تنش بین من و همسرم بدلیل کرونا

سلام دوستان امیدوارم سلامت باشیددراین روزها
خلاصه مینویسم باردارم وروزای سختیوتوکروناگذروندم تفریبا ۶ماهه کسیوندیدم وقرنطینه بودم البته سرکار رفتم وهرروزباااسترس کرونا روزموشب کردم. خلاصه این اواخردیگه شوهرمم انگا خسته وکلافه شده بودکه قرارشدبره مسافرت ومن نرفتم بعدبرگشت من تاچندروز جای خوابموعوض کردم وازش دوری میکردم دوس نداشتم برامون اینکارعادی بشه. بعدددوباردیگه سرماسک نزدنم دعوامون شد ومن لیوان شکستم وکلی دعواکردم. الان ازینکه اینقدر پرخاشگرسدم ناراحتم میترسم بچم وشوهرم اسیب ببینن. خودمم دچار وسواس شدم نمیدونم چیکارکنم. انکار دیگه جدابودنمون عادی شده حسرت اینودارم کنارشوهرم بشینم دستشوبگیرم ولی همش نگرانم چون خیلی جاهارعایت نکرده روحیمم خرابه نمیدونم حرفم درسته یاوسواس دارم.والان چیکارکنم

بچهالطفاکمکم کنید خیلی ناراحتم

سلام

در‌ حال حاضر مردم با مسائلی مواجه شدن که قبل از شیوع بیماری کرونا مواجه کمتری داشتن یا تجربه نکرده بودن.

در حال حاظر ما یکسری وظائف جدید پیدا کردیم، مثلا؛
* اومدم خونه دستم رو‌ شستم؟
* کاش با فلانی رو در رو صحبت نمیکردم.
و ...
از طرفی دچار ابهام شدیم،‌ ابهام درمورد پایان شیوع ، آینده خودمان و خانواده و ده ها پرسش بی پاسخ. این ابهام برای اون دسته از افرادی که آستانه ی تحمل پایینی دارن باعث آسیب روانی خواهد شد.
مسئله ی بعدی این هست کرونا باعث تغییراتی در روابط بین فردی ما شده و راهی جز تیک زدن گزینه ی محدودیت در برقراری ارتباط نداریم. مثل دیدار با پدر و مادر، در آغوش کشیدن فرزند، ارتباط با همسری که هر روز به محل کارش میره، دیدار با دوستان، فامیل و ... که اینم به نوبه ی خودش سبب تشدید بیماریهای روانی و آسیب هایی میشه.

افراد که دچار اختلالات اضطرابی، خلقی و ... بودن این روزها فشار بیشتری رو از نظر روانی تحمل میکنن.
شاید برخی در گذشته مثلا متوجه ی مسئله وسواس خودشون بدلیل فقدان حضور همسر در منزل و مدیریت اوضاع و همچنین ملزم نبودن به رعایت تکالیف جدید نبودن و الان این امر سبب تنش بین اونها و همسرشون شده.

در این زمان بهترین کار این هست افراد هیجانات ناکارآمد یا منفی خودشون رو در دوران کرونا مدیریت کنن و فقط و فقط آنچه که پزشکان اشاره میکنن خط قرمز اونها قرار بگیره نه آنچه که خودشون تعیین میکنن. چرا که هیجانات منفی سبب بروز اعمال ناپسند در ما میشن .

اگرچه لازمه‌ی کنترل هیجانات ناکارآمد یا منفی خودآگاهی هست و این موضوع بسیار مهمه و باید مد نظر داشته باشین...
اما هیجانات ما باید پردازش بشن تا رفتار مناسبی داشته باشیم، پس توصیه هایی دارم؛

* نفس بکشین... ( آرام و عمیق ) و تا ده بشمارین.
* گفتگوی گرم با افراد آگاه داشته باشین و با اونها مشورت کنین.
* هیجانات خودتون رو روی کاغذ ثبت کنین که سبب تخلیه ی احساسات هست ، نه سرکوب اونها
* ارزیابی افکار از صحیح بودن تا تحریف و غلط بودن اونها و سپس جایگزین کردن افکار درست رو شروع کنین.
* کاری رو انجام بدین که بشما احساسات بهتری هدیه میده، مثل انجام یک کار هنری دلخواه، موسیقی آرام بخش و ...
* رسیدگی بیشتر به خویشتن و کاستن از فشار کاری رو در نظر بگیرین.
* کارهای منزل رو انجام بدین و برای اونها در هر روز برنامه ای بچینین. مثلا امروز غذا+ پختن کیک+ تغییر دکور
* افکار منفی خودتون رو کنترل کنین. ( رجوع به مقالات سایت )

بهتر هست بدونین هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی هایی هست که سبب حفظ انگیزه، مقاومت در برابر ناملایمات و کنترل و تنظیم هیجانات شدید در افراد میشه و اجازه میده اونها در برابر ناملایمات پاسخ های منطقی و خوبی داشته باشن.

افرادی که هوش هیجانی بالایی دارن امیدوار و همدل تر ظاهر میشن. اونها به خودآگاهی رسیدن _ هیجان خودشون رو بدرستی بکار میگیرن مثل تسکین دادن خودشون و دور کردن اضطراب و ... _ تسلط بر نفس خودشون و به تأخیر انداختن میل به فعالیت های فوری و خویشتن داری رو یاد گرفتن _ مهارت ارتباط برقرار کردن با دیگران رو میدونن _ مهارت مدیریت عواطف رو آموختن.

در پایان توصیه میکنم برای درک بهتر و کمک بیشتر از مشاوره ی خصوصی سایت بهره ببرید.
:72: