مشغله زیاد کاری همسرم

سلام من شادن هستم
من یه مشکل دارم که همسرم یا به عبارتی نامزدم خیلی مشغله کاری داره با دوران قبل ازدواج
اون موقع بیشتر میدمش تا الان
خیلی دلم میخاد به اون زمان برگردم
شاید همین احساسم باعث بشه سر مسائل الکی بهونه بگیرم
خوشحال میشم دوستان کمکم کنند که من چکار کنم
د ر ضمن خوشحالم که تازه با شما و این فروم اشنا شدم
:73:

سعی کن وقتی می بینیش این فکر رو بیاری توی ذهنت که از صبح تا حالا سر کار بوده و فقط به خاطر اینکه شما توی رفاه کامل باشی این همه سختی رو متحمل میشه شاید احساست رو عوض کنه
می تونی باهاش مسیج بازی هم کنی اینجوری می تونی وقت بیشتری رو باهاش باشی و کمتر دلتنگش بشی
من هنوز نامزدم بیشتر از این راهی به ذهنم نمیرسه

عزیزم اقتصاد کل دنیا به هم ریخته شما هم ایشونو درک کن یه زن مثله بنزین برای شوهرش میمونه به نظر من یه مردی که توی خونه و زندگی اررامش داره با کار بهتر و منطقی تر روبرو میشه و بازتاب موفقیت کاری ایشون مستقیم روی شماس......و بهت پیشنهاد میدم گیر نده و به قوله خودت بهونه الکی نگیر چون هر کس یه کاسه صبر داره و اینکه مردها خیلی روی این مسایل حساسن اگر تا حالا برای رابطه زناشویی پیش مشاور رفته باشید میبینید وقتی لب به سخن باز کنید و از همسرتون و رفتارش شکایت کنید جواب همیشگی اینه که حتما علت رفتارشو توی خودت پیدی کنی.....و همیشه خانوما از این گلایه هاشونه که صدمه میخورن

بالاخره بايد با شرايط ساخت
هميشه همه چيز اونطوري كه ما مي خواهيم نيست
قبل از ازدواج ايشان هيچ مسئوليتي در قبال شما نداشت اما الان براي زندگي متعهد تر است و براي آن تلاش مي كند
شما هم موظفيد كه تلاش كنيد و ناچاريد همانند او در زندگي سختيهايي را متحمل شويد.يكي از اين سختيها دوري است.

دوست خوبم خوش اومدي.
اصلا سخت نگير چون به مرور زمان عادت ميكني شايد باورت نشه اما سختيش چند وقته ، من هم مثل شما هستم تازه خيلي بدتر ميتوني بري و (از قصد داره اذيت ميكنه) رو كه مشكل منه بخوني بعد متوجه ميشي كه منو شوهرم شايد در هفته دو بار با هم شام يا ناهار بخوريم.منم اولابهونه ميگرفتم ،گريه ميكردم و هي زنگ ميزدم.شوهرم تا چند فقط نازم رو ميكشيد اما ديدم اگه بخوام ادامه بدم فقط بي محلي نصيبم ميشه چون تنها بودم به دوستاش و زمين و آسمون گير ميدادم اما هيچ كدوم جز اعصاب خوردي چيزي برام نداشت.
سعي كن خودت رو با كار و يا درس مشغول كني كه كمتر بهش فكر كني.
**موفق باشي**

عزيزم خوش اومدي. خوب كاملاً مشخصه. قبل از ازدواج هيچ مسئوليتي نداشت ولي الان مسئوليت يه زندگي رو بر عهده گرفته و طبيعتاً به پول بيشتري نياز داره و براي رفاه شماست كه مشغله كاريش بيشتر شده. اين كه ناراحتي نداره. شما بايد يه كمي صبر و تحمل داشته باشيد.

سلام زیاد ناراحت نیاش عادت میکنی بعد اگه یه روز زیادی بمونه تو خونه میگی مگه کارو زندگی نداری پاشو برو دیگه خستم کردی !!!!!!!!!!!!!شوخی کردم اما مطمئن باش عادت میکنی مثل خود من و خیلی های دیگه زندگی خرججججججججج داره عزیزم

خود من از اينكه همسرم جمعه ها هم سركار مي ره خيلي ناراحت بودم
با اينكه همكار هستيم و از اوضاع كاري او كاملا در اطلاع هستم سعي مي كنم تا بيشتر او را درك كنم چرا كه ناراحتي من جز اينكه روحيه او را تضعيف كنه و فشار كار از يك طرف و فشار من از طرف ديگر او را از پا درخواهد آورد براي همين كمي از خواسته هاي خودم مي گذرم و گاهي مجبورم كه مثلا جمعه ها تنها باشم و و بدون او به مهماني بروم و ...
خوب ما هنوز عقد هستيم و تنها روزهايي همديگر را مي بينيم جمعه ها است.براي همين روي جمعه ها خيلي حساسم اما او را درك مي كنم چون قول داده ام رفيق خوبيها و بديها و سختيها و آسودگي هاي او باشم.