سلام دوستان می خواستم بدونم در این تالار اشخاصی هستند مثل من که به مدت 5ماه همسرشون رو ندیده باشند؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان می خواستم بدونم در این تالار اشخاصی هستند مثل من که به مدت 5ماه همسرشون رو ندیده باشند؟
دوستان ديگه واقعا خسته شدم.همسر من بخاطر ادامه تحصيل به خارج از کشور سفر کرده و متاسفانه چون شرايط رفتن به زير يک سقف رو نداريم مجبور هستيم به دور از هم زندگي کنيم.طي اين مدت با چت در ارتباط بوديم اما تقريبا 2هفته اي مي شه که باهم صحبت نکرديم اخه اين طوري که همسرم مي گه اينترنت خوابگاهشون به مشکل برخورده فقط امشب همسرم از محل کارش اونهم چند دقيقه باهاش صحبت کردم.بهش گفتم که خيلي دلم گرفته اونهم در جوابم گفت که خوب من چکار کنم که دلت گرفته؟؟!واقعا از اين حرفش ناراحت شدم اما چون زمان کافي نداشت که با هم صحبت کنيم نتونستم بهش بگم که از حرفت دلگير شدم وبا سردی جوابم را می داد.دوستان این شرایط واقعا برام سخته بعضی از مواقع هم افکار منفی به ذهنم خطور می کنه که نکنه دوباره بهم خیانت کنه اخه قبل از رفتنش به خارج از کشور با چند دختری در رابطه بودو من به این خاطر می خواستم ازش جدا بشم اما چون اظهار پشیمانی کرد و قول داد که تا ابد بهم وفادارخواهد ماند من از اشتباهش گذشتم.1ماه پیش هم متوجه شدم که با دختری از طریق اینترنت اشنا شده اما بعد ازچند هفته از طریق خوندن ایمیلهاش فهمیدم که رابطه اش رو با هاش قطع کرده است .دوستان نمی دونین چه حالی داشتم وقتی که نوشته هاش رو می خوندم اخه بیشتر صحبت هاش باهاش در مورد س ک س بود
سلام
چرا باهاش نرفتی ؟ خوب شما هم باید بری پیشش. شما ازدواج کرین یا عقد هستید؟ کدوم کشور هستند ایشون؟ ولی یه نصیحت بهت می کنم. زیاد بهش گیر نده و وقتی بهش زنگ می زنی نگو دلم گرفته چون کسی که خارج از کشور هست به خاطرغربت خودش دلتنگی داره. باهش حرف بزن و بگو دلت براش تنگ شده نه اینکه دلت گرفته. بگو منتظر می مونی تا با دست پر برگرده پیشت. بهش افتخار می کنی. حرفهای قشنگ قشنگ بزن.من خودم چند سال خارج از کشور بودم وهر وقت به ایران زنگ می زدم و صدای شاد خانوادم و می شنیدم شاد می شدم و وقتی می گفتن دلم گرفته با خودم می گفتم تو ایران باشی و دورت شلوغ باشه و دلت بگیره؟ برام قابل درک نبود.شاد باشی
سلام دوست عزیز از اینکه بلاخره یکی جواب من رو داد خیلی خوشحالم.شادزی عزیز همسرم به یکی از کشورهای اروپایی سفر کرده و ما هم الان به مدت 3ساله که عقد هستیم.دوست عزیز همسر من الان توانایی مالی لازم رو نداره و از طرفی هم من خودم دانشجو هستم.راستش من همیشه بهش گفتم که بهت افتخار می کنم و در ادامه ی این حرفم که بهش گفتم دلم گرفته بهش توضیح دادم که علتش دلتنگی واسه اونه.دوست عزیز به نظر شما چکار کنم که با سردی باهام صحبت نکنه؟
بنظر من فاصله مسافتی که بین شما و همسرتون هست اصلا خوب نیست و باعث میشه که حس بینتون کم شه بخصوص همسرتون و اینکه اون کنار شما دست به خیانت زده و حالام که دوره ...بنظر من هر چه زودتر کاری کنید تا در کنارش باشید که نه شما فکر بد کنید نه اون دست به خیانت دوباره بزنه
اگه راستش بخوای توی کشورهای اروپایی ازادی هست و مردهای ایرانی که میرن اونجا تا مدتی تحت تاثیر اون محیط قرار میگیرن و براشون خیلی آزادی اونجا جذاب و جالب.ولی بعد از یه مدتی عادی میشه.من جای شما بودم این سفر رفتن شوهرم را با دید مثبت بهش نگاه می کردم و امتحانش می کردم که آیا می تونم به عنوان مرد زندگی روش حساب کنم یا نه. می تونه به من وقادار باشه با اینکه من پیشش نیستم .خیلی عادی به موضوع نگاه من و خیلی خودت رو عذاب نده. راستش من خودم هیچ وقت حاضر نبودم با کسی که می خواد بره اروپا درس بخونه ازدواج کنم اونم به شرطی که خودم باهاش برم. با این حال بزار اون بهت زنگ بزنه.بزار اون خودش دلش برات تنگ بشه. و وقتی باهاش صحبت می کنی شاد و سرحال باش و شوخی کن. اون گرمایی صدای تو به اون دلگرمی میده. باهات سرد برخورد نمی کنه