خواهر افسرده ام را چطور به زندگی و تلاش امیدوار کنم؟
سلام
مشکل مربوط به خواهرم هست.۱۶ساله آخرین فرزند خونواده.چهارر فرزند هستیم.اختلاف سنی ما و پدر و مادرم با خواهرم زیاد هست.همه خواهربرادرها ازدواج کردیم.فکر میکنم خواهرم بعد از ازدواج ما خیلی بهم ریخت و شدیدا احساس تنهایی کرد با اینکه شخصا هر روز به خونشون رفتو آمد دارم.
ویژگی های خواهرم:
درونگرا-خجالتی-اعتماد بنفس پایین-ارتباط اجتماعی خیلی ضعیف خیلی سخت دوست پیدا میکنه و بخاطر اینکه اعتماد بنفسش پایینه همیشه منتظره بقیه بیان باهاش دوست شن چون فکر میکنه اگه بره سمت کسی اونها طردش کنن.خیلی کم بیرون از خونه میره و از مهمانی فراریه اضطراب اجتماعی داره.
به فضای مجازی خیلی اعتیاد داره و از صب تا شب و گاهی حتی شبها بیدار میمونه و اگر مادرم اینترنت رو قطع کنه یا گوشی رو محدود کنه به شدت با مادرم دعوا میکنه و متاسفانه فحاشی و جیغ و داد.با پدرم اصلا میونه خوبی نداره و میگه ازش متنفرم.یعنی پدرم حتی با زبان خوش باهاش حرف میزنه و محبت میکنه ولی خواهرم فقط فحاشی میکنه و میگه تو اصلا حق نداری تو کارهای من دخالت کنی و انقدر به پدر و مادرم فحش میده و جیغ و داد میکنه که چند بار پدرم کنترلشو از دست داده و کتکش زده.
تا سال دهم درسش خوب بود و خودش درساشو میخوند امسال ولی درس هم نمیخونه و میگه از درس و مدرسه متنفرم رشته ای که میخونمو دوست ندارم و هر بار برای مدرسه رفتن و امتخان دادن هم تو خونه دعوا درست میکنه.
خاسته هایی که داره از وسع مالی پدرم فراتره.مدام میگه من به موسیقی علاقه دارم و فقط هم به پیانو.باید برام پیانو بخرید یا میگه باید آی پد بخرید به فلان قیمت تا من باهاش یه نرم افزار یاد بگیرم.البته هیچ تلاشی واسه یادگیری نمیکنه و بیشتر انگار دنبال بهانه جوییه.مسئولیت پذیر نیست و هیچ کاری تو خونه به عهده نمیگیره.چند بار پیش روانشناس بردیم ولی نتیجه ای نگرفتیم و راضی نبودیم.شهرستان هستیم و دسترسی به روان شناس دیگه ای نداشتیم.
ما چه کنیم با این خواهر؟پدر و مادرم خیلی خسته شدن هر روز دنبال بهانه برای دعواس.میترسم با این همه اخلاق تند و درگیری با پدرم بلایی سر یکیشون بیاد
من چه کاری میتونم براش انحام بدم!هرچقدر حرف میزنم بی فایدست.میخام امروز ببرمش باشگاه ورزشی ثبت نام کنم شاید روحیه اش بهتر شد