-
✦ افـکار قـلبی ✦
«بسم الله الرحمن الرحیم»
این کتاب بر جنبه هایی از تجارب روزمره مان تمرکز می کند و در نظر دارد ما را در حیطه های خاصی که ممکن است برایمان مشکل ساز باشد، هدایت و کمک کند وقتی احساس قربانی بودن می کنیم، خودمان را به انزوا می کشانیم.
احساس درد و ترس می کنیم، و همیشه به دنبال یافتن کسی هستیم که ما را نجات دهد و برایمان کاری کند. اما اکنون ما فرصت داریم توانایی هایمان را کشف کنیم و به زندگی پاسخ دهیم، نه به عنوان قربانی، بلکه با روش هایی که به ما قدرت می دهد. وقتی شروع به برقراری ارتباط با خود برتر و آنچه من آن را خود درونی می نامم کنید، می توانید برای بهبود کیفیت زندگی‌تان مشارکت کنید.
این احساس فوق العاده ای است که بدانیم مجبور نیستیم به شخص دیگری وابسته باشیم، بلکه همه ی ما در درونمان ظرفیت بی نظیری برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی مان داریم. این به ما احساس رهایی فوق العاده ای می دهد.
ما در حال ورود به مرحله ای جدید هستیم و زمانش رسیده است که باورها و روش های جدید را بیاموزیم، رفتارهای جدید را تمرین کنیم، و در واقع به‌گونه ای هماهنگ با نظم جدید و قوانین جهان مشارکت می کنیم.
از لحظه ای که تصمیم به تغییر می گیرید، تا زمانی که به مهارت کامل برسید، ممکن است بارها به عادات قدیمی تان باز گردید. از خودتان خشمگین نشوید. شما می خواهید توانایی تان را افزایش دهید، نه اینکه خودتان را سرزنش کنید. ممکن است در طول این زمان بارها مجبور شوید به این کتاب رجوع کنید. حتی ممکن است لازم باشد برای افزایش ظرفیت تان برای تغییر، مراقبه ها و تمرینات را به طور روزانه انجام دهید.
نویسنده کتاب: لوئیز.ال.هی
کتابخانه کتابراه
-
من تمام آنچه را برای خودم خلق کرده ام، می پذیرم
من خودم را همین گونه که هستم دوست دارم و می پذیرم. هر جا باشم، از خودم حمایت می کنم، به خودم اعتماد می کنم، و خودم را می پذیرم. من می توانم عاشق خودم باشم. دستم را روی قلبم می‌گ ذارم و عشقی را که در قلبم نسبت به خودم دارم، احساس می کنم. می دانم که می توانم درست همین جا و همین حالا خودم را بپذیرم
من ظاهرم، جسمم، وزنم، قدم، جنسیتم، و تجاربم را می پذیرم. تمام آنچه را در گذشته و اکنون برای خودم خلق کرده ام، می پذیرم. مایلم به آینده ام اجازه دهم رخ بنمایاند. من جلوه ی الهی و باشکوه زندگی ام، و شایسته ی بهترین ها هستم. اکنون همه ی این ها را برای خاطر خودم می پذیرم. من معجزات را می پذیرم، شفا را می پذیرم، و مهم تر از همه، خودم را می پذیرم. من ارزشمند هستم و به آنچه هستم عشق می ورزم.
ما موقعیت ها را خلق می کنیم و سپس به دلیل سرزنش دیگران بابت ناکامی هایمان،قدرت مان را از دست می دهیم.
هیچ فرد، مکان یا موضوعی هیچ قدرتی بر ما ندارد. ما تنها آنچه را در ذهنمان انتخاب می کنیم به دست می آوریم
-
من به روش های مثبت ابراز وجود می کنم
اگر تا به حال تصادف کرده باشید و خودتان مقصر باشید، به میزان زیادی احساس گناه می کنید و شاید نیاز داشته باشید که خودتان را تنبیه کنید. در وجود همه ی ما مقدار زیادی دشمنی فرو خورده شده وجود دارد، که باعث می شود احساس کنیم نباید از خودتان دفاع کنیم.
گاهی شما خشم تان را به روش های منفی بیان می کنید. به عنوان مثال، با دیگری به زد و خورد می پردازید. اما به یاد داشته باشید که حادثه چیزی بیشتر از یک حادثه است. وقتی حادثه ای رخ می دهد، به درون خودتان توجه کنید و ببینید با چه تجربه ای مواجه هستید و سعی کنید احساساتتان را به روش‌های مثبت، از جمله ابراز محبت، بروز دهید و آن تجربه ی بد را فراموش کنید.
به هنگام تکرار عبارات تأکیدی مثبت،
در واقع در حال خارج شدن
از نقش قربانی هستید.
شما دیگر درمانده نیستید،
در حال تأیید قدرت خودتان هستید.
-
من به راحتی گذشته را رها می کنم و به فرایند زندگی اعتماد می کنم
خشم فرایندی طبیعی و معمول است. معمولاً شما بارها و بارها درباره مواردی مشابه عصبانی می شوید. اغلب وقتی خشمگین هستید، احساس می کنید که حق ابراز خشم تان را ندارید؛ بنابراین آن را فرو می خورید. اما این خشم فرو خورده در بخشی از بدنتان جا می گیرد و خودش را از طریق بیماری آشکار می کند. در طی سال های متمادی، خشمتان را در همین مکان جمع می کنید. بنابراین، اگر خواهان شفا هستید، باید به احساستان اجازه ی بروز دهید. اگر نمی توانید به طور صریح احساستان را به شخصی که با او درگیر هستید ابراز کنید، جلوی آیینه بایستید و با آن شخص صحبت کنید.
همه چیز را به او بگویید: «من می ترسم»، «من ناراحتم»، «تو به من آسیب زدی.» آن قدر ادامه دهید تا همه ی خشم تان رها شود. سپس نفسی عمیق بکشید، به آیینه نگاه کنید و از خودتان بپرسید: «چه الگویی این حالت را خلق کرده و برای تغییر آن چه کاری از دستم ساخته است؟» اگر بتوانید نظام باور درونی تان را که موجب فرو خوردن خشمتان می شود تغییر دهید، همواره احساس آرامش خواهید کرد.
یکی از بدترین کارهایی که می توانیم انجام
دهیم این است که از دست خودمان عصبانی
باشیم. خشم به شدت ما را در الگوها و
باورهای اشتباه مان زندانی می کند.
-
من همین‌گونه که هستم کاملم
من کامل هستم و مجبور نیستم به کسی یا چیزی ثابت کنم که خوب و کاملم. من به دنیا آمده ام تا بدانم جلوه ای کامل از بی همتایی زندگی هستم. من از آنچه اکنون هستم، راضی و خرسندم. اشتیاقی ندارم که شبیه کسی دیگر باشم. من متفاوتم و همین طور که هستم و در همین مکانی که قرار دارم، کاملم. من بی همتا و منحصر به فرد هستم. نیازی به تقلا و کشمکش بیشتر نیست. تنها کاری که باید انجام دهم این است که امروز بیشتر از دیروز عاشق خودم باشم و با خودم مانند شخصی به شدت دوست داشتنی رفتار کنم. وقتی به خودم عشق می ورزم، شکوفا می شوم و قادرم افکار و احساسات خودم را درک کنم. عشق نیرویی تقویت کننده است که انسان ها برای تکمیل بی نظیر بودنشان به آن نیاز دارند. وقتی می آموزم خودم را بیشتر دوست بدارم، می آموزم دیگران را نیز دوست داشته باشم و دنیای زیباتر و عاشقانه تری خلق کنم. همه ی ما، همین طور سیاره مان، شفا یافته ایم. من شادمانانه متوجه کمال خود و زندگی ام هستم. و همین طور هم هست.
زندگی بسیار ساده است.
هر یک از ما تجارب خود را با فکر،
احساس و الگوهایمان خلق می کنیم.
هر باوری درباره ی خودمان و زندگی مان داشته باشیم، به شکل واقعیت زندگی مان جلوه گر می‌شود.
