با شوهر لجباز كه به لجبازي افتخار ميكنه چيكار بايد كرد
سلام بچه ها
بچه ها من و شوهرم هزار و يك مشكل داريم، ك مهمترينش بچه ننگى و وابستگى مريض گونه ب مادرشه، حالا اين ب كنار.
مشكلم اينه شوهرم جلو بقيه ب خودش احازه ميده با من دعوا كمه و بد حرف بزنه، يا سر هرچيزى لج ميكنه و كلا خودش و مامانش با افتخار هميشه مبگن ما لجبازيم ، مادوشم هميشه از لحبازيابى ك با شوهرش مبكردع تعريف ميكنه و ميخنده ، هميشه م ميگ پسزمم ب من رفته، طفلى زنشو انقد اذيت مكينه اونم هيچى نميگه !!
منم خيييلى بدم مياد ازينكاراشون ، همبشه منم باهاش لج مبكنم ك بفهمه اگ لجبازى اقتخاره پس منم از تو مفتخرترم.هرچند اخرشم كوتا ميام ولى از حس اينكه مث پدرشوهرم ذليل باشم تنم ميلرزه
تو خونه هرچى بهم بگه ميگم عب نداره، ولى جلو خونوادش ك اينطورى ميكنه خونم به حوش مياد و منم عصبى مبشم به شدت
ديشب دوباره خونه كامانش بود، پشت نلفن بحثمون شد، جلو مامانش كلى بهم حرف گفت ك باز اومدم خونه مامانم و تو حسودى ميكنى و ... فك كنيد حلو مامانش
منم بعدش بهش بگفتم تو ك با مامانت رو در وايسى نداريى، ازين ب بعد شام و ناهارم بهت نميدم برو خونه مامان حونت، بذار بيشتر بهت افتخار كنه!
تنها كارى ك بلدم همينه قهر كردن
هيچكدوم از حرفاى مامانشم ب من نميگه و انقد احترامش ميكمه ولى ب من ك ميرسه، ههمه ش حرفامو ميبره كف ديتش و جلوش منو ضابه ميكنه
چن بار با زبون خوش گفتم نكن اينكارو نفهميد، ب نظرتون چيكار كنم؟