به مشكل ساده برخوردم اما دلم شكسته بهترين راه حل چيه
سلام
من به يه مشكل برخوردم
چهار پنج روز پيش يه وسيله اي رو گذاشتم تو ديوار براي فروش
قبلتر از اون تقريبا يك ماه پيش به همسرم گفته بودم كه ميخوام بفروشمش و گفته بود ميدي ميزارم مغازه دوستم ميفروشه !!
تقريبا دو سه روز قبلتر از اينكه وسيله رو بزارم تو اون صفحه از شوهرم خواسته بودم كه يه عتيقه قديمي ديدم اگه خوبه نشون بده به اون دوستش كه من بخرم و بدم دوستش بزاره مغازه بفروشه و سود كنم، چون نياز به پولش دارم .اما حس ميكردم سرسري ميگيره و همش عقب ميندازه درحالي كه ميرفت مغازه دوستش اونروزا ولي بهم ميگفت يادم ميره و اخرم گفت نميخواد نخرش بي ارزشه در حالي كه بيارزشتر از اينارو قبلتر باهم خريده بودين و همين دوست برامون پولش كرده بود!!!!بهاطر همين منم بدون توجه به وعده اي كه يه ماه پيش داده بود
وسيلمو گذاشتم تو صفحه با شماره تلفنم
دو ساعت نگذشته بود كه داشتم تلفني با همسرم حرف ميزدم پشخطي افتاد كه مجبور شدم بگم كه از ديوار مشتري واسه وسيلم ز زده و تا اينو گفتم عصباني شد كه چرا شمارتو ميزاري ديوار و پشت تلفن و داد و بيداد و اينكه مگه نگفتم بدده بزارم مغازه و منم گفتم تو توجهي نميكني به خواستم منم مجبور شدم گذاشتم ...تلفنو قطع كرد و از روز دوشنبه تا امروز كه جمعه هست هيچ زنكي بهم نزده...دو شب پيش دلم براش تنگ شد ديدم انلاينه نگرانش شدم زنگ زدم ديدم تحويلم نگرفت قطع كردم و ديگه خبري ازش نيست....خيلي سال بود اينطوري باهام رفتار نكرده بود...چهار پنج روز بيخبري و حتي يه اس كوچولو عجيبه
دلم شكسته خيلي ازش ناراحتم اينطور رفتار سر گذاشتن شماره تلفنم اصلا درست نيست،ولي منم تصميم گرفتم تا وقتي خودش جلو نياد كاري نكنم
بنظرتون درسته؟؟؟؟چيكار كنم؟؟؟؟؟😔
