نمی دانم راه درست کدام است - اگر راهنمایی کنید ممنون
سلام
ممنون که اینو میخونید و راهنمایی می کنید.
من حدود 4 سال قبل با یکی از همکلاسی هایم دوست شدم از همان اول قصد ازدواج داشتم و نمی خواستم صرف با کسی دوست باشم ( باید اعتراف کنم که خیلی قبل از ارتباطمون دوستش داشتم و همیشه هم خودم را سرزنش می کردم). بعد از حدود یک سال از رابطه مان او با خانواده اش مطرح کرد و خواستگاری انجام شد و اما در نهایت هر دو خانواده مخالفت کردند و ما همه برای هم آرزوی خوشبختی کردیم و رابطه مان را همانجا تمام کردیم.
دو سال از این ماجرا گذشت ، من راستش نتونستم راجع به زندگی با کس دیگه فکر کنم و همه خواستگارهام را با اون مقایسه می کردم و رد می کردم. تا اینکه حالا 3 ماهی هست که باز هم با هم ارتباط داریم و تا حالا 3 بار با هم بیرون رفتیم و راجع به شرایطمون حرف زدیم. دلیل برگشتش اینه که میگه نتونسته تو این مدت منو فراموش کنه و دیگه اینکه میگه تو این مدت با 6-7 نفر سعی کرده ارتباط احساسی برقرار کنه اما نتونسته این ارتباط را خیلی پایدار نگه داره چون اونها را با من مقایسه می کرده و براش قابل قبول نبوده . جاهایی هم که خواستگاری رفته به همین ترتیب.
میخواد دوباره امتحان کنه اگه خانواده ها این بار موافقت کنند.
حالا دو موضوع هست که احتیاج به راهنمایی دارم :
1- آیا باید یکبار دیگه امتحان کنیم یا نه ؟
2- آیا کسی که با چند نفر ارتباط داشته می تونم بهش اطمینان کنم یا نه ؟
3- آیا لازمه بپرسم ارتباطشون تا چه حدی پیشرفته یا نه ؟ و از کجا مطئن باشم که حقیقت را میگه ؟
4- اگر تصمیم به ازدواج گرفتیم لازم هست که من با کسایی که اون باهاشون دوست بوده صحبت کنم یا نه
5- و یک عذاب وجدان دیگر هم دارم - اگر کسایی که این باهاشون رابطه داشته واقعاً دوستش داشته باشن ، فکر میکنین برای اونها انصافه که من اورا ازشون بگیرم؟
واقعاً نمیدونم - بلاتکلیفم .
خوشحال میشم اگه راهنماییم کنید.
مرسی
RE: نمی دانم راه درست کدام است - اگر راهنمایی کنید ممنون
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bigharar
2- آیا کسی که با چند نفر ارتباط داشته می تونم بهش اطمینان کنم یا نه ؟
3- آیا لازمه بپرسم ارتباطشون تا چه حدی پیشرفته یا نه ؟ و از کجا مطئن باشم که حقیقت را میگه ؟
4- اگر تصمیم به ازدواج گرفتیم لازم هست که من با کسایی که اون باهاشون دوست بوده صحبت کنم یا نه
سلام دوست گرامی .این را بدانید که اگر از راه دوستی و ارتباط با جنس مخالف تشکیل زندگی بدهید؛همین سوالها در زندگی برایتان پیش می آید وباعث به وجود آمدن مشکلات زیادی میشود که خود جای بحث دارد.برای اثبات این نوشته میتوانید چرخی در تالار بزنید
مقایسه کردن کار صحیحی نیست ؛چه بسا یکی از آن خواستگاران شما معیارهای یک زندگی سعادتمند را داشته ولی شما به خاطر همین مورد او را رد کرده اید.(جهت مثال بود)
اینکه میخواهید یک بار دیگر امتحان کنید خودتان باید تصمیم بگیرید شما بهتر از هر کسی شرایط خانواده خود وعقاید آنها را میدانید.
سن خود و اون آقا رو هم اگر بگید ممنون میشم.
RE: نمی دانم راه درست کدام است - اگر راهنمایی کنید ممنون
کیوان جان ممنون از جوابتون
دقیقاً جوابتون را را راجع به مورد 2 نفهمیدم اگر لطف کنید برام توضیح بدید.
باید اعتراف کنم که در مورد نظرتون راجع به پیش آمدن این مشکلات وقتی از طریق دوستی باشه ، موافقم و برای همین هم بار اول هم صرف چند بار هم رو دیدیم تا راجع به شرایطمون حرف بزنیم هم این بار. ولی قبول دارم همینش هم بدون دانستن خانواده زیاده.
من 29 و اون 30. از نظر شغلی هم هر دو مهندسیم . من کارشناسی ارشدم که تموم شد مشغول کار شدم اما اون داره دکترا میخونه و از نظر موقعیت مالی اجتماعی و .... هر دو مشکلی نداریم.
منظورم از امتحان کردن دوباره صرف نظرخانواده ام نیست این دفعه. منظور اینه که اصلاً فکر می کنید با شرایط فوق ، این ازدواج عاقلانه هست یا نه ؟ در صورتی که باشه با خانواده ها در میان بگذاریم چون الان شرایط هر دومون با 4 سال قبل فرق میکنه. اگر نیست که همینجا تمومش کنیم.
باز هم ممنون میشم از راهنماییهاتون
RE: نمی دانم راه درست کدام است - اگر راهنمایی کنید ممنون
من از شما سوال میکنم :که چرا این سوال براتون پیش اومد؟ یا اطمینان رو در چی میبیند که نوشتین میشه اطمینان کرد ؟ از چه لحاظ.
-------------------
شما جواب خودتون رو دادین!در طی این 2سال تغییر کردین از هر لحاظ .غیر از اینه ,شما میتونید با برداشت دو سال قبل از نظر علایق ؛خواسته ها وآنچه که باعث شده شما ایشون رو دوست داشته باشین,باز هم تصمیم بگیرید.مردی که دو سال پیش با شما رابطه دوستی داشته آیا همون مرده با همون مشخصات باطنی؟شما الان ایشون رو با همون دو سال پیش نگاه میکنید آیا انسان در زندگی تغییر نمیکنه.
رابطه دوستی با ختم به ازدواج آخر خوشی نداره .اما شما باز هم میتونید با ایشون صحبت کنید تا شناخت بیشتری نسبت به هم پیدا کنید.
من نمیتونم نظر مطلق بدم فقط میتونم شما رو تا آنجا که آگاهی دارم راهنمایی کنم تصمیم با شماست.
RE: نمی دانم راه درست کدام است - اگر راهنمایی کنید ممنون
اما یه چیزه دیگه .همین سوال های که ذهن شما رو درگیر کرده میتونه دلیلی بر ناموفق بودن ازدواج باشه(نظر شخصی)
RE: نمی دانم راه درست کدام است - اگر راهنمایی کنید ممنون
نقل قول:
حالا دو موضوع هست که احتیاج به راهنمایی دارم :
1- آیا باید یکبار دیگه امتحان کنیم یا نه ؟
2- آیا کسی که با چند نفر ارتباط داشته می تونم بهش اطمینان کنم یا نه ؟
3- آیا لازمه بپرسم ارتباطشون تا چه حدی پیشرفته یا نه ؟ و از کجا مطئن باشم که حقیقت را میگه ؟
4- اگر تصمیم به ازدواج گرفتیم لازم هست که من با کسایی که اون باهاشون دوست بوده صحبت کنم یا نه
5- و یک عذاب وجدان دیگر هم دارم - اگر کسایی که این باهاشون رابطه داشته واقعاً دوستش داشته باشن ، فکر میکنین برای اونها انصافه که من اورا ازشون بگیرم؟
سلام بیقرار گرامی
اینا دو موضوع بودن ؟
اما نظر من
1- چرا که نه . بگویید رسما دوباره بیایند خواستگاری
2-بستگی به ارتباط دارد. شاید با آنها هم جهت ازدواج آشنا شده.در اینصورت مشکلی نیست .
3- این مورد کاملا شخصی است و به خودتان بازمیگردد .
4- فکر نمیکنم لازم باشد .
5-مگر این آقا هنوز با کسی ارتباط دارد ؟
بنظر من هم کار درستی نکردید که خواستگاران دیگر را با ایشان مقایسه کردید و رد کردید . شاید میان آنها کسی بهتر از این آقا بوده ولی شما با این کار او را از دست داده اید .
موفق باشید .
RE: نمی دانم راه درست کدام است - اگر راهنمایی کنید ممنون
عزیزم همونطور که تو به خودت اجازه دادی به کس دیگه فکر کنی اون هم این حق رو داشته ولی بالاخره هردو به این نتیجه رسیدین که نمیتونین با کس دیگه ای ارتباط عاطفی داشته باشین این که کاملآ مشخصه.فقط دیگه خودت میدونی اگه به نظرت قابل اعتماده و ارتباطش با اون ادما تا حدی که مورد قبول تو نیست نرفته باشه ,چرا که نه اجازه بده بیاد.راستی نگفتی دلیل مخالفت خانواده هاتون چیه؟ اگه دلیلشون محکم باشه طوری که بتونه دلایل اجازه خواستگاری مجدد رو تحت شعاع قرار بده دیگه باید به نظر من صرف نظر کنی.اگه هم میدونی شرایطتون بهتر شده که خدارو شکر باید همه چیز رو بسنجی و اجازه بدی. عزیزم موفق باشی
RE: نمی دانم راه درست کدام است - اگر راهنمایی کنید ممنون
عزیزم این آقا دیگه آدم 2 سال پیش نیست (همونطور که تو نیستی) ممکنه پیشرفت هایی داشته باشه و یا ممکنه از اونی که میشناختی فاصله گرفته باشه پس شرایطشو دوباره بررسی کن (مثل بقیه خواستگارها) بعد تصمیم بگیر این که دیگه غصه نداره عزیزم. :72:
RE: نمی دانم راه درست کدام است - اگر راهنمایی کنید ممنون
کاش زمان قیچی به دستم میداد تا روزهائی را که هرگز نمی خواستم ببینم را با آن به فراموشی بسپارم!
ولی حیف که نمیشود وتلخی زمانهای از دست رفته هنوز باقیست!
متاسفانه باید بگم هر گونه اقدامی از سمت شما باعث ایجاد این توهم برای شخص مقابل میشه که چون شما نتونستین شخصی به خوبی اونو پیدا کنید(و نه اینکه برای انتخاب خودتون ارزش قائلید)هنوز به تصمیمی که گرفتید پایوندید و تا وقتی یه همچین دیدی توی اجتماع وجود داره و هر مردی به خودش حق میده با اولین جواب رد توی خواستگاری و مخالفتها خانوادگی بنابه توصیه دوستان یا آشنایان تصمیم به ایجاد روابط عاطفی جدیدی بکنه /نه به هیچ مردی نمیشه به معنای واقعی اعتماد کرد!
ولی بازم یه وقتائی هست که خودتون باید انتخاب کنید برای زندگی که مدتهاست براش برنامه ریزی کردین فداکاری بکنید یا نه!
موفق باشید!
RE: نمی دانم راه درست کدام است - اگر راهنمایی کنید ممنون
ممنون از همه دوستانی که جواب دادند.
دیجیتال من عزیز : اول میخواستم صرف دو تا شو بگم ؛ گفتم حالا که دوستان زحمت می کشند جواب بدهند ، بهتر است همه را بگم.
2- نه خودش میگه از اول به آنها گفته جهت ازدواج نیست که آنها پابند به این رابطه نشوند ، اما بعد از ارتباط هم اون به این نتیجه رسیده که نمی تواند با آنها زندگی کند- بیشتر از این از این ارتباطات چیزی نمی دانم .
5- میگه خودش یکسالی هست که دیگه با کسی در ارتباط نیست اما گاهاً بعضی از آنها بهش پیغام میدن یا اس ام اس اما اون میگه هیچوقت جوابی نمیده.
بلو هارت عزیز : دلیل مخالفت خانواده اون وقت این بود که سطح تحصیلی اون پایین بود (در اون وقت لیسانس داشت) و دیگه از نظر مالی شرایط خوب نداشت.و خانواده آنها هم فکر می کردند که به دلیل اختلاف طبقاتی و این دو موضوع پسرشان توی خانواده ما شاید پذیرفته نشه و نمیخواستن پسرشان با این خانواده وصلت کنه. هردومون هم اون موقع هم الان نظر خانواده برامون مهمترین چیز هست. برای همین قضیه را همون جا تموم کردیم. چون نمی خواستیم خانواده ها را مجبور کنیم که طرف مقابل را بپذیره.
مثل من عزیز : منم میخوام همین کار را کنم برای همین هم این چند بار همدیگر را دیدیم و تا حدودی با چیزهایی که من از زندگی میخوام فکر میکنم جور هست جز همین چند تا سوال که فکر میکنم موضوعات اساسی هم هست . برای همین فعلاً بهش گفتم بهم فرصت فکر کردن بده و اون هم میگه ترجیح میده که من الان با اطمینان تصمیم بگیرم تا با تردید برای همین مشکلی نداره.
حالا به نظر شماها :
من چجوری ازش بپرسم که ارتباطشون تا چه حد بوده و چجوی مطمئن باشم جوابی که میده راسته ؟
من غیر از همون یکسال که اون هم جهت آشنایی با ایشان ارتباط داشتم تا حالا با کسی ارتباطی نداشته ام جز در همون مراسم های خواستگاری، فکر می کنید اون باور میکنه این مسئله را یا باز هم در آینده این ارتباط گذشته مشکل ساز خواهد شد ؟
درسته که این حالا با کسی ارتباط نداره اما اگر حتی یکی از دخترهایی که این باهاشون ارتباط داشته ، واقعاً این را دوست داشته باشه که هنوز هم گاهاً برایش پیغام میذاره و... ایا برای اون دختر شرط انصاف هست که من با ایشون ازدواج کنم ؟؟ نمیخوام زندگیمو به قیمت از بین بردن آرزوهای کس دیگه ای شروع کنم.