دوستان خوب در همین لحظه که این تاپیک رو میخونید دوست داشتین کجا باشید؟ چرا ؟
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستان خوب در همین لحظه که این تاپیک رو میخونید دوست داشتین کجا باشید؟ چرا ؟
خونه پدر بزرگم.
***********کربلا**************
خانه ایی که توش برام پر از خاطراته.....در کنار به وجود اورنده خاطرات..........چون دلم برای اونجا و اون خاطرات خیلی تنگ شده!!!
توی خیابون، تنها
برای اینکه باید فکر کنم... به خیلی چیزها، این ساعت خیابون خلوته، میخوام تا صبح قدم بزنم..........
توی این لحظه دوست داشتم توی حرم حضرت ابوالفضل باشم و با آقا راز و نیاز کنم احساس میکنم نیاز به توسل دارم
دوست داشتم سر کلاس مشغول تدریس به دانشجویانم بودم. هیچی به اندازه تدریس راضیم نمیکنه البته در شرایطی که آرامش تو زندگیه خصوصیم حکمفرما باشه.
دل میخواست الان سر قبر برادرم بود و با هاش درد دل میکردم . چون اون همیشه تو زندگیم سنگ صبورم بوده ولی حالا......... افسوس که دیگه پیشم نیست .
واقعا دوست داشتم توی قبرم بودم تا ....
تو خونه خودم داشتم تدارکات شام رو اماده می کردم تا همسرم بیاد خونه. چون واقعا از این همه فشار و استرس خسته شدم...