ایا مسافرت علاج سردی روابط ماست؟
ماه پیش یه مسافرت یک هفته ای رفتیم لب ساحل...بعداز بازگشت کمی احساس بهتری داشتم به همسرم....
و البته اوقات تلخی هایی بوده و همسرم چاره رو در مسافرت دیگه میبینه
و دوباره همسرم درخواست مسافرت داره...ولی هرچی فکر میکنم فقط میتونم یکروز رو تحمل کنم...و خویشتن دار باشم...اصلا جلوی چشمم هست که میخوام حالشو بگیرم...تمیز دارم نرم نرم خردش میکنم...ادم بدی شدم...و نمیتونم از این حسم خلاص بشم
همینکه میبینه دارم باهاش گرم میگیرم دوباره بازیهاش رو شروع میکنه..میشه گفت دوست داره تو یه قالب خاص زندگی کنه که یکنفر مدام نازش رو بخره و قربون صدقه اش بره...منم که اصلا برعکس فکر میکنم و ازطرفی نمیخوام نابودش کنم ولی نمیتونم تامینش کنم...میترسم بریم مسافرت موضوعی پیش بیاد منم که طاقتم کم شده چیزی بگم پشیمون بشم..کاش میشد بخوابم و بیدار شم و ببینم همه چی تموم شده...