+در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
سلام، خسته نباشید.
خدای من اینقدر احساس ناراحتی و خردشدگی می کنم که حد نداره! اما فکر میکنم حداقل شهامت گفتنش توی سایت رو دارم تا کسایی که همچین تجربه ای دارند شاید بتونند کمکم کنند.
من دختری 24 ساله هستم. و خیلی هم مغرور هستم، البته در مورد پسرا! تا 10 روز پیش با هیچ پسری دوست نبودم. و هر کسی هم تا به حال پیشنهادی داده بود تا به حال رد کرده بودم. 10 روز پیش توی اینترنت با یک پسر 25 ساله آشنا شدم و نمیدونم چرا به سرم زد که باهاش بیشتر آشنا بشم. ازش خواستم که عکسی از خودش برام بفرسته. ازش بدم نیومد. ارتباط ما بعد از چند روز تلفنی شد! اما رسمی از طرف من. باهم توافق کردیم که به صورت حضوری و گذرا توی خیابون همدیگه رو ببینیم! تا اگه از هم خوشمون نیومد تمومش کنیم. در کل پسر منطقی و خوبی بود. امروز بالاخره این اتفاق افتاد. میدونید چی شد؟؟؟ من از اون خوشم اومد اما اون نه!!!!!!!! حتی فکرش رو هم نمی کردم!!! واقعا احساس خردشدگی شدیدی دارم. یعنی اصلا نمیدونم با این احساسم چطور برخورد کنم. الان میفهمم پسرا وقتی از یک دختری جواب رد می شنوند چه احساسی بهشون دست میده! یاد همه اونایی که بهشون جواب رد دادم می افتم!! اما میدونید به نظر من حس خردشدگی ای که یک دختر تو این زمینه بهش دست میده صد برابر یک پسر هست. از کارشناسان محترم میخوام که منو راهنمایی کنند احساس می کنم که شان خودم رو آوردم پایین! ای کاش اصلا بهش اجازه نمیدادم باهام بیشتر آشنا بشه! واقعا این حس خردشدگی داره مثل خوره وجودم رو میخوره. غرورم هم بهم اجازه گریه کردن نمیده! خودم دستی دستی یه خاطره فوق العاده بد برای خودم درست کردم! دارم دیونه میشم!
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
دوسته خوبم به نظر من شما این غرورت رو در رفتارت اشکار کردی و این اقا هم مثلا به اصطلاح خواسته پوزه شما رو بخوابونه جای شما بودم به خدا توکل می کردم و ازش از ته دلم می خواستم اگه به صلاحمه اون شخص رو سرراه زندگیم بزاره و اگرنه بهت قدرت حلاجی این اتفاق رو بده....کمی هم از این غرورت دست بردار من هم داشتم ولی طوری خورد شد که نفهمیدم از کجا خورد.سرسنگینی تا حدی برای خانوم لازمه ولی نه تکبر
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
دوست خوبم، از پاسخت ممنونم. نه اون آقا در اون شخصیت نبود که بخواد یه کاری بکنه که به اصطلاح شما پوزه منو به خاک بمالونه! میدونی از چی ناراحتم؟ از اینکه من واقعا ازش خوشم اومده بود. هم از رفتارش و هم از ظاهرش. اما اون نه! یعنی اون بود که به من نه گفت! این برام خیلی سنگینه!
اون فقط با یک نگاه که منو دید فکر کنم از من خوشش نیومد. درسته که کسی که با یک نگاه روی آدما قضاوت میکنه اصلا ارزشش رو نداره و این برخلاف حرفایی بود که قبلا به من زده بود.
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
دوست عزیزم وقتی اشنایی از طریق اینترنت باسه خوب امکان چنین چیزایی هم هست
وقتی کسی از چنین راهی میخواد اشنایی ایجاد کنه خوب این چیزا طبیعیه
خوب تو ممکنه واقعا دلخواه خیلیها باشی ولی این طبیعیه که قیافت بهدل بعضیا نشینه
و این ممکنه هیچ ربطی هم به (پوزه به خاک مالوندن )نداشته باشه
یا از این طریقا با کسی اشنا نشو و یا اگر میشی اینا رو بپذیر
در هر حال این چیزل طبیعیه
و خیلی زود یادت میره
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
بله حق با شماست!
همین بار اولم، بار آخرم بود! اما واقعا خیلی دردم میاد! اصلا باورم نمیشه. امیدوارم که اونطوری که شما میگید زود از یادم بره! اما احساس می کنم اعتماد به نفسم رو هم از دست دادم.
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
بله از یادت میره به شرطی که اینقدر روش زوم نکنی
و خودتو به کارای دیگه سرگرم کنی
بدون که اعتاد به نفس ادم هرگز با رفتار یه ادم از بین نمیره
و این یه حس سرخوردگی معمولی هست که زود برطرف میشه
شاید بهتره بشینی و خصوصیات مثبتت رو بنویسی و کسایی که به هر طریقی در گذشته میخواستن با تو باشن:46:
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
ممنون از راهنمایی هایتون، امیدوارم. اما میدونم یعنی با شناختی که از خودم دارم چون آدم حساسی هستم به لحاظ روحی! که این موضوع رو هیچ وقت نمی تونم فراموش کنم. شاید در آینده برام کم رنگ بشه. نمیدونم چرا هیچ کدوم از اونایی رو که در گذشته من رو میخواستن من دوستشون نداشتم؟ اصلا چطوری میشه کسی رو پیدا کرد که هر دو طرف همدیگه رو دوست داشته باشند؟ برای من تا حالا این موضوع پیش نیومده. یعنی یا من طرف مقابل رو دوست نداشتم یا اینکه مثل همین مورد ذکر شده اونا من رو نخواستند. قبل از این هم من فقط به یک نفر از همکلاسی هام دورادور احساسی پیدا کرده بودم. که البته اصلا بروز ندادم. اما از طرف ایشون هم چیزی ندیدم!
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
سلام . دوست عزیز. من یک پسر 25 ساله دانشجوی کارشناسی ارشد هستم. سال پبش همین اتفاق از طرف یک دختر تازه وارد دانشگاه شده برام افتاد. حالا می بینی که چه حالی این پسرا دارن وقتی جواب رد می شنوند.
عوضش حالا دیگه می تونی غرور کاذب دخترانه رو کنار بذاری و با منطق و معقولانه پیش بری. ارزش آدما رو می تونی بفهمی و تو زندگی واقع گرا باشی.
موفق باشی.
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
ساحل عزیز خودتو ناراحت نکن . به قول کاترین آشنایی های اینترنتی این مشکلات رو هم داره ولی این که اون آقا از تو خوشش نیومده دلیل بر وجود ایرادی از طرف تو نمی شه . ما ممکنه تو زندگیمون با خیلیها برخورد کنیم که نسبت به ما بی تفاوت باشن ، علاقه ای نداشته باشن ، حسادت کنن و ... اینا نباید باعث شه که یه نفر توانشو واسه رفع این برخوردها یا حلاجی شون بذاره .در مقابل افراد زیادی هم هستند که از ته دل دوستمون داشته باشن . در کل زیاد اهمیت نده عزیزم
هر کس بد ما به خلق گوید ، ما چهره به غم نمی خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم ، تا هر دو دروغ گفته باشیم
این داستان کوتاه رو هم بخونی فکر کنم بد نباشه . موفق باشی
یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک اسکناس هزار تومانی را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟
دست همه حاضرین بالا رفت.
سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگا ه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟
و باز هم دست های حاضرین بالا رفت.
این بارمرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان ، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید.
و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و
صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم
RE: در عمرم اینقدر خرد نشده بودم!!!
البته قبول دارم که پسره بدجوری ضدحال زده . ولی در کل ضدحال زدن چه از طرف دخترا و چه از طرف پسرا خیلی زشته. خدا هم از آدم نمی گذره.