به همسرم ديگه اعتماد ندارم
سلام دوستان عزيز ،
دو روز هست كه متوجه شدم همسرم ١٢ سال به من دروغ ميگفته. ما با هم دوست بوديم، سه سال عقد بوديم و الان هم يك ساله كه ازدواج كرديم. من هميشه با سيگار كشيدن مشكل داشتم و همسرم هميشه به من ميگفت كه نميكشه، من از رفتاراش شك كرده بودم و بعضي اوقات با كارايي كه ميكرد پيش خودم قسم ميخوردم كه اطمينان دارم كه سيگار ميكشه و به من دروغ ميگه، ولي هر وقت بهش ميگفتم انكار ميكرد. چند بار حتي به طور اتفاقي دستش ديدم ولي بازم زير بار نرفت و ميگفت فلاني بهم داده يا يه پك زدم انداختم دور. هميشه ته دلم ميدونستم داره دروغ ميگه. منم چه قبل ازدواج و چه موقع عقد ازش خواستم به من راستشو بگه ، بهش گفتم اگر ميكشي به من بگو چون اگر يه روز بفهمم اين مدت به من دروغ گفتي ازت جدا ميشم.
من مشكلم بيشتر با دروغ گفتنشه، اينكه اينقدر راحت مثل نقل و نبات دروغ ميگفته اين همه مدت. سيگار مسئله مهمي نيست ولي ايكنه ايننننقدر راحت تو چشمام نگاه ميكرد و دروغ ميگفت داره ديوونم ميكنه. حتي به جون من قسم ميخورد كه نميكشه. نميدونم بايد چيكار كنم، همش به اين فكر ميكنم كه كسي كه بتونه اينجوري دروغ بگه واسه بقيه چيزا هم ميگه. لطفا راهنماييم كنيد ببينم بايد چه كاري انجام بدم
