من وکودک همسایه

سلام خدمت دوستان عزیزم
سریع میرم دراصل مطلب من یه کودک ۲ساله دارم و ننزدیک منزل برادرشوهرهستم ایشون پسر ۷ساله دارن. خیلی دخترمنودوست داره وخیلی تنهاست تقریبا ۵روز توی هفتع گاهی ساعت ۲طهرحمعه گاهی ۱۰شب میاد پیش ما
سالهای پیش همیشه رلبطه جاریم بامن سررد بود وهمچنین شوهرم باهمسرم کلا باما خیلی جورنبودن اززمان بدنیااومدن دخترم خیلی خوب شدن من همش وقتی این بچه میاد میگم چرادرگذشته اینقدر دل منو شکستن اینقدرادیت کردن حالابخاطر بچشون خوب شدن دلم نمیخوادادن بچزو ناراحت کنم ولی این قاطی شدن زیاد واینکه همه چی ازخونه مارودیگه همه میفهمن چی پوشیدیم چی خوردیم کی خونمون بود و....
دلم نمیخوادایراد والدینشو پای اون بزارم ولی انگا حوصلشوندارم مادرهمسرم از۶ماهگی کامل اوناروحمایت کرده جازیم سرکاریره الانم منوهمسرم چون همیشه این کودک هست دخترموخونه مادزهمسرم نمیزاریم کباسختی خودمون نگه میداریم وهردوهم شاغل هسیم۱
ایا حرفام اشتباهه چه کنم که رفت وامد کنترل شه۲ایا عداب وجدانم طبیعیه برای برخورد سرد باکودک

سلام

نقل قول:

---

حرفام اشتباهه چه کنم که رفت وامد کنترل شه۲ایا عداب وجدانم طبیعیه برای برخورد سرد باکودک

---

قانون بذارین ...با کمال احترام و ادب حدو حدود و قوانین خونه تون رو به سمع و نظرشون برسونید.
اگر همسرتون هم همراه بشن که راحتتره کارتون.
و اینکه نه با بچه نه با بزرگترها لازم نیست سرد برخورد کنید اتفاقا گرم و مهربون ولی همراه نظم و قاطعیت ....و البته تحت ی شرایطی هم میتونید انعطاف داشته باشید.

ممنون عزیزم ببین من اگه بگم به پدرومادرش میگن بمامیگه میرم خونه مامانجون ولی میاداونجامانمیتونیم کنترلش کنیم بعدم اینقددررررررر عزیزه برای خانواده شوهرم که من تگه حرفی بزنم بده میشم همسرم همراهه باهام ولی میترسم یا تندبگه بهشون یه جوری که همه باهامون لج بشن بعدم وقتی بچه بیاددم در من دلم نمیاد بهش بگم بروالان وقت بدیه ازونور از خرص اینکه چرا والدبنش بی اهمیتند عصبی و سرد میشم

- - - Updated - - -

مثلا سوال من همینه نظم برای هرکسی یه جوره اگه بمن باشه میگم هقته ای یه بارازونورمیگم گناه داره تنهاس شایدمن ادم بی وجدانیم که اینقدر به بچه سحت میگیرم بیادچی میشه بین این تناقض هاموندم احساس ومنطقم دوتاچیز مخالف میگه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط عطریاس

ممنون عزیزم ببین من اگه بگم به پدرومادرش میگن بمامیگه میرم خونه مامانجون ولی میاداونجامانمیتونیم کنترلش کنیم بعدم اینقددررررررر عزیزه برای خانواده شوهرم که من تگه حرفی بزنم بده میشم همسرم همراهه باهام ولی میترسم یا تندبگه بهشون یه جوری که همه باهامون لج بشن بعدم وقتی بچه بیاددم در من دلم نمیاد بهش بگم بروالان وقت بدیه ازونور از خرص اینکه چرا والدبنش بی اهمیتند عصبی و سرد میشم

- - - Updated - - -

مثلا سوال من همینه نظم برای هرکسی یه جوره اگه بمن باشه میگم هقته ای یه بارازونورمیگم گناه داره تنهاس شایدمن ادم بی وجدانیم که اینقدر به بچه سحت میگیرم بیادچی میشه بین این تناقض هاموندم احساس ومنطقم دوتاچیز مخالف میگه

---

سلام
ببینید باید ریز و نامحسوس طوری که خودشونم متوجه نشن تغییرات و اعمال کنید یهو از هفته ای ۶روز نمیشه به هفته ای یک روز رسید.
مثلا اول فقط جمعه ها رو از تصرفشون دربیارید

یه برنامه چند ماهه بربزید که بستگی داره به چند عامل.

همسرتون بگن بهتره از اون طرف شما عادی و مهربون رفتار کنین ولی شماهم تابع قوانین همسرتون هستین.
مثلا بگن مادر من و همسرم جمعه ها تعطیلیم استراحت میکنیم...هیچ مادری دلش نمیخواد خلوت پسرش بهم بخوره.

یا مثلا ده شب ما خوابیم چه معنی داره بچه ها بیدار باشن مخصوصا بچه اگه ی بچه دیگه رو بببینه خوابش میپره دیگه اذیت میکنه. خیلی مدلها میشه سنگ انداخت جلو.
یا ی روز هم ما میاییم خونه شما .

از اون طرف اپشن بدین مثلا دوشنبه ها ساعت فلان میتونی بیایی
هم بازی برای بچه تون بد نیست ... شماهم میتونین به کاراتون برسین.

اینکه علت اصلی مخالفت شما با اومدن بچه چیه رو خودتون باید بیطرف بشینید فکر کنید. اگه واقعا بچه بی ازاری هست و کمک هم هست احتمالا حس میکنید ازتون سواستفاده شده باتوجه به رابطه ای که با والدینش دارید.

منم از دست ادم های بی ملاحظه حرص میخورم
عمدا زحمتشون و میندازن گردن بقیه بهشون میگیم چترباز
و سعی میکنم حد صمیمیت ام کنترل شده بشه که ازم چیزی نخوان. چون از اون طرف میدونم سختمه بگم نه! ولی اگه کارد و به استخونم برسونن برای خودشون ضرر میشه.
.
شما عادی و مهربون رفتار کن خودشون میدونن و پسرشون یعنی همسرتون
اسم قانون بذاریم هم جلوی خودشون نیارین. کم کم عادتشون بدین.

مرسی عزیزم خیلی عالی بود بله بیشتر ازینطر که من هییییییچ مزاحمتی براشون ندارم نه برای خانواده همسرم نه ایشون ولی اوناساعت ۱۱شب پیام میدن پسر ماهنوز خونه شماست ؟؟؟!!!!!!!بدون کوچکترین غدرخواهی یا تشکر یااینکه بیان دنبالش ماباید بفرستیم بره اخرکار که من خیلی بدم میاد بگم بروخونتون ولی مجبورم دقیقااانگار دارن ازم سواستفاده میکنن و خوب اون هم بچه هست بکن نکن ندو بشین دست نزن بایدبگم
مرسی ازت عزیزم

به نظرم یه چند سری بگید الان وقت بازی نیست مثلا ساعت5 بیا
از او نطرف ساعت 7 که شد به بهونه حمام و خرید و....بفرستینش بره
فقط یه سوال میمونه
منطقه شما امنه یا بی خیالید

من هنوز برای تنها رفتن دخرتم ت وراه پله تا همسایه طبقه پایین مشکل دارم باهاش میرم و میام
بچه 7 سال ؟؟؟؟؟؟
ویه مسئله دیگه بچه ها خیلی خوبه با همجنس و هم سن خودشون بازی کنند تا در هر سنی در همون دنیا خاص اون سن بمونند
این تجربه منه

سلام حیاط خلوت عزیز
بله نظرمنم همینه که همجنس باشند بهتره
محیط امنه خیلی والبته خیلی وفتا بزرگترها کودکو میان میزارن پشت در وزنگ میزنن ومیرن!!مرسی ازراهنماییت عزیزم