+کمکم کنید من هم دوست دارم جوانی کنم .

کمکم کنید من هم دوست دارم جوانی کنم .
سلام ، خسته نباشید . قبل از همه چیز ازتون متشکرم بخاطر اینکه فکر نمی کردم تو این دنیای مجازی هم بشه کسانی رو پیدا کرد که با مهربونی و صبوری به حرفای همدیگه گوش بدن و بدون توقع و بی تعارف هر راه حلی که به نظرشون میرسه به هم پیشنهاد بدن . واقعاً پیشاپیش از همتون ممنونم .
من دختری 28 ساله هستم با تحصیلات لیسانس نمی خوام از خودم تعریف کنم فقط به این خاطر می گم که دوست دارم شرایطم رو بدونید . ظاهر خیلی خوبی دارم و خدا رو شکر می کنم که موقعیت اجتماعی خوبی هم دارم ، ورزش رو هم به صورت تقریباً حرفه ای دنبال می کنم قدم بلنده و به طور کلی چیزی تو خودم نمی بینم که مبنی بر ایراد باشه . از نظر روابط اجتماعی خیلی شاد و سرزنده هستم و چهره ام هم کاملاً روحیه ام رو نشون میده . اما با همه این اوصاف نمیدونم چرا هیچکی منو دوست نداره . راستشو بخوایید تا چند سال پیش نسبت به ازدواج بی تفاوت بودم ولی الان فکر می کنم داره دیر می شه احساس تنهایی ناراحتم میکنه از تنهایی خسته شدم و دوست دارم غم و شادی هام رو با یکی شریک بشم اما نمی دونم چرا کسی پیدا نمی شه . تا وقتی که درس می خوندم سرم گرم درس بود بعدش هم افتادم دنبال کار و هیچوقت دنبال این نبودم که با کسی دوست بشم ( منظورم جنس مخالفه ) اما اونجوری که ظاهرم نشون میده غیر از خانواده خودم که بهم خیلی نزدیک هستند همه فکر می کنند من از اونایی هستم که همه رو سر کار میذارم و دور و برم خیلی شلوغه. از این بابت یه جورایی خوشحالم ( به خاطر اینکه کسی نمی دونه از درون چه ناراحتی هایی دارم و چقدر از تنهایی ناراحتم ) ولی بیشتر ناراحتم چون درونم خیلی با ظاهرم فرق داره . غصه می خورم ولی خودم رو شاد نشون می دم .
چون یه خواهر بزرگتر از خودم دارم قبلن دوست نداشتم زودتر از اون ازدواج کنم ولی الان احساس می کنم داره خیلی دیر میشه . چند وقت پیش تصمیم گرفتم بخاطر این که از تنهایی در بیام با یه نفر دوست بشم و وقتی خواستم دوست بشم باورتون نمی شه تو مدت کمی با چندین نفر دوست شدم که هر دفعه رابطم باهاشون 1 روز تا یک هفته بیشتر طول نکشید همشون ازم انتظارات غیر معقول داشتند و من ادامه ندادم .
حالا من این راهنمایی رو ازتون میخوام . به نظرتون یک دختر با شرایط من چیکار باید کنه ؟ تا کی تحمل تنهایی ؟ تا کی سرکوب ؟ تا کی خودداری ؟ می ترسم پیر بشم و افسوس اونهایی رو بخورم که یه روزی ازم درخواست نابجا داشتن . آخه بابا ما هم جوانیم دیگه......... ازتون خواهش می کنم راهنمائیم کنید ؟

سلام دوست عزیز
به جمع ما خوش اومدی
جمله ای از حضرت علی (ع) هست که میفرمایند :
شادی مومن در چهره ی او نمایان و غمش در دل پنهان است
این خصوصیت خیلی خوبی است که شما داریدو به آن افتخار کنید
اتفاقا تاپیکهای زیادی مشابه تاپیک شما در این تالار هست
همین امروز به یکی دیگه که از دوستان گفتم که تنها بودن خیلی بهتر از اینه که وارد رابطه ای بشیم که همش توش شک ودلهره و خدایی نکرده گناه هست.مطمئن باش که با نداشتن این رابطه ها افسوس جایی نداره
واما در مورد اینکه با تنهایی چکار باید کرد ،باید بگم که صبر بهترین راه حله در کنار درست زندگی کردن
یعنی بین بد و بدتر ،بد رو انتخاب کن یعنی تنهایی
همونطور که خیلی از دخترا در این موقعیت قرار میگیرند و به نظر من تنهایی بهتر از این روابط پر دردسر هست

سلام بانوی گرامی
تصور نمی کنم لزومی داشته باشه که شما به درخواست افرادی که نسبت به شما سونیت و درخواست نا به جا دارند جواب مثبت بدید! شما باید در روابطتون به خصوص با کسانی که می دونید لیاقت دارند که شما رو به عنوان همسر آیندشون بررسی کنند واقعیات رو نشون بدین. ببینید مشخصا کسی که قصد با شما بودن رو خواهد داشت یک پسر 24-5 ساله نیست که از غرورتون خوشش بیاد!! اون باید از واقعیات شما خوشش بیاد. خودتون باشید. یقین داشته باشید کسی هم شان و لایق شما پیدا می کنید

این تاپیک روهم بخونید
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=5101&page=1

ضمن تایید صحبت سورنا و مریم گرامی این تاپیک رو هم مطالعه بفرمایید :

http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=18

سلام
از خدا بخواه از تنهایی درت بیاره مطمئن باش در میاره.در عین حال در انتخاب سخت نگیر ولی اونایی که ازت چیز نامعقول میخوان واست نمی مونن و تنهاترت میکنن!خدا پشت و پناهت!