ازدواج کردن سخت شده !!؟!!
به نظر من ازدواج خیلی مهمه.از این نظر که بخوای با کی ازدواج کنی.
میدونید وقتی آدم تو این مسیر میوفته خیلی مسائلش عوض میشه.زندگیش کلا تغییر میکنه.
از کجا باید بفهمی کی لیاقتتو داره ؟ خیلی دلم شور میزنه.
روزگار عوض شده..........................
(فقط میخواستم حرف دلمو بهتون گفته باشم که اگه میتونید کمکم کنید.)
RE: ازدواج کردن سخت شده !!؟!!
درود بر شما
و البته از آن سوی باید کمینه خودداوری را داشت که آیا ما هم لیاقت دیگران را داریم.هنگامی که انگشت اتهام را به سوی دیگران گرفته ایم،دقیقاً سه تای آنها به سوی خود ما هستند!؟
این را کلی گوشزد کردم و منظورم شما نبودید و خودم و شما و همگان در این دایره قرار داریم.بدرود./
RE: ازدواج کردن سخت شده !!؟!!
سلام آقای گردآفرید.
اتفاقا منتظر چنین حرفی بودم ،من آدم مغروری نیستم و منظوری ازاین حرف نداشتم.
خوشبختانه شما آدم دانایی هستید و متوجه حرف من شدید.
و حالا دلم میخواد نظر شما رو راجع به این موضوع بدونم.ممنون.
RE: ازدواج کردن سخت شده !!؟!!
از کجا باید بفهمی کی لیاقتتو داره ؟
این جمله ایست که معمولاً فقط از دهان خانم ها شنیده می شه. من به شخصه اگر بخوام با خانمی ازدواج کنم و ایشون بگه من دنبال کسی هستم که "لیاقتمو" داشته باشه تو دلم می گم مگه تو خودت کی هستی حالا که اینجوری حرف میزنی و اون خانمو یه جوری میپیچونم و دیگه هم اونطرفا پیدام نمی شه.
RE: ازدواج کردن سخت شده !!؟!!
(فقط میخواستم حرف دلمو بهتون گفته باشم که اگه میتونید کمکم کنید.)
دوستان این حرف دلم بود.ولی انگار طور دیگه ای متوجه شدید.
برای اینکه سوء تفاهم نشه تغییرش میدم.
از موضوع اصلی خارج شدید.
RE: ازدواج کردن سخت شده !!؟!!
به نظر من ازدواج خیلی مهمه.از این نظر که بخوای با کی ازدواج کنی.
میدونید وقتی آدم تو این مسیر میوفته خیلی مسائلش عوض میشه.زندگیش کلا تغییر میکنه.
خیلی دلم شور میزنه.
روزگار عوض شده..........................
(فقط میخواستم حرف دلمو:72: بهتون گفته باشم که اگه میتونید کمکم کنید.)
ممنون میشم.:72:
RE: ازدواج کردن سخت شده !!؟!!
RE: ازدواج کردن سخت شده !!؟!!
سو تفاهمی در کار نیست! شما واقعیت درونی خود را گفتید! به دنبال کسی هستید که لیاقت شما را دارد! من اصلا هدفم این نیست که شما را مواخذه کنم . چون هر کس به هر روشی که می خواهد زندگی می کند. ولی این که در اولین واژه هایی که می آورید یا صحبت از خوشبختی می کنید یا صحبت از کسی که لیاقت شما را دارد یقین پیدا کنید از درونتان بر می آید . خویش را عوض کنید و یقین داشته باشید زندگی به شما لبخند می زند.
روزگار عوض شده ولی قبول کنید بهتر شده(لااقل برای خانومها) آیا لحظه ای حاضر هستید مانند مادران و با همان توقعات زندگی کنید و با همان حقوق؟ پس دلشوره شما از چه بابت است؟
اگر از بابت این است که کسی لیاقت شما را دارد یا خیر ، شما هر کسی که باشید کسانی هستند که لایق شما باشند.
اگر از بابت تغییر روزگاره که عرض کردم روزگار بهتر شده.
و اگر از بابت اینکه مسئولیتهایی در زندگی پیدا می کنید دچار دلشوره شدید باید عرض کنم مسلما اگر در زندگی خویش به نحو احسنت بشناسید و ابتدا خویش را بشناسید و توقعات خود را نرمال کنید و سپس مطابق با این توقعات نرمال شده و نه منطبق بر آرزوهای خویش مبنی بر تغییر آن فرد به سمت ایده آل خود شناخت پیدا کنید و انتخاب کنید بی شک مسئولیتها شیرین خواهد بود!
RE: ازدواج کردن سخت شده !!؟!!
آفرین؛آقرین بر سورنای ارجمند که سخن اول و اخر را کامل بیان کرد.نیلوفر جان،بالفرض که منظور شما چیز دیگری بوده است-هر چند که بعید است،زیرا گفتید حرف دلتان را دارید می زنید-اما ایم نگرانی و این حرفها چه مشکلی را از شما حل می کند؟مسلم است که هیچ؛
شما باید نخست پیش از ازدواج با خرج هزینه ای در حدود یکی دو میلیون نزد روانشناس و روانکاو رفته تا کبودها و امراض روانی خودتان را شناخته و درمان و البته همه باید این کار را بکنید و سپس یک خانواده هم کفو که پسرشان از نظر مال،قد،زور،سواد و هوش از شما سرتر باشد یافته و حدود یک سالی با آنها رفت و آمد کرده و سپس مورد رفتن پیش متخصصین روان درمانی و درمان مشکلات روانی را به آن پسر نیز گفته و او هم آن را انجام دهد و آنگاه با خود این پسر دستکم یک شش ماهی رابطه با کنترل خانواده ها در درون و بیرون خانواده داشته باشید تا آن وقت شاید تا 60% نگرانی تان از زندگی مشترک برطرف گردد.این تنها راه منطقی،تقریباً مطمئن و درست ازدواج است.
بنده واقفم که شاید در نگاه نخست این دیدگاهم طنز یا نشدنی است،اما باید و هزار بار هم باید دقیقاً و مو به مو این روش را بروید تا تازه اندکی اطمینان حاصل کنید.بنده به شما حق می دهم،جامعه .... داریم و پر از شک؛پیش و بیش از همه اینها مدد از خداوند را فراموش نکنید.
RE: ازدواج کردن سخت شده !!؟!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
آفرین؛آقرین بر سورنای ارجمند که سخن اول و اخر را کامل بیان کرد.نیلوفر جان،بالفرض که منظور شما چیز دیگری بوده است-هر چند که بعید است،زیرا گفتید حرف دلتان را دارید می زنید-اما ایم نگرانی و این حرفها چه مشکلی را از شما حل می کند؟مسلم است که هیچ؛
شما باید نخست پیش از ازدواج با خرج هزینه ای در حدود یکی دو میلیون نزد روانشناس و روانکاو رفته تا کبودها و امراض روانی خودتان را شناخته و درمان و البته همه باید این کار را بکنید و سپس یک خانواده هم کفو که پسرشان از نظر مال،قد،زور،سواد و هوش از شما سرتر باشد یافته و حدود یک سالی با آنها رفت و آمد کرده و سپس مورد رفتن پیش متخصصین روان درمانی و درمان مشکلات روانی را به آن پسر نیز گفته و او هم آن را انجام دهد و آنگاه با خود این پسر دستکم یک شش ماهی رابطه با کنترل خانواده ها در درون و بیرون خانواده داشته باشید تا آن وقت شاید تا 60% نگرانی تان از زندگی مشترک برطرف گردد.این تنها راه منطقی،تقریباً مطمئن و درست ازدواج است.
بنده واقفم که شاید در نگاه نخست این دیدگاهم طنز یا نشدنی است،اما باید و هزار بار هم باید دقیقاً و مو به مو این روش را بروید تا تازه اندکی اطمینان حاصل کنید.بنده به شما حق می دهم،جامعه .....داریم و پر از شک؛پیش و بیش از همه اینها مدد از خداوند را فراموش نکنید.
ممنون جالب بود ... بله حق با شماست با این کار شاید 60 درصد نگرانی حل بشه البته باز فکر کنم خیلی خوشبینانه است