نمایش نسخه قابل چاپ
سلام،میخوام ازدواج کنم ولی نمیشه .خواستگار هم زیاد دارم ولی هر کی میاد تا یه جای میره بعد سر هیچ بهم میخوره یا از طرف من یا از طرف اونا.واقعا خسته شدم اهل دوست پسر و اینجور چیزها هم نیستم ولی واقعا از تنهایی خسته شدم سنمم داره میره بالا نمیدونم چیکار کنم نه زشتم نه هیکلم بده هیچی ... مثلا چندتا ازخواستگارهام به خاطر اینکه هفت تا بچه هستیم با اینکه خیلی هم پسندیده بودن رفتن انگار میخوان خرج خانواده منو بدن...یه راهی بگید لطفا واقعا خسته شدم ...
سلام به شما
لطفا به چند سؤال پاسخ بدین تا بتونیم بهتر راهنمایی کنیم؛
۱. شما چند ساله هستین؟
۲.محصل یا شاغل؟
۳. پدر و مادر شما چگونه هستن اگر بخواین برای هر کدومشون یک تعریف جداگانه داشته باشین و به چه فعالیتی مشغولن؟
۴. از خواهر و برادرهای خودتون برای ما بگین.
۵. معیارهای شما برای ازدواج چی هست؟
۶. ساکن شهر هستین یا شهرستان یا ... ؟
۷. اوقات بیکاری خودتون رو به چه فعالیت هایی پر میکنین؟
۸. فکر میکنین بدترین و بهترین ویژگی های شما چی هست؟
۹. با خواستگاراتون کجا و چطور آشنا شدین؟
۱۰. خواستگارای شما ترتیب سنیشون چطور بود؟
۱۱. بنظرتون تفاوت های آشکارتون با خواستگارها و خانوادشون چه بود؟
:72:
سلام . امروز یه تاپیک می خوندم تو تالار در مورد : 40 موضوع موثر در پیدا کردن شوهر . اینم آدرسش : 40 موضوع موثر در پیدا کردن شوهر ؟!
نکاتی جالبی توش نوشته بود .گفته شده که هارمونی خصلتها مهمه و اگه این هارمونی رعایت نشه همه می پرن :311: :
"" مثلا اگر شما فردي در قواره مذهبي باشيد، اهل دعا و نماز باشيد، مسلما خواستگاراني از اين طيف جذب خواهيد كرد. حالا اگر در مورد حجاب متفاوت باشيد. يا در مورد حقوق زنان پيرو فيمنيست ها باشيد آنگاه همه آن خواستگاران مي پرند و از طرفي خواستگاران روشنفكر و غير ديني هم به خاطر اعتقادات شما مثلا نماز جماعت و دعا و ذكر و ... جذب نمي شوند.
لذا هارموني و هماهنگي خصوصيات شخصيتي اتون بايد دو سازگاري داشته باشه.
سازگاري دروني
سازگراري بيروني.
سازگاري دروني:
يعني نبايد دو انگار ه متفاوت داشته باشيد كه با هم ناسازگار باشند. مثلا بخشي مذهبي باشي، بخشي غير مذهبي فكر كنيد.
سازگاري بيروني:
يعني نبايد آنچه به دل و فكر داريد را در عمل متفاوت بروز دهيد.
نمي توانيد هم معتقد به مذهب و حجاب باشيد و هم مثلا در پارتي هاي مختلط هم حضور پيدا كنيد
""
یا یه قسمت از مقدمه تاپیک نوشته بود :
"" برای یك پسر مذهبی ، دختری كه آرایش می كند و بیرون از منزل می آید مطلوب نیست. و برای دختر مذهبی نیز پسری كه با دختران بگو و بخند دارد مطلوب نیست. ""
تاپیکش را بخون کمکت می کنه لی لی.
سلام
- - - Updated - - -
سلام ممنون که پاسخ دادین من متولد 63 بهمن هستم لیسانس حسابداری الانم ترم سه حقوق هستم .معاون مدرسه غیرانتفاعی بودم ولی به علت کرونا دیگه مدرسه تعطیل شد ما هم بیکار.بعد از ظهرها توی یه موسسه حقوقی به عنوان مسئول دبیرخانه مشغولم
- - - Updated - - -
پدرم یه آدم زحمت کش و مهربون .بازنشسته بنیاد جانبازان و پیمانکار تزئینات داخلی ساختمان هستش مادرمم یه خانم ساده خانه دار.بالاشهر تبریز زندگی میکنیم خدارو شکر دستمون به دهنمون میرسه زندگی آرومی داریم
- - - Updated - - -
دوتا از برادرهام ازدواج کردن و یه خواهرم خدارو شکر هر سه زندگی خیلی خوبی دارن.دوتا از برادرهام مجردن رستوران دارن.یه خواهر بزرگتر از خودم دارم که بدتر از من هرکی اومد نشد حالا هم ناامید شده و نشسته...غم اونم بزرگترین غم زندگی منه
- - - Updated - - -
خواستگارهام تقریبا هم سطح بودیم فقط ما همیشه از همه زیاد بودیم ازلحاظ بچه. دنبال پول کسی نبودم و هیچ وقت هم از خواستگارهام نمیپرسیدم چی دارین یا خودشون میگفتن یا مادرم میپرسید من اصلم بر چشم پاکی و صداقت طرف بود مذهبی آنچنانی هم نیستم آرایش میکنم شیک پوش هستم به خودم میرسم ولی افراط نمیکنم . اکثر خواستگارهامو زن دایم و همسایه هامون معرفی می کردن و چند مورد هم بیرون تو مترو ،تاکسی ....از خودم گرفتن.
- - - Updated - - -
بدترین ویژگی من ساده هستم کاش میتونستم مثل خیلی از آدمها یه کم هم شده گرگ باشم ....بهترین ویژگی سازگارم با همه.ولی دیگه نیستم اونم کمرنگ شده خسته شدم از تنهایی ،زود از کوره در میرم... بیرون میرم حسرت ... خونه غم واقعا به یکی نیاز دارم دستمو بگیره .لطفا اگه کاری میتونید انجام بدید چون همه درها رو بسته میبینم....ممنون ازتون
- - - Updated - - -
اینو یادم رفت بگم همه خواستگارهام از من بزرگ بودن . یکی از مشکلاتم اینه تازگی ها هرکی میاد دنبال خیلی کوچکتر از خودشون هستن .
متشکرم از توضیحتون
مطلبی رو که نوشتین حرف دل دختران و پسران زیادیه و پاسخ ها به تعداد همه ی شما دوستان متفاوت هست.
اگر کلی خدمتتون عرض کنم خب این ازدواج تا حدودی بشما بر میگرده و مابقی اون به مسائلی بر میگرده که از عهده ی شما خارج هست.
مثل مسائل اقتصادی، فرهنگی، معنوی و ... شاید اگر یکی از اونها رو بخوایم در نظر بگیریم .( البته من فقط اشاره میکنم این موضوع خودش تاپیک جدا میطلبه و جای بحث داره که در این سایت میشه در انجمن آزاد اونو پیگیری کرد.) همان مطلبی هست که اشاره کردین؛
بله، این مسئله ای هست که باید دوستانی که قصد ازدواج دارن به اون توجه کنن. مدتی طولانیست که ازدواج با دختران کم سن و سال باب شده و در چنین شرایطی دخترانی که مناسب و در سن خوبی برای ازدواج قرار دارن با گزینه های کمتری برای انتخاب مواجه میشن.نقل قول:
نوشته اصلی توسط lili ...
گاهی یکسری تفکرات ناقص و غلط پشت چنین ازدواج هایی قرار داره که در نهایت سبب آسیب به یکی یا هر دو نفر رابطه خواهد شد.
پس اینجا شما تقصیری ندارین و این بر میگرده به طرف مقابل و در نهایت چیزی که انتخاب میکنه. پس توصیه ای که دارم این هست خودتون رو درگیر تصمیم چنین افرادی نکنین و برعکس حتی میتونین خشنود هم باشین که همین معیار سن در طرف مقابلتون شبیه غربال عمل میکنه و شما رو از آسیب احتمالی در آینده حفظ خواهد کرد.
.............
اما برگردیم بشما؛
_ مورد اول
طبق چیزی که نوشتین فرد موفق و فعالی در شرایط مساعدی هستین، این همون مطلبی هست که اغلب ما به دوستان مجرد گوشزد میکنیم ( مثل فعالیت و در اجتماع حضور داشتن ).
اما مطلب مهمی هست که باید به اون اشاره کنم؛
گاهی تیر خلاص همون زیاده خواهی ها، بی توجهی ها و ... یا کوتاه آمدن ها، نادیده گرفتن نیازهای خود و ... هست. اگر چه توصیه میکنیم که ازدواج رو حتی الامکان ساده و با آگاهی پیش ببریم اما بمعنی دست کشیدن از خودمون و نادیده گرفتن مسائل متعدد هم نیست.
شما و طرف مقابلتون هم سطح هستین، اما طی جلساتی که صحبت کردین آنچه که دریافتی ایشان بوده این هست؛
شما نیاز دارین از برنامه ها اهداف، دستاوردها، مسیرهای ایشان در زندگی، بینش نسبت به مسائل، علایق و ... مطلع بشین، یک ازدواج موفق نیاز به دو شخصیت آگاه و قوی داره. بله چشم پاکی و صداقت هم مهم هست اما اینها در جریان شناخت و تحقیق حاصل میشن و داخل جواهرات نیستن که روی میز قرار بدن و بازش کنین.نقل قول:
نوشته اصلی توسط lili ...
وقتی اینطور پیش برید طرف مقابلتون احساس میکنه با شخصیت آگاهی طرف هست و این خودش میتونه یکی از جذابیت های ازدواج بحساب بیاد.
_ مورد دوم
بخودتون برچسب نزنین یا علت رو دقیقا این فرض نکنین.
شما هم حق ناکامی دارین، مثل چند میلیارد انسان روی کره خاکی. گاهی ناکامی این هست از طرف کسی مورد قبول یا دوست داشته شدن قرار نگیریم. این بمعنی این نیست من بیام در خودم بدنیال عیب و نقص بگردم. من فقط انتخاب اونفرد نبودم و طبق بررسی های او این ازدواج مکن نبود، اما این چیزی از ارزش های ما دو نفر کم نمیکنه و میتونیم با فرد دیگری ، جای دیگری ، زمان دیگری احساسات خوب رو تجربه کنیم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط lili ...
............
مطلب پایانی خود مقوله ی ازدواج هست. ما آدمها گاهی بین دید مثبت و پذیرش قرار میگیریم. خیلی ها ممکن هست بشما بگن مثبت فکر کن، مثبت باش، وقایع رو مثبت ببین، شاد باش و ... اما من بشما میگم « بپذیر » .
پذیرش بمعنی در جا زدن و قبول شرایط فعلی، اجبار به تحمل افکار ناخوشایند، قربانی شدن و ... نیست. بلکه بمعنی تلاش کردن، خلاقانه ظاهر شدن، موقعیت شناسی، قدر شناسی و ... هست.
پذیرش بشما اجازه میده با نگاه صلح به اتفاقات دنیا و مشکلات و مسائلش رو کنین. این رو اشاره میکنه زندگی همیشه ممکنه چیزی رو که دوست داریم بما نده و این نباید باعث رکود و مانع حال خوبمون بشه. اینجا دیگه ازدواج پیش بیاد یا نیاد شما فردی هستین که مثل حالا در موردش متأثر نمیشین.
یکسری مطلب باقی مانده هم هست که یا من یا دوستان براتون مینویسیم. مثل مسئله اعتماد بنفس و ... که برای جلوگیری از طولانی شدن پست ننوشتم.
:72:
امکان داره کمال گرایی و وسواس ، ازدواج را برای دختر و پسر ها به مسیر اشتباه ببره . می تونین پیش مشاور یه تست کمال گرایی هم بزنین که از ناحیه ایراد نباشه . کمال گرایی را نذارین با گذشت سنتون بهش پی ببرین .
هر فردی با طیف خودش شانس بیشتری داره برای ازدواج . مثلا میگین مذهبی آنچنانی نیستین - آرایش می کنین ولی افراطی نیستین - به نسبت این مدل خواستگارها وپسرها را جذب میکنین یعنی نه افراد خیلی مذهبی و نه خیلی افرادی که اعتقاد قوی ای دارن . یعنی افراد حد وسط این عقیده . اون افرادی که میگین گرگ هستن با گرک هایی مثل خودشون ازدواج می کنن.
کاری که باید بکنین اینکه خودتون و طیفتون را خوب بشناسین و بدونین خودتون کی هستین . همون را از خدا بخوای . طبیعتا این مدل خواستگارها را جذب می کنین .
البته شرایط جامعه و امنیت شغل برای پسرها هم سخت شده . ولی یادتون هم باشه ازدواج همه چیز نیست . با برنامه این مسیر زندگی را ادامه بدین .ازدواج هم درست میشه به امید خدا .
ممنون از پاسخ هاتون
" یکی از مشکلاتم اینه تازگی ها هرکی میاد دنبال خیلی کوچکتر از خودشون هستن ""
اونجور که کارشناسان ها میگن دخترها چند سال کوچک تر از پسرها باشن بهتره - یعنی چیزی حدود 4 و 5 سال . معمولا افراد هم سن و نزدیک و یا دختر با سن بالاتر ، تفاهم کم تری دارن در نظرات و مدیرت زندگیشون .
البته موردهای خاص هست ولی عموم مطلب اینکه پسر چند سال بزرگتر باشه .
مانا باشین .