-
ازدواج دانشجویی
داستان من اینطوری که ما دانشجو هستیم توی سه ترم پیش بود که یه خانمی رو دیدم و تو کارگاه به هم بر خورد کردیم فیزیکی و رابطه مون از اونجا شکل گرفت الان که بیشتر از یکسال میگزره هر زمان که هم دیگه رو می بینیم چشم تو چشم میشیم و یه سری از این موردها که خودتون بهتر میدونید تا من چند وقت پیش از این خانم خواستگاری کردم اما گفت که اصلا قصد ازدواج نداره خیلی با ملایمت و لبخند زمانی که من از استرس داشتم می میمردم الانم 10 روز گذشته نه درس خوندم نه چیزی نمی دونم چیکار کنم در باره این خانم با خانواده ام حرف زدم گفتن خودت نظر ش رو به پرس؟
به نظر شما این رفتارش چه مفهومی داره؟:203:
-
RE: ازدواج دانشجویی
سلام رضای عزیز
از این رفتار به نظر من دوبرداشت میشه کرد :
یکی اینکه اون خانوم داره ناز میکنه و میخواد ببینه شما چقدر جدی هستی .
دوم اینکه واقعا قصد ازدواج نداره .
رضا جان آیا علاقه شما بخاطر اون برخورد اولیه و چشم در چشم شدن هست ؟
یا اینکه این خانوم با معیارهای شما ( در مورد همسر ) مطابقت دارند ؟
-
RE: ازدواج دانشجویی
رشته من کامپیوتر میگه الگوریتم یعنی روش حل قدم به قدم یه مسئله راستش من بار اول که دیدمش خوش اومد ازش اما کمکم چند باری امتحانش کردم بعد برخوردهاش رو دیدم رفتارش رو یه کلاس اموزشی گذاشتم و ازش دعوت کردم بیاد اونم اومد اما یهو نیومد بهم گفت که بچه ها یه حرفایی زدن که اون نمیخواد ادامه بدن اونا.اما این خانم با الگوهایی که توی ذهنم تا حدی شبیه
من تصمیم گرفتم برم دوباره باهاش حرف بزنم الان 10 روز بیشتر که بهش گفتم چند روز دیگه با هم امتحان داریم میخوام خیلی منطقی باهاش حرف بزنم؟البته نه در مورد ازدواج اخه یکمی تو درساش ضعیف ؟مادر و خواهرمم در جریان گذاشتم مادرم میگه ببین خودش چی میگه من 24 سالمه ؟نظرتون چی ؟من از شما عزیزان ممنوم که راه نمایی میکنید .
-
RE: ازدواج دانشجویی
سلام
خوب عزیز منم یه پسر بیاد با یه نگاه و یه برخورد بهم پیشنهاد بده قبول نمی کنم...شما از کجا معیارهاتونو در عرض چند وقت توی اون دختر پیدا کردید؟؟؟عشق ویا دوست داشت یا اینکه خوشتون اومده نباید باعث پسرفتتون بشه,شما باید حالا حالاها خودتونو از همه طریق به اون ثابت کنید...نیاز به صبر هم دارین...اگرهم شخصیت مغروری داشته باشه مثل من باید زیاد شما برین طرفش...:305::72::shy:
-
RE: ازدواج دانشجویی
بانوی عشق عزیز از نظر ت ممنون اما باید بگم که ما رابطه داریم توی دانشگاه با هم درس میخونیم و... رفتارها برخوردها وچیزای دیگه تاز اینکه با تغریب خونشون نزدیک خونه مادر بزرگم و چند باری رفتاراش دیدم مادرش دیدم از وضعیت های اگاهی دارم من پایگاه دانشم رو تا اونجایی که تونستم اضافه کردم الانم نزدیک به یکسال میگذره ما هر وقت هم دیگه رو میبینیم واسه لحظاتی به هم خیره میشیم یه جورایی هر دمون یه احساس که قابل گفتن نیست؟
اما من مطمئنم خیلی مغروره ؟ شاید بیشتر از من؟
یا خواهشی داشتم از دوستان من چه طوری امتحانش کنم که متوجه بشم اره یانه که به مادرم بگم اقدام کنه؟
ممنون از همه دوستای خوبم من توی امتحاناتم ممکن کم بیام.اگه فکر خیال بزاره
-
RE: ازدواج دانشجویی
به مادرت بگو به طور رسمی اونو از خانوادش برای شما خواستگاری کنه. یا قبول می کنند که مبارکه یا اینکه لگد به بخت خودش میزنه.
-
RE: ازدواج دانشجویی
به نظر من اگر از طریق خانواده پیش بروید بهتر است
این خانم که نمی تونه تا شما ازش خواستگاری کردید سریع بگه بله تشریف بیارین حتی اگر هم دوستتون داشته باشه ، غرورش را هم به حساب اینکه براش مهم نیستید نگذارید چون این یک رفتار طبیعی از خانمهاست ، عجله هم نکنید انشالله با کمک خانواده از نظر اون خانم نسبت به خودتون با اطلاع می شوید
-
RE: ازدواج دانشجویی
سلام دوست عزیز
شما باید خیلی رسمی و جدی وارد این قضیه بشی چون هر قضیه ای جدی و رسمی زودتر جواب میده و شما تکلیفتون زودتر مشخص میشه و به خانوادتون بگید که از این دختر خانم خواستگاری کنن .
موفق باشید
-
RE: ازدواج دانشجویی
سلام به همه گی از نظراتتون خیلی ممنونم :72: و از تون تشکر میکنم که وقتتون به من دادید.
اره به مادرمم گفتم اما مادر میگه ببین خود دختره چی میگه راستش به خودشم گفتم که اگه نیاز هست که خانواده هامون در جریان باشند اما گفت نیازی نمیبینم؟به نظرتون من چه طوری میتونم نظر ایشون جلب کنم یا بهتر بگم چه راه کارهایی هست برای جلب اعتماد طرفین اخه درسته یه طرف دوست داشتن اما مشکلات موانعی هست تو زندگی که اگه درک متقابل نباشه زندگی به بن بست میخوره؟
راستش امروز دیدمش ترسیدم حتی سلام احوال پرسی کنم اون بر عکس من حالش خیلی خوبه وخیلی هم شاد بود و این منو خوشحال کرد.
بازم تشکر میکنم.:73:
-
RE: ازدواج دانشجویی
سلام
بذار کمی فاصله بخوره تو این قضیه بعد امتحانات دوباره در فرصت مناسب باهاش در میان بذار و جدی تر باهاش صحبت کن.