شکاک و حساس بودن همسر

سلام وقت همگی بخیر
من چهار ماهه که عقد کردم تو این مدت همسرم خیلی بهم گیر میده مثلا وقتی آنلاین میشم ناراحت میشه که چرا آنلاین شدم فکرش همش درگیر اینه که برا چی من آنلاین شدم وقتی با دوسام حرف میزنم هی می‌پرسه چی حرف میزنی یا همش سرش تو گوشی منی
یا وقتی تو خیابون راه میرسم من چشم اتفاقی به کسی میفته میگه کی بود نگاه میکردی با شکاکیت اینو می‌پرسه راضی نیس حتی من کار آموزیم رو هم برم وقتی پیش خودشم دعوامون نمیشه ولی وقتی خونه خودمونم دعوامون میشه چون همش مشکوکه و یه اخلاقی هم که داره زود عصبی میشه زود از کوره در می‌ره نمی‌دونم چیکار کنم میترسم با این رفتاراش ازش سرد بشم
یجوری شدم دیگه ذوق ندارم میترسم از ایندم میترسم از اینکه زندونی بشم
ولی خیلی دوسش دارم نمیتونم حتی به این فک کنم که یه لحظه خدایی نکرده نباشه ولی کاراش اذیتم می‌کنه خیلی
میشه با حرفاتون کمکم کنین

سلام به شما
لطفا به سؤالاتم پاسخ بدین؛

۱. شما و همسرتون چند ساله هستین؟
۲. محصل هستین یا شاغلین؟ محیطی که شاغلین چگونه هست؟
۳. ازدواج شما سنتی بود یا نه؟ ( توضیح )
۴. شما قبل از ازدواج سابقه ی بهم خوردن رابطه ی عاطفی داشتین یا خیر؟
۵. ایشان از همون اوایل اینطوری بود با بعد از پیش آمدن مسئله ای این رویه رو در پیش گرفت؟
۶. دوستانتون متأهلن یا مجرد؟ آیا با اونها به تفریح و... میرید؟
۷. شما در محیط مجازی فعالیتتون چگونه هست؟


اگر بخوام یک توضیح کلی خدمت شما عرض کنم علل شک و بدبینی متفاوت هست و نیاز هست متخصص بررسی های لازم رو انجام بده تا ریشه ی مسئله پیدا بشه.

:72:

سلام
منو همسرم هردومون ۲۲سالمونه و محصلیم تو یه دانشگاه
همسرم سال آخرشه من سال سوم
ازدواجمون سنتی نبود شش ماه قبل ازدواج حرف می‌زدیم با هم
قبل ازدواجمون هم هردومون سابقه شکست عاطفی داشتیم
همسرم از همون اول ازدواج همینجوری بودن مدام گوشیم رو چک میکردم
من حتی یبار بهش گفتم که زودتر بیفت دنبال کارای سربازیت که زودتر برین سر خونه زندگیمون بعداً که بحثمون شد بهم گفت حالا میفهمم برا چی میگی برو سربازی منظورش این بود که اگه اون بره سربازی من با کسی دیگه میرم
باعث شد رابطم با دوسام خیلی کمتر شه من برخی دوسام متاهلن بعضیاشونو مجرد دوستای همسرم هم همشون مجردن
من اگه آنلاین بشم تو مجازی مثلا شبا هر موقع اون خوابید باید منم بخوابم اگه بخوام من بیدار بمونم اونم بیدار میمونه تا وقتی که بخوابم اینستاگرام رو بخاطرش حذف کردم چون همش میگفت چرا آنلاینی چیکار می‌کنی
وقتی با دوسام حرف میزنم هی می‌پرسه چی حرف میزدین

سلام
وقت بخیر
باید بررسی بشه شاید مشکل خاصی از نظر هورمونی پیدا کرده باشن.
فعلا شما رفتاری داشته باشید که سوظنی به شما نداشته باشند.
شک ریشش ترس
ترس از دست دادن شما
شما بهتر ببینید چه اتفاقی در زندگی ایشون افتاده که این ترس نهادینه شده در ایشان
برای پیگیری بیشتر اول به تراپیست مراجعه کنید اگر حل نشد به روانپزشک .

متشکرم

توصیه من این هست که با همسرتون گفتگوی صمیمانه و مؤثر داشته باشین. بیشتر شنونده باشین و سعی کنین در فضایی به دور از قضاوت، برچسب زدن، حالت های تدافعی ... ببینین ایشون چی میگن.
در این گفتگوی صادقانه از عشقشون به همسرتون صحبت کنین، از احساسات خوبی که در موردش دارین و سپس بگین گاهی چنین رفتارهایی ( شک ها، کنترل گری ها و ... ) ازش موجب بروز ناراحتی در شما میشه و شیرینی زندگیتون رو کم می‌کنه.

دعوتش کنین که به مشاوره مراجعه کنین و تلاش کنین زندگی بهتر و شادتری داشته باشین. همسرتون نیاز به بررسی بیشتری دارن و حضور ایشان لازم هست.

:72: