اعتقاد ضعیفم در مورد زندگی پس مرگ و معاد

با سلام
بنده با توجه به مصیبت زجر های که در این دنیا کشیدم و شنیدم برای من محرز شد که این دنیا پوچ تر از اون چیز فکر شو میکردم روحیاتم از قانون جنگل به شدت متنفرم پایه اساسی که بنیان ش خشونت هست مثل خوردن جانواران از یکدیگر تا برای اینکه زنده بمانند روحیاتم نمیتونه قبول کنه که یک جاندار که اونم احساس داره درد حس میکنه سر شو زبح کنند که چون من گوشت نیاز دارم، از خون خون ریزی متنفرم به خودم میگم حدف از خلقت انسان چی بوده که مقصود چی هست که دوره کودکی نوجوانی جوانی میانسالی پیری بعدش مرگ خوب چی بشه مثلا؟بغیر از قرآن چه سندی هست که بگه زندگی پس از مرگ وجود داره برای من مرگ خیلی گنگ هست اگه وجود داشته باشه اون دنیا هم مثل این دنیا اختلاف طبقاتی بی عدالتی ظلم غارت ستم هست؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehdij61

با سلام
بنده با توجه به مصیبت زجر های که در این دنیا کشیدم و شنیدم برای من محرز شد که این دنیا پوچ تر از اون چیز فکر شو میکردم روحیاتم از قانون جنگل به شدت متنفرم پایه اساسی که بنیان ش خشونت هست مثل خوردن جانواران از یکدیگر تا برای اینکه زنده بمانند روحیاتم نمیتونه قبول کنه که یک جاندار که اونم احساس داره درد حس میکنه سر شو زبح کنند که چون من گوشت نیاز دارم، از خون خون ریزی متنفرم به خودم میگم حدف از خلقت انسان چی بوده که مقصود چی هست که دوره کودکی نوجوانی جوانی میانسالی پیری بعدش مرگ خوب چی بشه مثلا؟بغیر از قرآن چه سندی هست که بگه زندگی پس از مرگ وجود داره برای من مرگ خیلی گنگ هست اگه وجود داشته باشه اون دنیا هم مثل این دنیا اختلاف طبقاتی بی عدالتی ظلم غارت ستم هست؟

---

به نظرم یک بار قرآن را از اول تا آخر با تفسیرش بخونین - بهش فکر کنین - تحقیق کنین . مطمئن باشین به خیلی از سئوال هاتون می رسین . تمام این موارد را بدون تعصب انجام بدین . بدون تعصب دنبال حقیقت باشین . فردی که دنبال حقیقت باشه و براش تلاشه کنه بهش می رسه خب . . تمام کتب های آسمانی در مورد مرگ صحبت کردن می تونین مطالعه کنین .بعضی موقع ها حقیقت را پیدا نمی کنیم ، بعضی موقع ها هم نمیخوایم پیدا کنیم .. اگه بخوایم خداوند هم راهش را نشون میده .

سلام جناب مهدی

یه روز جوانی از سقراط میپرسه راز موفقیت چیه؟ سقراط سر جوان رو زیر آب میکنه مدتی در اون حالت نگهش میداره تا صورت جوان کبود میشه یهو ولش میکنه تا بیاد بالای آب و یه نفس عمیق میکشه. سقراط بهش میگه اون زیر چه آرزویی کردی؟ میگه تنها آرزوم این بود بیام روی آب نفس بکشم. سقراط بهش میگه هر وقت اینقدر طالب موفقیت شدی موفقیت بدست میاری.

مقصودم از این حکایت این بود، اگر اینقدر تشنه حقیقت باشی حتما حقیقت دنیا واخرت و معنای زندگی رو متوجه میشی.جوری که قلبت اونو باورو تصدیق کنه.

فرعون باوجودی که خودش به حضرت موسی(ع) گفت بیا با جادوگرهایی که من میارم روبرو شو و معجزاتت نشون بده. وقتی حضرت موسی، سحر اونها رو باطل کرد بازم فرعون ایمان نیاورد. گفت دستت با جادوگرها توی یه کاسه ست! دیوار حاشا بلنده واین تفرعن(فرعونیت ) توی ذات همه ما هست و تا منصفانه مشتاق حقیقت نباشیم بهش دست پیدا نمیکنیم.

اما در مورد سوالت که میگی چه دلیلی خارج از قرآن هست، دلایل زیادی وجود داره که هر کسی بنابر طبع خودش ممکنه یه دلیلی باعث بشه تا جرقه تو ذهنش زده بشه و باور کنه. یکی از دلایل خواب هر شب ماست که تا زمانی که بیدار میشیم کاملا بی خبریم، یکی از دلایل خوابها و رویاهایی هست که مردم عادی توی خواب میبینن و اون پیش بینی چند روز یا چند ماه بعد واقع میشه، یکی از دلایل نظم فوق العاده هوشمندی که در جهان هست، یه دلیل دیگه زایش هایی که در دنیا رخ میده ،جوجه ای که سر از تخم بیرون میاره وارد دنیای جدیدی میشه به همین شکل این دنیا تموم میشه و مثل همون تخم مرغ پرده ها کنار میرن ما وارد یه عالم دیگه میشیم. اما یکی از قویترین دلایل عقلی که وجود عالم دیگه رو اثبات میکنه تضادهایی که پایه و اساس هستی رو تشکیل میدن، مثل سرما و گرما، رنگهای مختلف مثل سیاه وسفید، فصلها مثل تابستان و زمستان و پاییز و بهار که هر کدوم خلاف همدیگه هستند و وجودشون به هم وابسته است. و شب و روز. اینها قوی ترین دلایل برای اثبات قیامت هستند این دنیا زمانی معنا داره که عالمی برعکسش وجود داشته باشه همانطور که برعکس شب روزه. دنیای فانی و ناپایدار در برابر دنیای پایدار و باقی معنا داره کسی که دنیا رو قبول کنه ولی آخرت رو نه انگار شب رو قبول کرده اما میگه روز رو قبول ندارم. باور به این تضادهای هستی ریشه و پایه عقلانیته.

در اینکه دوست نداری حیوانی ذبح بشه این روحیه لطیف قابل تحسینه و ریشه در انسانیت و رقت قلب انسان داره. اما این مساله رو فراموش نکن اون حیوان اگر ذبح نشه بالاخره روزی میمیره وشاید مرگش دردناک تر از ذبح با چاقو باشه، شاید گرگ یا کفتاری خیلی بدتر اونو زنده زنده بدرد. چیزی که داری توی طبیعت مشاهده میکنی خیلی بدتر از ذبح با چاقوئه. اما همین دین میگه شکار انسان رو سنگدل میکنه باوجودی که شکار حلاله توصیه میکنه شکار نکنید. میگه اگه با قومی جنگ کردید و پیروز شدید حق ندارید درختهاشون قطع کنید و کشتزازشون نابود کنید.میگه بنای زندگیتون رو بر آخرت قرار بدید و حرص و طمع به دنیا رو کنار بذارید حالا ببین حرص و طمع انسان به دنیا چه بلایی به سر جهان آورده اره برقی رو دین اختراع نکرده. دین با این حرص و طمع و مصرف گرایی به شدت مخالفه .اما بشر با همین حرص جنگلها رو نابود مواد شیمیای روتوی دریا میریزه با گرمایش بیش از حد لایه ازون سوراخ شده خیلی از حیوانات دریایی و نهنگها به شکلی بسیار وحشتناک تر از ذبح گوسفند دارن به خاطر اشتباهات انسانها نابود میشن. حالا خودت قضاوت کن دینی که گوشت گوسفند و گاو و چنتا رو حلال کرده میگه با چاقوی تیز ذبح کنید که اون حیوان اذیت نشه بی رحمه یا انسان دنیا پرست!؟ نسل کدوم حیوان داره منقرض میشه؟ همین حیواناتی که ذبح اونها حلاله دوباره پرورش داده میشن تا بشر مثلا به جون حیوانات دیگه توی طبیعت نیفته و چرخه رو به هم نزنه ، که بازم طمع کرد.

همه نسلها برای دینداری امتحان میشن نسلهای قبل از ما هم همین حرفها رو میگفتن که قیامت و دین ایمان مال قدیماست الان دنیا عوض شده!! این بدترین جمله فریب دهنده ای بود که انسان به خودش گفت. ذات اصلی دین مهربانی و عقلانیت دائمیه تا کسی واردش نشه و بهش عمل نکنه متوجه این قضیه نمیشه. اگه خیلی جدی و مصمم دنبال جواب سوالاتت باشی پیداشون میکنی. ولی اینو فراموش نکن"اگر ایمانت کنار بذاری یا ضعیف بشه بیشتر نعمتهای که فبلا داشتی ازت گرفته میشه مثل آرامش ، آسایش وبرخی نعمتهای مادی دنیایی" و این دلیل حقانیت ایمان به خدا و قیامته. هیچ دارویی و هیچ معرفتی به شکل موثر آنچنان که باید وشاید اضطراب پنهان در نداشتن ایمان رو درمان نمیکنه. به خاطر همین میگن ایمان ، ریشه ش از امن ، آرامش اطمینان و نبود ترسه. اگه شروع کنی روح و روانت کمی پاکسازی کنی کم کم باور و اعتقاد قلبی هم میاری. همه ما مدام به این پاکسازی نیاز داریم

فعلا به زندگی این دنیا بچسب و خوب زندگی کن، به روش انسانی و منطقی زندگی کن تا نوبت زندگی اون دنیا برسه....

خیلی از چیزهای این دنیا اثبات شده هستن مثلا : تلاش کنی موفق میشوی، اگه دنبال شادی باشی همیشه شادی و.... فعلا به اینا بچسب نمیخواد دنبال اثبات چیزی باشی که کسی نرفته و ندیده
توصیه میکنم اکه مطلبی میخونی مطالبی که مخالفان اون عقیه هم گفته اند مطالعه کنی



از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست

دلخوش به فانوسم نکن، اینجا مگر خورشید نیست

با حس ویرانی بیا تا بشکند دیوار من

چیزی نگفتن بهتر از تکرار طوطی وار من

بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود

حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehdij61

با سلام
بنده با توجه به مصیبت زجر های که در این دنیا کشیدم و شنیدم برای من محرز شد که این دنیا پوچ تر از اون چیز فکر شو میکردم روحیاتم از قانون جنگل به شدت متنفرم پایه اساسی که بنیان ش خشونت هست مثل خوردن جانواران از یکدیگر تا برای اینکه زنده بمانند روحیاتم نمیتونه قبول کنه که یک جاندار که اونم احساس داره درد حس میکنه سر شو زبح کنند که چون من گوشت نیاز دارم، از خون خون ریزی متنفرم به خودم میگم حدف از خلقت انسان چی بوده که مقصود چی هست که دوره کودکی نوجوانی جوانی میانسالی پیری بعدش مرگ خوب چی بشه مثلا؟

---

درود

این پرسشها نشان دهنده این است که مغز شما آغاز به کار کرده و می خواهد رشد کند

سالها پیش، در هنگام نوجوانی این پرسشهای اخلاقی برای من هم پدیدار شدند پس از مدتی تصمیم گرفتم که از خوردن گوشت خودداری کنم و هنوز بر این عهد پایبندم
در آن هنگام خبری از اینترنت در ایران نبود ولی امروزه به آسانی می توانید پاسخ همه پرسشهای خود را بیابید
به سخنان یاوه کسانی که می خواهند با آوردن دلایل بی ارزش ، پرورش و کشتار بی رحمانه جانداران را توجیه کنند توجه نکنید اینها شهوت پرستان شکم پرست هستند

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehdij61

با سلام
بنده با توجه به مصیبت زجر های که در این دنیا کشیدم و شنیدم برای من محرز شد که این دنیا پوچ تر از اون چیز فکر شو میکردم روحیاتم از قانون جنگل به شدت متنفرم پایه اساسی که بنیان ش خشونت هست مثل خوردن جانواران از یکدیگر تا برای اینکه زنده بمانند روحیاتم نمیتونه قبول کنه که یک جاندار که اونم احساس داره درد حس میکنه سر شو زبح کنند که چون من گوشت نیاز دارم،

---

خیلی از مشکلات ماها شاید این باشه که دوست داریم حرام خدا را حلال اعلام کنیم و حلال خدا را حرام .
مثلا به پوچی رسیدن و افسرده شدن و نا امیدن شدن اشتباه و حرامه ، بعدش بیایم این را مجاز بدونیم و حلال اعلام کنیم و یا اینگونه باشه سبک زندگیمون و اون حیواناتی که خدا حلال شمرده را حرام اعلام کنیم .
فلسلفه خلقت حیوانی مانند گوسفند برای اینکه در اختیار انسان باشه . از گوشتش - از شیرش - از پوستش استفاده بشه . شما از کجا می دونین خودش راضی نیست ؟ مگه شما خالق اون هستید ؟
اون کسی که خالق اونه میگه برای شما حلاله ! . دستور استفاده اش هم داده . شما اون چیزی که باید بهش دقت کنین اینه که هیچ وقت نا امید نشین و به پوچی نرسین . سپس به سوی حقیقت برین اون هم با ذهن باز .
در نسل جاهلیت ، انسان قربانی می کردن ! . خدا به پیامبرش فرمود بهشون یاد بده به جای انسان این حیوانات را قربانی کنن.
چقدر پیغمبر سر بریدن !
یه بنده خدایی می گفت میوه سیب را از درخت نچینین . برگ های درخت آزرده میشه و احتمالا یه فریادی وحشتانکی می کشه و شما را نفرین می کنه . دقت کنین می گفت سیب را نچینین . کار با این نداشت که چطوری بچینیم .راه فرار از پوچی مطالعه ست ! اون هم آگاهانه .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط دادگر

این پرسشها نشان دهنده این است که مغز شما آغاز به کار کرده و می خواهد رشد کند

---

سلام
با این قسمت صحبت شما موافقم.

با کلیت اخلاقی نبودن ذبح حیوانات در بقیه صبحت شما موافقم. اما با جزییات و استننتاج شما موافق نیستم. (منظورم تعهد به نخوردن گوشت توسط شما نیست این یه تصمیمیه که شما گرفتید وقابل احترامه)

فقط ذبح حیوانات نیست که از نظر اخلاقی جای سوال و تردید داره.تمام هستی شعور داره حتی گیاهان و درختان هم شعور دارند و آسیب رساندن به آنها غیر اخلاقیه. اما عقل جزئی بین ما، فقط ذبح حیوان را غیر اخلاقی میداند چون میتونه تصور کنه که اگه کسی با چاقو بخواد همین کار با خودش بکنه چقدر میتونه ناراحت کننده و وحشتناک باشه. اما شاید نتواند آنچنان که باید و شاید احساس یک گیاه یا درخت رو حس کنه.البته فقط این نیست، سواری گرفتن از حیوانات و استفاده باربری از اونها هم عملی غیر اخلاقیه. استفاده از موش و سایر حیوانات برای مقاصد آزمایشگاهی هم غیر اخلاقیست. راه رفتن روی گیاهان که زیر پای ما له میشوند هم غیر اخلاقیست. چون گیاهان زنده و نامی و در حال رشد هستند و احساس و شعور دارندهمانطور که ما نامی و درحال رشدیم.

این بستر اخلاقی در جهان وجود داره و غیر قابل انکاره. حالا عقل جزئی نگر ما که ابتدا به امر ذبح حیوان رو عملی غیر اخلاقی میداند و درست هم هست ، باید بتونه مشکل این کارهای غیر اخلاقی بشر رو حل کند؟ این عقل چه پیشنهادی داره؟ آیا میتونه با اختراع ماشین ادعا کنه سواری گرفتن از حیوانات تمام شده؟ اختراع ماشین علاوه بر فوایدش باعث آسیبهای دیگه ای به محیط زیست شد که بشر ابتدایی چنین تبعاتی رو نمیتونست پیش بینی کنه. به همان شکل هواپیما و جت و هلی کوپتر و کشتی های جدید این آسیبها رو دارند. حتی بعضی از لامپهای داخل خیابانها باعث عصبی شدن پشه ها میشن.

براین اساس عقل اخلاق گرای جزئی بین باید برای حل مسائل اخلاقی هم خوردن گوشت حیوانات رو منع کنه هم راه رفتن روی گیاهان. اگه خیابانها آسفالت نبود احتمالا خیلی جاهایی که قدم میذاشتیم گیاهی بود و زیر پای ما له میشد.عقل جزئی نگر اگه بتواند مشکل رو با گیاهان و درختان حل کند و یه جوری از سوال اخلاقی از آنها جان سالم به در ببرد باید جواب قانع کننده ای در برابر استفاده باربری از حیوانات داشته باشد؟ یعنی در برابر کل تاریخ یشر که رتق و فتق امورش با استفاده از حیوانات انجام میشده ، مسئوله . همانطور که از اینکه با چاقو کشته بشیم از اینکه کسی سوارمون بشه یا باری سنگین روی ما بذاره ویه مسیر طولانی ببره متنفریم. پس اینم غیر اخلاقیه. اگه رادیاتور ماشین خودت یا ماشینهای که بخشی از مسیرشون رو به خاطر شما از محلی به محلی رفتن رو نگاه کنی میبنی تعداد زیادی حشره و پروانه داخل تورهای رادیات گیر کرده و کشته شدند، همه اینها به خاطر خودخواهی انسان اتفاق افتاده و کاملا غیر اخلاقیه.

عقل جزئی نگر هیچ جوابی قانع کننده ای برای غیر اخلاقی عمل کردن بشر توی موارد ذکر شده تا حالا ندارد. هیچ راه حل جامع و قابل اجرایی هم برای اینکه از این به بعد غیر اخلاقی عمل نکنه ندارد.

به خاطر همین پای عقل کلی میاد وسط(میتونید برای تفاوت این دو به آرا فیلسوفان یا عرفا و یا تفاوت این دو در نظریات مولانا مراجعه کنید)

وقتی پای عقل کلی میاد وسط این عقل دنبال یه منشا دیگه برای جواب سوالات میگرده و اینجا پای دین و وحی میاد وسط. اثبات اینها هم کلی مقدمه و موخره میخاد نمیشه همه رو اینجا گفت و خود فرد باید بسیار جستجو گر و منصف باشه.

این بستر اخلاقی که نباید به هیچ جاندار و گیاه ودرختی آسیب زد واقعا وجود داره، بنابراین پیامبری که به وحی متصل هست موارد مجاز رو از سوی خدایی که خالق جهان و خالق اخلاق و عقل هست بیان کرده. این مسیر از عقل جزیی و سوالاتش شروع به عقل کلی و سپس وحی میرسه.

در مورد درختان علاوه بر مذموم بودن قطع آنها در دین گفته شده حتی اگر شاخ درختی را بشکنید انگار بال فرشته ای را شکسته اید. البته فقط در مورد قربانی یه توضیح میدم چون بقیه موارد باید براش یه کتابخانه توضیح داد.کلمه قربانی همانطور که میدانید به معنای تقرب و تقرب جستن هست. آیه ۳۸ سوره حج میگه نه گوشت آنها و نه خون آنها به خدا نمیرسد بلکه تقوای شما به خدا میرسد.

در آیات سوره حج اشاره شده که از حیواناتی که رزق شما قرار دادیم قربانی کنید. آن زمان حیوان هم استفاده باربری داشته هم شیر و گوشت اون استفاده میشه. به نوعی منبع مهم درآمد بوده. دل کندن از یک حیوانی که رزق و محل درآمد بوده و قربانی کردنش کار سختی بوده. به خاطر همین از قربانی و مراسم حج به عنوان شعائر یاد شده. شعایر یعنی علامت و نشانه و از ماده شعور و معرفت میاد. بر اساس این "علامت" و "نشانه"، قربانی کردن هر آنچه که دل کندن ازش سخته یه تقوا و رشد حساب میشه.‌مثل مال ، مثل غرور مثل شهوت پرستی، مثل تکبر. معرفت اصلی قربانی کردن اینه. قربانی کردن این صفات نه فقط برای آخرت که باعث میشه دنیا جای بهتری برای زندگی باشه و چرنده و پرنده از دست آزارهای انسان تا حدود زیادی نجات پیدا کنند. همانطور که قناعت و یا مثلا عدم استفاده از وسایل چرمی یا استفاده از قارچ و سویا میتونه باعث بشه آسیب کمتری به حیوانات زده بشه.

بنا بر معرفت قربانی ، اگر حاجی یا کسی با حس بی رحمی ونفسانیات بخواد گوسفند یا شتری رو در راه خدا ذبح کنه ممکنه ازش پذیرفته نشه.مجوز ذبح حیوان چه به عنوان قربانی و چه غیر اون آداب و رسومی داره و اگه اونها رعایت نشه از اون بستر اخلاقی که در بالا گفتم خارج شده. ضمن اینکه توی دین بسیار به قناعت و رعایت حقوق حیوانات هم اشاره شده اما مجوز اخلاقی بودن استفاده باربری و سواری رو انسان دیندار از طریق پیامبری که به وحی و کلام خدا متصل هست دریافت میکنه.
علاوه بر اینکه توی بعضی از موارد انسان میتونه به جای قربانی کردن حیوان، معادل پولش رو به یه فقیر بدهد یا خودش روزه بگیرد.

بنابراین اگر شما بنا بر مسلک و مرام اخلاقی خودتون دوست ندارید حیوانی ذبح بشه اولا این برای ما هم ارزشمنده ولی خودمون رو از خدا یا پیامبر دلسوز تر و دانا تر نمی دانیم. اما برای تکمیل این مسلک باید بتوانید از چیزی که خیلی براش زحمت کشیدید مثل خانه، ماشین یا پس انداز سالیان بگذرید و دل ازش بکنید و پولش رو هزینه کنید مثلا تعداد زیادی پرنده در قفس رو بخرید و اونها رو در طبعیت آزاد کنید. اینگونه حداقل به خودت ثابت کردی که در مسیر اخلاقی خودت صداقت داری.

اگر چه ما هم با اسراف و ذبح بی رویه حیوانات مخالفیم. شاید بعضی از عرفای مسلمان هم در مسیر رشد خودشون از ذبح حیوانات خودداری کنند چون دین و قرآن باطنهایی دارد که ما از آن بی خبریم. چنانچه که این افراد از زیر پا گذشتن یه مورچه هم خوددادی میکنند. اما معتقدیم دین یه دستور العمل جامع هست که تمام شرایط و مسائل پیش بینی نشده رو در نظر گرفته.

پ.ن: امیدوارم بخش اصلی محتوای این پست یه ابهام زدایی ار سوالات آستارتر تایپیک هم کمک کرده یاشه.

سلام

دوستان توضیحات مفیدی برای شما نوشتن، اما برای درک بیشتر و چگونگی، چنین پرسش هایی رو بهتر هست از جای خودش و کارشناسان مربوط بپرسید تا بتونید بهتر و بیشتر بدونید.

:72: