چی کار کنم؟

هر کاری بگی کردم تا به شوهرم پایبند بشم اما نمیشه 20 سالمه 3سال ازدواج کردم شوهرم
همش گرفتاره و هیچ وقت نیست خودمم از این پریدنا خوشحال نیستم چون ظاهر خوبی هم دارم دورو برم همیشه پره شما میگید چی کار کنم البته هنوز bf ندارم ولی می ترسم چون بلاخره ادامه ی این راه همینه

سلام الهه جان:72:
خوش اومدی دخترم
میشه بیشتر از ماجرا برامون بگی؟ودلائلی رو که تورو بنا به فرمایش خودتون اجازه پابندی به عزیز ترین کستو نمیده بفرمایید؟
قبلا تجربه ای از bfداشتید؟چه دوران مجردی یا بعد اون؟
الان شما در چه وضعیتی هستی؟اشتغال؟تحصیل؟....
گلی از باغچه روزگار برای زندگیتون هنوز نچیدید؟
دورو بر شما همیشه پره منظور کیا هستند؟شما اوقات خودتونو چطور سپری میکنید؟چند ساعت در روز در نت حضور دارید؟
با تشکر...:16:

درود بر فاطیما با این پرسشهای عملیاتی!!!(به قول مدیر تالار!)

الهه خانم،پاسخ بده تا کار آسان تر گردد؛

bf dashtam manzooram az in ke doro baram pore ineke pesar ziyad hast to netam ziyad miyam bache ham nadarim khoone daram mesalan!diplome tajrobi daram doos nadare edame tahsil bedam ;ketab ziyad mikhoonamo naghashi ham mikesham alanam bf nadaram merc az peygiritooon komakam mikonid dige na?

الهه جان سلام:72:
اولا از آشنایی با تو دختر گلم خوشحالم...:43:
از اینکه انگلیش تایپ کردی حس کردم راحت تر تونستی با سوالات من کنار بیای....
بهر حال
من میگم تو زندگیتو دوست داری چون از احساسی داری صحبت میکنی که میخوای تغیر بدی...پس بخند یه نفس بکش بقیه مطلب رو بخون..:73:
به نظر میرسه شما خیلی زود به زیر سایه امن ازدواج پناه آوردید....و بعضی امورات رو احتمالا بعدا دست به تجربه زدید...:D
در حد تجربه....
بحث من الان چیزی دیگس....
دخترم
من یه سوال دارم؟
ازدواج شما از روی عشق و علاقه بوده؟
من تصور میکنم همسرتون به شما خیلی علاقه داره که این همه فرصت و امکانات رو در اختیار شما قرار داده...قدر دان اینهمه لطف ایشون باشید..
ایشون حتما دلسوزند برای شما.:227:
..به کسانی که در دنیای مجازی باهاشون رابطه برقرار میکنی هرگز اجازه ندید تمام قوای جوانی تورو, عشقهای راستی تورو جذب خودشون کنند, طوری که از پایبند نبودن به زندگی و خرسند نشدن حتی مطلبی به ذهنت خطور کنه...
هرگز تصور نکن هر دستی که به طرف ما جهت محبت دراز میشه همون محبتیه که ما تصور میکنیم...نمیشه هر مطلبی رو در این مقال آورد:47: ولی این دلیل بر نبود اعتراض من در به دام افتادن روحیه دختران در نت نیس...:47:
...
دخترم چقدر با مهارتهای همسر داری آشنایی ؟همونی که اطرافیان زمان بدرقه کردن ما به خونه بخت به ما متذکر شدن؟ آیااین دانسته ها برای این همه تعهدات و وظایفی که بعد برامون به وجود میاد کفایت میکنه؟شاید مشکل اینجاس...
..
رابطه تو و همسرت همیشه مثه روز اول خواهد ماند به شرطها و شروطها...
شما چقدر با همسرتون صادقید؟
چشمهای شما انعکاس درونی شمارو ابلاغ خواهند کرد....
چقدر تلاش کردی که خلاء عاطفی رو که تو رو جذب به امورات دیگه میکنه پر کنی؟
ایشون از ادامه تحصیل شمارو منع کردن ولی فکر نکنم که منظورشون پیشرفت شما بوده باشه...دلیل این فکرشون خیلی مهمه..وشما باید کمی حساس تر به این قضیه نگاه کنی...
سه نکته:
آیا دنیای مجازی باعث این دلزدگی شده؟
از همسرت گله مندی یا از فعل او در زندگی؟
چه انتظاری از همسرت داری که برآورده نمیشه....؟
اگه نیازی ندیدی پاسخ نده ..خود سوال مطالبی جهت هوشیاری من و توست عزیزم...
موفق باشید
باز هم من درخدمت شما سرورم هستم...
به نظر میرسه دختر شادی هم باشی.. از نقاشی کردنت و قلم به دست گرفتنت فهمیدم:227: مرحبا ...قدر خودتو بدون.....:104: :72:

سلام الهه
به تالار گرم همدردی خوش آمدی
وقتی نسبت به زندگی خواسته هایی داریم و ایده آلهایی در ذهن خود ترسیم کردیم، خیلی سخته می بینیم که به اونها نرسیدیم.
اما چاره چیه؟
اول اینه که چاره جویی و راه پیدا کردن با منطق هست. لذا کنار گذاشتن اون کارمون را مشکل می کنه.
دوم اینه که یک بازکاوی بکنیم خواسته هامون از زندگی، ببینیم که خواسته هایمان خیلی فضائی و ایده آل هست، یا اینکه خواسته هایمان چیزهای ساده و واقعی هست، لیکن در زندگی به آنها نرسیدیم.
سوم: برای رسیدن به خواسته هامون احتیاج داریم که :
- دقیقا این خواسته ها را تعریف کنیم
- حد و مرزش را مشخص کنیم
- راههای رسیدن به این خواسته ها را فهرست کنیم.
- موانع رسیدن به خواسته هامون را بررسی کنیم.
- انرژی و زمان رسیدن به این اهداف را محاسبه کنیم.
- میزان تاثیر احساسات و انگیزه های خود را در مساعدت یا ممانعت در مسیر این خواسته هامون را بشناسیم.
- و در نهایت ضمن کسب آگاهی، و مهارت شروع به تلاش کنیم.
فراموش نکنیم که اگر به نظرمون همسرما دچار خطا یا مشکلی هست، مطمئن باشیم که اگر ما نیز خطای دیگری بر آن بیفزاییم ، مشکل حل نمی شود بلکه شدت یافته و به نقطه غیر قابل برگشت می رسه.
به نظر من شما همه ظرفیتهای انتخابگری ، کنترل و تغییر در مسیر زندگی را داری، چه مثبت چه منفی، اما به نظرم حضور شما در این تالار اتفاقی نبوده است. نمی دانم چگونه به این صفحه اومدی ولی مطمئنم هر کس که در این جا سئوالی می نویسه ، از میزان بالایی انگیزه جهت تغییر در مسیر بهبودی برخوردار است. در غیر اینصورت در ناامیدی از این صفحه می گذشت.

10 - و در نهایت موفقیت و آرامش
---------------------------------9 - امید
----------------------------------------8 - صبر
-----------------------------------7 - استمرار و ثبات
-------------------------------------------6 - تلاش و پشتکار
-----------------------------------------------------5 - مهارت و عمل
----------------------------------------4 - تبدیل دانسته ها به آگاهی و تعقل
-----------------------------------------------------------------------3 - کسب دانایی
---------------------------------------------------------------2 - خودانگیختگی و انگیزه شدن
----------------------------------------------------------------------------1- انتخابگری و مسئولیت

اینها فهرست مراتب و پله هایی هست که ما انسانها می پیماییم. راستی شما روی کدوم پله هستید، و فکر می کنید چگونه من و دوستان در این پله می توانیم کمکتون کنیم