-
13 روز قهر همسر لجباز
با سلام خدمت همه دوستان
همسر من مدت ۱۳ روز است که به منزل پدرشان به حالت قهر رفته اند
همسرم از اول ازدواج بسیار لج باز و یک دنده بود و بسیار مقابل حرفم وایمیساد
متاسفانه خیلی با پدر و الخصوص مادرشون صحبت کردم ولی اصلا فایده ای نداشت
یه مشکل دیگه که هست اینه خانواده همسرم تمام قد پشت همسرم هستند و حتی اگر اشتباهی مرتکب بشه بازم پشت ایشان رو میگیرن
همسرم در طول ۷ سال زندگی مشترک خیلی زیاد قهر کردن و به بهانه واهی بوده طوری که هیچ دلیلی برای قهرش نداشته
ما صاحب یک دختر سه ساله هستیم و مشکلی دیگه اینه که همسر از دخترمون به عنوان اهرم فشار استفاده میکنه طوری که وقتی با هم دعوامون میشه مدام دخترمون رو تشر میزنه و باهاش ناراحتی میکنه
متاسفانه در طول این ۷ سال شاید ما نزدیک به ۲ سالش رو حالت قهر بودیم و سر سنگین بودیم تو خونه با هم
خانم بنده تحت هیچ شرایطی نباید بهشون بگی نه چون در غیر این صورت ناراحتی میکنن و دعوا میندازن راه و این اواخر هم منو میزدن که خیلی منو آزار میداد
منتهی من به خاطر دخترمون هیچی جواب نمیدادم و هیچی نمیگفتم و فقط با سر سنگین شدن سعی در تغیر این رویه بودم که جوابی نداد
ایشان شاید چیزی حدود ۲۰ با تا حالا قهر کردن و شاید چیزی حدود صد بار خواسته قهر کنه که من مانعش شدم
توی این چند سال خیلی منو اذیت کرده طوری که پیش خانوادش هیچ آبرویی برای من نگذاشته
و مساله دیگه ای هم که هست اینه با خواهرام مشکل داره و همیشه بهشون توهین میکنه و متهمشون میکنه که توی زندگیمون دخالت میکنن درصورتی اصلا اینطور نیست و اصلا هیچ دخالتی نمیکنن بر عکس بس حرمتی های همسرم رو هم به من منتقل نمیکنن
ایشان سر اینکه من گفتم امروز رو نمیخوام برن خونه پدر بزرگشون دعوا انداختن راه در صورتی که هر روز اونجا هستن و هیچ وقت محدودشون نکردم
الانم که رفتن خونه پدرشون مدعی هستن که در پیامی که بینمون رد و بدل شده من از خونه انداختمش بیرون در حالی که صحت نداره
دوستان من سه روز بعد از قهر به بهانه ای زنگ زدم مادرشون که جواب منو ندادن و زنگ زدم پدرشون با برخورد سرشون مواجه شدم
دیشب پیام دادم و ازشون خواستم برگردن خونه تا با هم صحبت کنیم تا مشکلات رو حل و فصل کنیم که دیدم ایشان خیلی سرد جواب دادن و بازم لجبازی کردن و پاشون رو کردن توی یک کفش که باید بریم کافی شاپ حرف بزنیم
لحن حرف زدنشون حالت تحکم بود و این معنی که حرف باید حرف من باشه که من قبول نکردم
از دوستان تقاضای راهنمایی دارم ممنونم
-
کسی از دوستان نمیخواد راهنمایی کنه
-
به نام خدا
سلام
چه خوب میشد اگر سن خودتون و همسرتون رو ذکر میکردید.
قهر کردن آن هم به دفعات مکرر و مدت طولانی ، نشانه ضعف شدید در توانمندی شخصیتی و فکری و هوشی آن شخص هست.
به نظر میاد همسرتان باید مطالب زیادی را آموزش ببینند. توصیه میکنم در فرصتهای آتی با بیانی مناسب و غیر مستقیم ، ایشان را راضی به مشاوره حضوری نمایید.
زندگی شما و زندگی های مشابه شما که در این زمانه ما ظاهرا مشابه های زیادی دارند پیدا میکنند، نیاز به یک بازسازی و بازتعریف جایگاهها دارد.
و این کار بسیار حساس هست و صبر و تحمل و سیاست بسیاری را میطلبد.
باید ابتدا اصول زندگیتون رو برای خودتون مشخص کنید(مطالب مهم و اساسی مد نظر باشه و از جزئیات دوری کنید)، سپس با حفظ آرامش و در عین جراتمندی ، حدود رفتاری مطلوبتان را برای همسرتون مشخص کنید.
احتمال زیاد ایشان پرخاش خواهد کرد و نخواهد پذیرفت ، ..... ، شما باید محکم بر سر اصولتان بایستید. .... گذر زمان و استقامت لازم است.
مثلا اگر نرفتن به جایی که شما موافق نیستید را رعایت نمیکند ، شما دیگر هیچ سرویس اضافه به او ندهید ، مثلا نرسانیدش ، دنبالش نروید ، و امکانات در اختیارش نگذارید ، و بسیار سرد و جدی برخورد کنید.
مراقب باشید که پای خانواده ایشان به دخالت در امورات زندگی شما باز نشود. البته هرگز هم بی احترامی به خانواده اش نکنید.
ایشان باید جایگاه شوهر برایش از نو جا بیفتد، که قطعا دردآور برایش خواهد بود ...... صبر شما را بسیار میطلبد.
اگر رفتار تحقیر آمیز با شما میکند ، بلافاصله موقعیت را ترک کنید و مدتی شروع کننده ارتباط نباشید.
ایشان دچار مشکلات رفتاری از دوران قدیم تر هستند ، که با محکم بودن شما و رفتار مناسب و جراتمندانه شما ، شاید تا حدی تعدیل شود. .... اما بسیار سخت خواهد بود.
توقع درک مطالبتان را توسط پدر و مادر ایشان نداشته باشید. ریشه مشکلات تفکری همسرتان در واقع از آنجاست. ...... توقع در این مورد فقط شما را اذیت میکند و کاری را پیش نمیبرد.
نکته بسیار هست اما مجال کم. ....... انشاالله سایر عزیزان با تجربه بیشتر برایتان خواهند گفت.
.
در پناه حق.
-
ممنونم دوست عزیز من 33 سال و ایشون 25 سال سن دارند
متاسفانه خانوادش خیلی توی مسایل حتی جز ما دخالت دارند
-
ممنونم دوست عزیز من 33 سال و ایشون 25 سال سن داریم
-
به نام خدا
سلام
همسر شما شناخت صحیحی از تعاملات زوجین ندارد، و یکی از علل مهم آن هم میتواند سن کم ایشان هنگام ورود به زندگی مشترک و پذیرش مسوولیت همسری باشد.
لذا همانطور که قبلا هم گفته شد، صبر و درایت زیادی برای ارتقای درک ایشان مورد نیاز است.
وضعیت شما مانند قطار در حال حرکتی هست که در حین حرکت باید تعمیراتی بر آن صورت پذیرد. .... فطعا انجام این تعمیرات توان و دقت بیشتری نسبت به حالت سکون قطار ، میطلبد.
انجام مشاوره مستمر و حضوری یک فرد حاذق ، برای کمک به شما لازم به نظر میرسد. ....... ارتقای عزت نفس خودتان هم بسیار در این میان ضروریست.
لطفا سایر موارد گفته شده در پست قبل را با دقت مطالعه و در حد امکان به اجرا درآورید.
.
در پناه حق.