مشاجرات اخیر من با پدر و مادرم
سلام.
عنوان تاپیکم واقعا مایه شرمندگیه ولی متاسفانه واقعیت داره.:(((
در چند ماه اخیر من دعواهای شدیدی با مامان و بابام داشته ام. حدود شش ماهی هست. اخریش حدود یک ماه پیش بود که از همش بدتر بود و من خیلی بد رفتار کردم و متاسفانه حتی به هل دادنشون، داد کشیدن سرشان، اظهار تنفر ازشون و حتی پرت کردن چیز طرفشون هم کشید.
انگار تمام خشمهای فرو خورده ام ازشون در طول این سی سال عمرم، به شکل انفجاری فوران کرده در این چند ماه. که البته بعد از اون دعوای آخر انگار کامل تخلیه شده. چون هر چی تو دلم بود رو گفتم. گرچه میدونم که رفتارم اصلا قابل توجیه نبوده.
دو سه روز طول کشید وضعیت به حالت عادی برگشت. اما از آون روز تا حالا یک یاس و غم و احساس سرخوردگی و شکست و دلشکستگی در هر دوشون حس میکنم. ولی نمیدونم چرا هر چی میخوام عذرخواهی کنم نمیتونم. حتی میرم میشینم پیش مامان دست میندازم گردنش که بگم و معذرتخواهی کنم. ولی هم خود مامان فاصله میگیره هم یهو یه چیزی درونم میگه تو حق داشتی. و اخرش هم معذرتخواهی نمیکنم.
نمیدونم چرا نمیتونم به این حالت غلبه کنم و عذرخواهی کنم. گاهی واقعا شک دارم که واقعا دوسشون دارم یا نه. امشب هم چون مامان رو خیلی غمگین دیدم، دلم به درد اومد و یکم تنهایی گریه کردم و آومدم اینجا از شما کمک بگیرم که با خودم کنار بیام که حق نداشتم اون رفتارها رو کنم. و بتونم برم معذرتخواهی کنم.