحان - گرفتاری های خانواده و بیماری اعضا خانواده و...........
شاید شما با کسی جدی در مورد ازدواج صحبت نکردید که ببینید چقدر ازتون انرژی می گیره......این فرایند رفتن و اومدن جواب دادن و.....اگه از هر دختری بپرسی می فهمه حال منو ....شما آقا پسرا رو نمی دونم ؟؟؟به نظرتون جواب رد دادن به کسی که تو روت با تمام احساسش میگه من خوشبختت می کنم ....کسی که عشق و علاقه توی وجودش موج می زنه وخودش می گه من 10درصد علاقه ام رو بهت نشون دادم و تو اینوبا تمام وجودت درک میکنی !!ولی یه تلنگری بهت میگه دختر عشق همه زندگی نیست تفاوت ها رو ببین....با اینکه تو هم به اندازه اون عاشقی .....آرزوت اینه که باهاش بری زیر یه سقف.....احساست اونقدر شدید شده ..ولی عقلت!!!تو گیر کردی بین عقلت و عشق و احساست ..می دونی اگه قبول نکنی داغون میشی و طرفت داغون تر ولی عقلت میگه این صلاح توست!!!تحمل کن .....باورتون نمی شه من چی کشیدم!!!!هیچ کس نفهمید هیچ کس...من با تصمیمم خرد شدن استخونای احساسم رو زیر پاهای خودم شنیدم.....من احساسم رو لگد کوب کردم....توی اون روزای سخت فقط قرآن آرومم می کرد ...من با تمام وجودم خدا رو صدا می زدم ....
RE: با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم
omed سلام در جواب شما باید بگم من در مورد دوستی صحبت نکردم...حرف من در مورد صحبت جدی در باره ازدواج بود....شما آقا پسرها هرزمانی که آمادگی داشته باشید اقدام به ازدواج می کنید ولی ما خانم ها نه...هر زمانی این پیشنهاد بهمون میشه ... حتی توی بهبوهه شب امتحان - گرفتاری های خانواده و بیماری اعضا خانواده و...........
شاید شما با کسی جدی در مورد ازدواج صحبت نکردید که ببینید چقدر ازتون انرژی می گیره......این فرایند رفتن و اومدن جواب دادن و.....اگه از هر دختری بپرسی می فهمه حال منو ....شما آقا پسرا رو نمی دونم ؟؟؟به نظرتون جواب رد دادن به کسی که تو روت با تمام احساسش میگه من خوشبختت می کنم ....کسی که عشق و علاقه توی وجودش موج می زنه وخودش می گه من 10درصد علاقه ام رو بهت نشون دادم و تو اینوبا تمام وجودت درک میکنی !!ولی یه تلنگری بهت میگه دختر عشق همه زندگی نیست تفاوت ها رو ببین....با اینکه تو هم به اندازه اون عاشقی .....آرزوت اینه که باهاش بری زیر یه سقف.....احساست اونقدر شدید شده ..ولی عقلت!!!تو گیر کردی بین عقلت و عشق و احساست ..می دونی اگه قبول نکنی داغون میشی و طرفت داغون تر ولی عقلت میگه این صلاح توست!!!تحمل کن .....باورتون نمی شه من چی کشیدم!!!!هیچ کس نفهمید هیچ کس...من با تصمیمم خرد شدن استخونای احساسم رو زیر پاهای خودم شنیدم.....من احساسم رو لگد کوب کردم....توی اون روزای سخت فقط قرآن آرومم می کرد ...من با تمام وجودم خدا رو صدا می زدم ....
RE: با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم
من خیلی تحت تاثیر نوشته های شما قرار گرفتم . ولی یک نکته مهم اینه که نباید قبل از انتخاب خیلی احساساتی برخورد کرد . چون این مساله باعث مشکلات زیادی میشه . در مورد مساله شما ظاهرا طرف شما از همون اول رفتاری کاملا عشقولانه داشته و شما هم تحت تاثیر همین احساسات بوده اید.
موفق باشید .
RE: با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم
ببین عزیزم پست دومت حرفهای منو تایید کرد.هر آدمی تو هر موقعیت اجتماعی، خانوادگی و... نیاز به محبت داره اما تو و همه ی ما باید صبور باشیم تا احساسمون رو دست نخورده به همسرمون تقدیم کنیم.مطمئن ام که تو دختر عاقلی هستی وبیشتر از احساست از عقلت فرمان میگیری کمی بیشتر در مورد کنترل احساست تلاش کن،بی نتیجه نمیمونه.
RE: با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم
سلام دوست عزیز ....
شما سوالی را در بالا مطرح کردید و در پست دومتان جوابش را خودتان به خوبی دادید....خوب این عالیه...
RE: با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم
سرکار خانم:عرض کنم به خاطر ارزش شما دختر خانمهاست که این رسم و رسوم را گذاشتند حالا اگر اوضاع اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی طوری است که ازدواج کمتر است بحث جداگانه دارد .(مثلا" میگن مگه دختره بیکس و کار بود یا عیبی داشت یا ... که بدون خواستگاری و... ازدواج کرده )پس اصلش خوبه !خانم محترم :مگر پسر ها کم انرژی میگذارند شما منزل تشریف دارید میایند خدمتتان پسر ها خوش شانس باشند که تو دو و سه خواستگاری موفق شوند و حالا استرس انتخاب وجواب یک طرف استرس آینده یک طرف که شما اصلا"ندارید تازه ضمانت هم دارید به عنوان مهریه !!ولی بحث اصلی اینست که کل زندگی برابر ازدواج نیست و ازدواج مانند اشتغال وارتباطات اجتماعی وتحصیلات و...جزئی از زندگی است نه کل آن .مشخص است انسان منطقی هستید پس این را بدانید ما همیشه آنطور زندگی میکنیم که راحتریم !در حالی که اگر راه درست را حتی اگر مشگلتر باشد انتخاب کنیم بهتر است مثال:90%قبولیهای رشته های خوب کنکور کسانی هستند که در ریاضی (مشگلترین درس )نمره خوبی دارند !پس اگر در هرمقطع زندگی با برنامه وگذاشتن انرژی (احساس مسولیت )تلاش کنیم وصبر و توکل داشته باشیم همه مشگلات (مثل ریاضی )شیرین و باعث تعالی خواهد بود .نگذار افکار بهاری با باد های تیره و کدر ابری و طوفانی شود .
RE: با وجود اینکه هیج وقت دوست نداشتم
[سلام....من همه گفته تونو قبول ندارم کی گفته ما استرس آینده رو نداریم؟هر دو طرف دارن به نظرم دختر استرسش خیلی بیشتره چون به محض اینکه عقد کنه دیگه دختر به حساب نمییادهمچنین محدود میشه ....... اگه خدایی نکرده در ازدواجش شکست بخوره دختر خیلی بیشتر آسیب می بینه چون اگه بخاید ازدواج مجدد داشته باشه حق انتخابش خیلی خیلی کم میشه..کسی سراغش نمیاد.....ولی یک مرد می تونه در ازدواج دومش حتی با دختر هم ازدواج کنه.....تازه نگاهی به اطرافتون کنید دختر خانم هایی که جدا شدن کدومشون مهریه شونو گرفتن؟حتی بعضی ها جهیزیه شونو هم نیاوردن پس اینکه مهریه دختر سنگین باشه یا حتی باشه ضامن خوشبختی دختر نیست... و باعث نمیشه استرس نداشته باشه اصلا مگه دختر برا مهریه اش ازدواج میکنه.....؟؟؟؟؟؟ بله درسته که ازدواج کل زندگی نیست.....ولی انسان به ازدواج احتیاج داره ...خلقت ما اینگونه است.....حس دوست داشتن ..حس همدم همراه داشتن ....حس مستقل بودن و....نیاز عاطفی و جنسی ..همه اینها رو چه زن و چه مرد داره ...کی می تونه انکارش کنه؟
اینکه تو خونه باشی و خاستگار برات بیاد این به نظرتون استرس نداره؟؟؟اینکه میدونی مرد هایی ایرانی چقدر به ظاهر دختر اهمیت میدن که زیبا باشه خوشگل باشه و.... اینا استرس نیست...اینکه به ظاهرت گیر بدن یه عیبی هم بذارن روت؟؟؟
ولی دختر خانم ها همه شون نه ولی اکثرشون به ظاهر اونقدر که پسر اهمیت میده اهمیت نمیدن
قبول دارم ازدواج کل زندگی نیست باید تا جور شدن یه ازدواج موفق صبر کرد و زندگی عادی روسپری کرد
منم باید اینکارو کنم یه فکرایی دارم ... تا چقدر موفق میشم نمی دونم......ولی گاهی وقتا که تنها میشم فکر و خیال اذیتم میکنه