چرا خدا منو نمیبینه ؟ ازین بی عدالتی افسردگی گرفتم

سلام
راستش نمیخواستم بیام اینجا تایپیک بزنم چون این سایت مضرراتیم داره دفعه قبل اخرینبار کلی از پستای بعضی افراد ناراحت شده بود .
من 31 سالمه
تحصیلاتم در مقطع دکترای تخصصی تموم کردم یکی از رشتهای تخصصی داروسازی . بزرگترین مشکلم اینه بیکارم.سال94 تا96 طرممو گذروندم ولی با بی عدالتی جذبم نکردن 3 ساله خونه نشین شدم. هیچ اتفاق مثبتی تو زندگیم نمیفته . من دختریم اهل نماز روزه قران انفاق.ریا نمیکنم ولی بااینکه بیکارم درحد توانم به خیلیا کمک میکنم .
اماا خواهر برادر دومادو عروسمون تحصیلاتشون از من پایین تر.هیچکدوم نه نماز میخونن ن قران ن روزه میگیرن همشونم سالمن از نظر جسمی یعنی میتونن روزه بگیرن. همشون استخدام رسمی تو ادارات دولتی هستن . از بین خواهر وبرادرم فقط منم که ب پدرمادرم میرسم خیلی بیشترازونا.
سوالم ازخدا اینه که اگه سروکاریم چرا من این همه ساعت باید گرسنگی بکشم؟ ب مامانم میگم چرا فلانی استخدامه نمازنمیخونه میگه اون با امام زمان ععد کرده اگه رسمی بشه نمازبخونه. ببخشید اینومیگم امام زمان میفته دنبال بی نمازا؟؟؟؟؟
منیکه شاگردو بنده خوبیم براش. منیکه همیشه ایمان قوی داشتم وتوکل .منیکه همیشه صبرداشتم. همیشه مورد تمسخر اطرافیان بودکه خیلی اسگولم روزه میگیرم . بااین همه زحمت چرا بیکارم . یک ساله مدرکم رو هواست بخاطر اکسپت مقاله isi پایان نامم تا اکسپتش نیاد مدرک دکترامونمیدن . ینی انقد بدبختم ؟ چرا خدا باهام این رفتارو میکنه؟ ازش خیلی دلگیرم.عدالت ینی تواین دنیام باید ببینیم.ولی5 درصدم من نمیبینم چیزی . چرا دستمو نمیگیره

سلام دوست عزیز:72:
امیدوارم آخر این تاپیک راه تون رو پیدا کنین:43:

احتمالا هم با سابقه ای که دارین میدونین الان جوابها حول چه محوری خواهد بود.
اینکه گاهی هم جوابها ازاردهنده است درک میکنم منم دچارش شدم ولی
به نظرم خوبه کنار مضرراتش،
بگردیم از بین جوابها کدوم جواب میتونه راه و روشن کنه ، از کنار مابقی رد شیم.


خانم دکتر عزیز
چیزی که براتون بتونم بگم اینکه
دنیا پر از پارادوکسه....کی میتونه بگه چی ناهماهنگ چی هماهنگ؟
وقتی ادم ها این همه نادانی دارند.

شما میگی نماز و سرکار رفتن ...من سر راست ترش و میگم
چرا بعضی ها علی رغم این همه رعایت پروتکل کرونا گرفتند و ...و بعضی ها هم کلا با کرونا عجین شدن و هیچ چیزی رو تعطیل نکردن و الانم سالم سالم اند؟!؟!

اقلا اینو گفتن که رعایت کنید تا مبتلا نشید ولی
من جایی ندیدم که بگن نماز بخونید تا سرکار برید یا رسمی بشید(یا هراتفاق مثبتی)...

من برای عدالت و دستگیری خدا معنای دیگه ای دارم.

چرا نماز بخونم چرا باهاش باشم ....دلایل دیگه ای دارم.

دنبال زاویه دید تازه ای باشید .

دنیا بگن تو فلانی روزه میگیری منم میگم منم همین نظرو نسبت به شما دارم.
آینه :)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط الهه زیبایی ها

سلام دوست عزیز:72:
امیدوارم آخر این تاپیک راه تون رو پیدا کنین:43:

احتمالا هم با سابقه ای که دارین میدونین الان جوابها حول چه محوری خواهد بود.
اینکه گاهی هم جوابها ازاردهنده است درک میکنم منم دچارش شدم ولی
به نظرم خوبه کنار مضرراتش،
بگردیم از بین جوابها کدوم جواب میتونه راه و روشن کنه ، از کنار مابقی رد شیم.


خانم دکتر عزیز
چیزی که براتون بتونم بگم اینکه
دنیا پر از پارادوکسه....کی میتونه بگه چی ناهماهنگ چی هماهنگ؟
وقتی ادم ها این همه نادانی دارند.

شما میگی نماز و سرکار رفتن ...من سر راست ترش و میگم
چرا بعضی ها علی رغم این همه رعایت پروتکل کرونا گرفتند و ...و بعضی ها هم کلا با کرونا عجین شدن و هیچ چیزی رو تعطیل نکردن و الانم سالم سالم اند؟!؟!

اقلا اینو گفتن که رعایت کنید تا مبتلا نشید ولی
من جایی ندیدم که بگن نماز بخونید تا سرکار برید یا رسمی بشید(یا هراتفاق مثبتی)...

من برای عدالت و دستگیری خدا معنای دیگه ای دارم.

چرا نماز بخونم چرا باهاش باشم ....دلایل دیگه ای دارم.

دنبال زاویه دید تازه ای باشید .

دنیا بگن تو فلانی روزه میگیری منم میگم منم همین نظرو نسبت به شما دارم.
آینه :)

---

ممنونم از وقتتون . نه من منظورم این بود . دقیقا درست میگید .
منظورم اینکه من برای خدا بندگی کردم ولی اون کمکم نمیکنه . ولی بیشتر ادمای موفق اطرافم کسانی بودن که خداروهم قبول ندارن ولی همچی دارن .
من میگم پیش خدا جایگاه بهتری باید داشته باشم .باید اره باید طبق قران .همه ایاتش پراز اینکه خدا نیکوکارونو دوس داره خدا با صبرکنندگانه خدا توکل کنندگانو دوس داره .این دوس دلشتنش نباید تواین دنیا به کارم بیاد ؟ مگه مانمیگیم دنیا واخرت.باید تواین دنیاهم جواب منو بده مزدمو بده . من یه قدم براش برداشتم حداقل .

بعد از اینکه اعتقاداتتون رو تمیز کردین از مسائل دیگه
میرسیم به اینکه چطوری سرکار برید
چطوری نتیجه زحمات درس خوندنتونو ببینید
و اهداف دیگه...
موفق باشید:72:

نقل قول:

---

مگه مانمیگیم دنیا واخرت.باید تواین دنیاهم جواب منو بده مزدمو بده . من یه قدم براش برداشتم حداقل .

---

فکر کنم متوجه منظورتون شدم
ببینید من چیزی که خودم دارم و میگم خدمتتون ..حالا امیدوارم به کارتون بیاد

مزد با خدا بودنم رو تو سرکلر رفتن (مثلا یا حالا چیزهای دیگه) نمیبینم
مزد با خدا بودنم و تو حس خوب ازش گرفتن میبینم
مزد با خدا بودنم و وقتی میبینم که وقتهایی که تو بد استیصالی بودم قران و که باز کردم قشنگ باهام حرف زده و
مزد با خدا بودنم و وقتی میبینم که وقتی از شدت غصه فقط گریه کردم ولی حس کردم تو بغلشم.....دارم گریه میکنم و از بی عدالتی و هزار تا چرایی تو ذهنم گیجم ولی ارامش اینکه خدا خودش منو از مراحل عبور میده تا مدتها شارژ نگه ام میداره.
که از نظرم خیلی بالاتره از چیزهای دیگه.

اینکه گفتم زاویه دیدتون یا نوع نگاهتونو عوض کنید همین بود

نقل قول:

---

. ولی بیشتر ادمای موفق اطرافم کسانی بودن که خداروهم قبول ندارن ولی همچی دارن

---

تا این همه چی داشتن و چی معنا کنید.
به نظرم بیا این دوتا موضوع رو تو تاپیکت جدا کن
سرکار رفتن و
اعتقادات

سلام خانم 4 ضد ( همون zzzz)

منظورتون از جذب همون جذب هیئت علمی هست ؟
انتظار استخدام شرکت خاصی را دارید ؟

راستی 5 تا پست می تونید بذارید در روز - قبلا سه تا بود :)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط باغبان

سلام خانم 4 ضد ( همون zzzz)

منظورتون از جذب همون جذب هیئت علمی هست ؟
انتظار استخدام شرکت خاصی را دارید ؟

راستی 5 تا پست می تونید بذارید در روز - قبلا سه تا بود :)

---

سلام باغبان جان . من اداره دولتی طرح بودم انتظار داشتم جذب شرکتی بشم با پارتی کسی دیگه و جذب کردن .
الان مدرک دکترام نیومده منتظر اکسپت مقالمم یک ساله . سرگردون شدم . فقط انتظاردارم یه اداره کارمند بشم ولی باحقوق خوب.خصوصیم نباشه

جای خانم اعجاز عشق و خانم من می دونم خالیه ،،،، :)
احتمالا خانم اعجاز عشق به کوها متواری شدن :)
خانم من می دونم هم احتمالا به کشور یا شاید سیاره ای دیگر :)
خب ، دکترا ،، isi شما که هنوز نیامده - سن خوبی هم دارید ...
من فکر کنم رزومه ای خوبی دارید ان شا الله با موارد بالا این رزومه بهتر هم میشه ....می تونید اقدام کنید باز برای شرکت مد نظر یا شرکت های دیگر حوزه مد نظرتون.
اساتید شما خیلی می تونند کمکتون کنن و راهنمایی های لازم را بدن .


.........................................

بعضی موقع ها ما تو ذهنمون یه مسیر را تصور می کنیم و میگیم فقط اون مسیر ،،،ولی زندگی شاید اون تصورات و یا اون انتظارات ما نباشه .
من زندگی خودم را خدمتتون میگم ،،بعضی موقع ها اون چیزهایی که تو ذهنم داشتم درست از آب در نیومده ،،، تصمیم گرفتم انعطاف نشون بدم و مغزم را روغن کار ی کنم :)
این روغن کاری اولش سخته ...ولی آدم خیلی رشد میکنه .
دانشگاه شما یه دانشگاهی هست که شرکت های دانش بنیان خوبی داره
می تونید با همدانشگاهیان یه طرح جدید بدید و شرکت خودتون را بزنید
الان سرمایه گذاری خوبی انجام میشه تو این چیزها .
یکی از دوستان من مهندسی برق بود ،،خیلی تلاش کرد بره شرکت های دولتی ...ولی نشد
یادمه با حقوق معمولی وارد یکی از شرکت های دانش بنیان شد ....بعد 5 سال الان اینقدر رشد کردن که طرف به من میگه خوب شد استخدام دولتی نشدم .
زندگی و لقمه ای که با پارتی بره جلو خوب نیست .
این را لطف خدا بدونید .



بعضی موقع ها وابستگی به هدفی یا شغلی یا جایگاهی ،،ذهن ما را قفل می کنه .
وقتی این ذهن رها بشه ...راه حل ها می یاد .
شاید اولش سخت باشه ...وقتی کمی از مسیر را بریم ...می بینیم این فکر ما بود که ما را محدود کرده .



.................................

پی نوشت :
به داشته هاتون بیشتر تمرکز کنید ، کمک خوبی بهتون میکنه
نعمت شمار: تاپیک شاکرین ، خدایا تو را شکر می گویم

سلام
اول اینکه تبریک میگم با همچون خواهر برادرهایی شما توفیق عمل به وظایفتون رو داشتید، الهی که مورد قبول درگاه حق باشن. در عین حال به شدت شما رو از اینکه بخاطر عمل به واجبات خودتون رو با بقیه مقایسه کنید نهی میکنم. شما داری به وظیفه ت عمل میکنی. معامله که نمیکنی با خدا. حضرت زینب نماز شبش هم ترک نمیشد، اما هیچ وقت ننشست گلایه کنه من نماز خووندم چرا خانواده مو اونطور جلوم پرپر کردن.
دوم اینکه چرا برای اشتغال راه رو برای خودت میبندی؟ حتما دولتی و حتما در شروع کار با حقوق بالا؟ من کلا به شدت با بلندپروازی و جاه طلبی ای که حق دیگران توش خورده نشه موافقم، خیلی هم عالیه...ولی خودت بیا ببین...چرا باید شروع کار بهترین حقوق باشه؟ مگه در شروع شما چقدر کار بلدی؟ میدونی چقدر فضای صنعت و دانشگاه از هم دوره؟ و چرا باید حتما فضای مسموم کار دولتی باشه؟ به عنوان کسی که خیلی سال کار کرده و مدتی هم تو جای دولتی مشغول بوده بهتون میگم که خیلی از آدمها اونجوری با پارتی وارد شدن، فضای زیرآب زنی خیلی زیاده، آدمها خودشون نیستن و به لحاظ علمی هم نود درصد از شرکتهای خصوصی پایین ترن، مزیت کاریشون فقط و فقط داشتن امنیت شغلیه، دختری که اینقدر به فکر پیشرفت هست و حتی مقاله isi هم داره قطعا طاقت نمیاره عمرشو تو اون فضا هدر بده.
حتما دنبال کار باش ولی برای خودت محدودیت نذار، در شروع کار مثلا تا دوسال خیلی به حقوق بالا هم فکر نکن، اولویت رو بذار کاری که یادگیری توش زیاد باشه، انشاالله یه روزی که دانش حوزه کاری رو به دست آوردید با افتخار به ادارات دولتی مشاوره بدید...بجای اینکه یه کارمندی بشید که ماهانه و در ازای فروختن زمان زندگیش از ادارات دولتی حقوق میگیره.
پشتکارتون رو دوست داشتم و یقین دارم به صرف تغییر طرز فکرتون درهای گشایش براتون باز میشه

ممنونم ازتون .
جواب سوالاتونو میدم .
اینکه منو با حضرت زینب قیاس کردید درست نیست. من سعی میکنم ایشون الگوم باشه ولی نمیتونم شیوه زندگیم مثل ایشون باشه اگه اینجوری باشه که پس من باید بیماران و شفا بدم یا معجزات و پاکی ایشوننو بایدداشته باشم که ندارم . منظورم اینه اگه ایشون باخدا معامله نکردن خدا بهشون جایگاه خوبی دادن.
و اینکه میگید باخدا معامله نمیکنیم درسته . ولی عشق یه طرفه نمیشه .من عاشق خدا درست بندگیشو میکنم . اون وای سه منو نگاه کنه ؟ تواین دنیا حق ندارم راحت زندگی کنم؟ منکه ننشستم خونه بگم خدامن نماز خوندم زودباش مدرک دکترا بده.من زحمت کشیدم فقط یه کمک خواستم تلاشمم کردم این خواسته بزرگیه؟
صبرم حدی داره.سه ساله دارم تحمل میکنم. شرکتای خصوصی منو جذب نمیکنن بیشتر دنبال تحصیلات پایین هستند که حقوق کم بدن.تازه شرکت خصوصی معتبری که سرماه حقوق بده کم پیدامیشه . از یجا بامن تماس گرفتن برم برای مصاحبه کاری.اداره دولتی بود . ده سال پیش رزومه داده بودم با مدرک لیسانسم . رزومه جدیدمو براشون بردم . اقاعه بمن میگه خانم این مقالات شما بدرد ما نمیخوره.کار ماروهم یه دیپلمه میتونه انجام بده . واقعاخجالتم خوب چیزیه.فقط تو ایرانه که اینجوری سطح تفکرشون پایینه . درسته مقالات من بیشتر در زمینه علوم پزشکی هست ولی اون اقا اگه زرنگ بود میگفت این کارمند میتونه خیلی بدردم بخوره چون سرچ کردن بلده چون پژوهش بلده . انالیز اماری بلده میتونه تدرس کنه به کارمندای دیگه . نمیتونن یکیو ببینن ازخودشون بالاتره .تازه میخاستن قرارداد شرکتی رو هوا ببندن .هیچی نگفتم. گفتن برو بهت زنگ میزنیم .الان سه ماهه خبری نیست. شایدم انتظار داشت با مدرک دکترا من باید زنگ بزنم تا التماسش کنم برم اونجا بر 4 تومن اونم سرماه بدن یا ندن . تازه بتز دمش گرم زنگ زدن گفتن بیا مصاحبه .
بابا ملکت ما داغونه همجاش بدتر از جای دیگش. خود استاد من بفکر سواستفاده ازمنه میگه همکارم کرونا داره حالا که بیکاری بیا جاش درس بده . یا حالا که بیکاری مقاله دانشجومو کامل کن .
بعد اونا میان برمن کار درست میکنن ؟ ببخشبد اینجا مملکت اسلامه .مملکته اسلام ازین کارا نمیکنن .مملکت مسیحی و یهودی چرا . بفکر خارج رفتن مگه اینکه باشم . اونا قدرمو میدونن . ولی اونجام پول میخواد .
اصلا ازین مشکلاتی که دارم یک درصدشم اینجا نگفتم
من خیلی بدشانسم . سال94 صد تومن پول نقد تو حسابم داشتم حقوقای دوسال طرممو جمع کرده بودم گذاشته بودم سپرده . چرا چون سودشو مبگرفتم خرج پایان نامم میکردم . اومد همچی گرون شد .منیکه با پولم میتونستم 4 تا 206 بخرم الان یدونشم نمبتونم بخرم
این یعنی چی ؟ شما جای من بودید یک رکعتم نماز نمیخوندید ولی من تحمل کردم صبرکردم . مثل برشکستها شده بودم یعنیالانم هستم گفتم عب نداره سرکار میرم درست میشه. درحالیکه دومادون که نصف پول منم نداشت خونه خرید الان خونش یک ملیارد می ارزه . ن نماز میخونه ن روزه میگیره ن قران . باورکنید یبارم رفتیم خونش مارو پرت کرد بیرون.این ادمو ببینید خدا چقد هواشو داره.
یا عروسمون بخدا همه تحصیلاتش دانشگاه ازادشهرستان خونده .هم خونه داره هم حساب بانکی . باور کنید شوهرشم که برادر من باشه مثل پروانه دورشه . یه غذام نمیپزه. حالامن بودم .
میدونید چرا زندگی بر وفق مرادشه چون اینکارایی که من میکنمونمیکنه مثل دومادمون . هرکسی دیگه و میتونم مثال بزنم. مادرم میگه خدا تو رو دوست داره چون این همه مشکلات داری . این حرف خیلی خنده داره. من طیق ایهای قران میگم که گفته فلان کارو انجام بدید براتون زندگیو خوب میکنم. من انفاق میکنم ولی برشکسته شدم.درحالیکه عروسمون همینجوری اسراف میکنه و به کسیم کمک نمیکنه درحالیکه توان مالیش خوبه . حالا بیاید رزق و برکت زندگیشو ببینید .
تنقاضای زندگی پارادوکسای زندگی خیلی فرق با گفتهای خدا داره .بخدا دیگه کم اوردم. شبا میگم خسته شدم کاش میمردم

سلام.

اینها ربطی به خدا نداره.

اگر خدا اهل پارتی بازی بود، همون حضرت علی و امام حسین رو نجات میداد از اون بلاها. ولی خدا دخالتی در اختیارات بشر نمیکنه.


دیشب یه فیلم رو بالاخره دیدم. فکر کنم حداقل بیست ساله اسمشو شنیده بودم ولی ندیده بودم. فیلم ترومن. شاید مثل قهرمان اون فیلم، بهتر باشه به جای محدود کردن خودت در دنیایی که اطرافت برات ساخته، شهامت خروج از منطقه امن رو پیدا کنی.


ببین خیلی شبیه همیم. منم دانشجو دکترام. البته با وضعی خرابتر از شما. باز شما وزارت بهداشت هستید و طرح دارید و حقوق طرح دارید. ما وزارت علومیا که نه طرح داریم نه حقوق :)

ولی مساله اینه که امثال ما، نمیخوایم‌ مسئولیت خودمون و کاستی های خودمون رو قبول کنیم و برای اینکه با یک سری ترسها و ناامنی ها روبرو نشیم در دنیای بیرون دنبال مقصر میگردیم.

منکر وحود بی عدالتی ها نیستم. ولی مشکل بزرگتر منفعلانه عمل کردن خودمونه. مثلا شما به نظرم اگر پیشنهاد استادتون رو قبول میکردید بهتر بود. بعدش مثلا میتونستید بگید پس اسم من هم باید در مقاله بیاد. یا اون تدریس رو انجام میدادید و از خودتون توانایی تدریس نشون میدادید و میتونست براتون امتیاز محسوب بشه و در موارد مورد نیاز برای تدریس شما مد نظرشون قرار بگیرید و اینجوری کم کم راه باز میشد.


شما نیاید از اول یه چیز رو کامل و تمام و قلنبه بخواید. رسیدن به هر چیزی یه سری مراحل داره و به مرور پیش میاد. حتی همون سفینه ای که پرت میشه فضا، با اینکه خیلی سریع دور میشه، ولی بالاخره زمانی رو در راهه و در این مسیر کلی فشارات جوی تحمل میکنه و .... یهو در یک آن که نرسیده توی مدارش. حالا بگذریم که دهها سال برای ساخت و برنامه ریزیش و .... هزاران نفر متخصص شبانه روز تلاش کرده اند.


توکل به خدا باید چیزی پویا باشه. مثلا این یک سال که منتظر پذیرش مقاله هستید، میشد که زبانتون رو تکمیل کنید. یا مثلا با استادای اونور مذاکره کنید. یا جدیدترین نرم افزارهای رشتتون رو از اونور سرچ کنید و یادبگیرید. یا جدیدترین حوزه های تحقیقاتی رشتتون رو مطالعه کنید.


از طرفی داشتن یه شغل تا حدودی مرتبط با رشتتون که در حد دستتون تو جیب خودتون بودن جواب بده هم، شاید از آرزوتون دور باشه، اما ضرری نداره. توش میتونید خیلی چیزها رو یاد بگیرید.


دنبال حرف دیگران نباشید. به جای گوش دادن به حرف مردم و فکر به اینکه وای چی میگن، تمرکزتون رو بذارید روی گسترش مهارتهای خودتون و آنچه از دستتون برای رشد برمیاد.

اصلا فکر کنید که خدا فقط یه خالق بوده و دیگه بقیش با خودتونه. منظورم اینکه از اونور بوم بیفتید و برید سمت بی اخلاقی و ... نیست. بلکه منظورم اینه که اول به خودتون تکیه کنید.

اگر تونستید مقالات مربوط به مباحث «mother complex» رو مطالعه کنید‌.
.
.
.
راستی، از کجا میدونید خدا نمیبینه شما رو؟ شاید خدا داره بهت میگه خودت تواناییشو داری و از پسش بر میای.