+نیاز به راهنمایی دوستان دارم

سلام به همه دوستان :

میخواستم از دوستانی که در این جا هستند مشاوره فکری بگیرم:

خوب نمیدونم از کجا شروع کنم ولی خلاصه داستان رو عرض میکنم. من اوایل ترم 2 عاشق یک دختر خانمی تو دانشگامون شدم . که از نظر سنی این دختر خانم 6 ماه

از من بزرگترن. اول میخواستم یک جوری به ایشون بفهمونم که عاشقش شدم میرفتم از ایشون جزوه میگرفتم .
راستش رو بخواید دیگه از جزوه گرفتن خسته شده بودم . بعد به خودم گفتم بهتره حرف دلم رو به ایشون بزنم یا جواب رد میده یا جواب بله میگه.
من آخر ترم 2 رفتم بهش گفتم به شما علاقه پیدا کردم. اولش گفت چرا دنبال من افتادی. من از این روابط دوستانه که خانواده ام اطلاعی نداشته باشن خوشم نمیاد.
میگفتن اومدیم باهم دوست شدیم همه به دوستی ما تو دانشگاه پی بردن بعدش شما دلت از من زد گذاشتی رفتی اون وقت من چی کار کنم و از این حرفا. ولی به نظر خودم

یک علاقه ای تو چهره ایشون نسبت به خودم میدیدم.

سرتون رو درد نیارم. ترم 3 شد . کلاسامون 2 تاش با هم هماهنگ شد . اینو بگم درسه من تعریف از خود نباشه خوبه. ایشون میومد سوال درسی میپرسید. من جواب

سوالاتش رو میدادم. آخر ترم 3 شد که ایشون اومد گفت من شماره شما رو میخوام که اگه اشکال درسی داشتم از شما بپرسم. منم دادم. بعد زنگ میزد از من اشکلات

درسیش رو میپرسید.

خوب سوالی که دارم از دوستان اینه که این دخترخانم که میدونست من ایشون رو میخوام و به ایشون ابراز علاقه کردم چرا طرفه من میمومد سوال درسی میپرسید مگه

کسه دیگه ای تو کلاس 60 نفره نبود که طرفه من میومد. بعدش خودشون اومده شماره منو گرفتن بعدش شمارشون رو به من دادن. اینو بگم که این دختر خانم

خانوادشون مذهبی اند تا اون جا که تحقیق کردم.

خوب سوالم اینه که این دختر خانم از من خوشش اومده یا نه؟
الان ترم 4 میخوام برم نمیدونم من زنگ بزنم کلاسام رو حداقل 2 تاش رو با ایشون هماهنگ کنم یا نه؟ نمیدونم عکس العمل این دختر خانم چیه؟ نمیخوام فکر کنه که من

بهش به قولی آویزونش شدم.

لطفا منو راهنمایی کنید بگید چی کار کنم

سلام
اولا بهتون توصیه میکنم تاپیک های این بخش رو مرور کنین تا از عواقب یه ارتباط بدون برنامه و کنترل نشده مطلع شین.
بعد از اون هدفتون از ارتباط و نزدیک شدن به ایشونو مشخص کنید ( ازدواج یا....)
در ضمن اگه در مورد ایشون تحقیق کردین و به این نتیجه رسیدین که برای ازدواج مناسبن بهتره خونواده هارو در جریان بزارین.
( اینو بگم که منم دانشگاه بودم و احساس شما رو درک میکنم. ومیدونم که شاید فعلا قصد ازدواج نداشته باشین ولی با توجه به چیزایی که دیدم این راه ا ز بقیه راهها اسیب کمتری به دو طرف میزنه)
در جواب سوالتون هم باید بگم که ایشون هم از شما خوشش اومده و الا به قول خودتون از یه کلاس 60 نفری که چندین خانوم دیگه هم هستن از شما اشکالاشو نمیپرسید.

سلام
بنظر من هم ایشون از شما خوشش میاد ولی اینطور روابط را نمیپسنده . البته این یک نکته بسیار مثبت هست و الان کمتر دختری اینطوریه .
شما هم اگر از تصمیمت مطمئنی از طریق خانواده ات اقدام کن .
موفق باشی

دوستان از این که منو راهنمایی میکنید ممنونم.

من قصدم برای ازداوج. ولی اینون باید بگم من الان 20 سال سن دارم . هنوز سربازی نرفتم. کاری ندارم. فقط دارم درس میخونم. به نظرمن هنوز زوده با خانواده ام درمورد علاقه خودم نسبت به ایشون در میان بگذارم. من خودم تصمیم اینه که درسم تموم شه بعد اقدام کنم .

سلام دوست عزيز

[size=medium]با توجه به مطالبي كه خودتون گفتيد در مورد اينكه سنتون كم هست و هنوز سربازي نرفتيد و به قولي هنوز دنيا ديده نشديد و ايشون هم همينطور فكر نمي كنيد بهتره يكم بيشتر فكر كنيد و صبر كنيد البته نمي گم كه يه رابطه دوستي با ايشان برقرار كنين چون در اونصورت همه چيز را خراب مي كنيد فقط با توجه به اينكه ممكنه در آينده كه سنتون بالاتر مي ره شرايط بهتري براتون و ايشون همينطور پيش بياد و اينكه واقعا متوجه مي شيد كه آيا اين احساس واقعي هست يا نه و اينكه اقتضاي سن شماست و بعدها از اين تصميم عجولانه احساس پشيماني مي كنين كه ديگه فايده اي نخواهد داشت پس اول سعي كنين خودتون خصوصيات خلقي تون و رفتارهاي خودتون را بشناسيد و ببينيد كه ايشون چطور هستند البته اينكه ايشون اومدن و سوالهاشونو از شما مي پرسن صرف اين نمي تونه باشه كه كاملا مورد پسندش هستيد اينو با توجه به تجربياتم مي گم شايد ميخوان ببينين شما چقدر روي حرفتون ثابت هستيد و آيا واقعا قصدتون چيه البته يكمي هم علاقه از طرف ايشان به اينكه نمي خواد شما يه باره از ايشان ببريد و مي خواد كه از طريق درستش وارد عمل بشيد ... ببخشيد در اصل مزنه دهنتون دقيقا چيه و اينكه از كف نريد شما هم بهتره اول درستون را بخونيد و سعي كنيد شرايط ازدواج را پيدا كنيد و بعد تصميم بگيريد تا خداي نكرده بعدا ناراحتي يا مشكلي براي هيچ كدومتون بوجود نياد .... [/size]

در این سن احتمال تغییر عقیده زیاد هست . اما اگر خیلی اصرار دارید یکبار بهش بگید قصدتون رو و اینکه فعلا نمیتونید اقدام کنید و ازش بخواهید که مثلا دوسال صبر کنه . اگر اون هم تمایل داشته باشه قبول میکنه .