+اگه بگم چشام خیسه کمکم میکنین؟
سلام.شاید نامه ی منو خونده باشین اما جوابی نداده باشین خواهشا کمک
من17 سالمه 1.5 پیش با دختری 16 ساله اشنا شدم.من برای درس خوندن با دوستم می رفتیم یه جایی اونم با دوستش می اومد.بعد از مدتی رابطمون ادامه پیدا کرد وقتی دو به دو انتخابامونو کردیم رابطمون اغاز شد.اما بعداز 8ماه رابطه سالم.تمامآ بدن همدیگرو لمس کردیم و یه ذره فراتر هم رفتیم یعنی کنار هم بودیم اما رابطه سکسی کامل نداشتیم وتا الان (6-7 ماه)هنوزم ادامه داشته.مشکل اصلی اینجاست که بعد از این اتفاقات الکی بهونه میگیرم زیبایی برام مهم شده همش قشنگیشو با دخترای دیگه مقایسه میکنم .منی که به هیچ کس نگاه نمیکردم اینطور شدم.چون بدنشو لمس کردم همش خودمونو با کسانی که اینطور نبودن( مثلا دختر خالم که ازدواج کرده و مشکلی تو زندگی نداره )مقایسه میکنم.فکر میکنم من نمیتونم دیگه رابطه خوب وبا خوشبختی توی زندگیم داشته باشم اخه ما انتخابمونو برای ازدواج کردیم و مطمئنیم و از چند نفر هم که رابطمون رو حلاجی کردن تاییدیه گرفتیم.به نظر شما چه کنیم که فکرامون نسبت به هم عوض بشه و چطور رابطه ای از این به بعد داشته باشیم تا به اونی که هر کسی دوست داره توئ زندگیش برسه .برسیم ورابطمون طوری بشه که نه تنها حسرت نخورم بلکه با عشق واقعی به سر منزل مقصود برسیم. از ما دو تا هم تصویر خوبی برای خود بسازید چون واقعا اعمالمون از روی علاقه بوده و از بس تصورات قشنگ از آینده برای هم بازگو کردیم دچار این مشکل شدیم.
.منظورم از حرفای بالا این بود که هنوزم میخوامش اما نمی دونم چطوری مشکلمو حل کنم وذهنمو پاک.مثله مثالی که گفتم (دختر خالم)رابطم خوب بشه و به هدف هام برسم.واقعا گیج شدم.
RE: اگه بگم چشام خیسه کمکم میکنین؟
شما یه کمی عجله کردین، از لحاظ سنی میگم، دو تاییتون فرصتهای زیادی در زندگی خواهید داشت و تا شرایط شما برای ازدواج فراهم بشه طرز فکرتون خیلی تغییر خواهد کرد..
درسته که از روی علاقه رابطه شما به رابطه جنسی کشیده شده، اما به نفع هر دوتون هست که به خاطر علاقه به شخصیت خودتون این رابطه رو تموم کنید، اجازه بدید زمان بگذره و بعد از انتخاب قطعی و ازدواج به سراغ این روابط برید...
ببینم مگه شما نمیگید بهش علاقه دارید؟ به نظر شما کسی که به یه نفر علاقه داره، انقدر ظاهر و چهره اش براش مهم میشه؟ مطمئن هستم شما هم دوست ندارید ایشون شما رو با دیگران مقایسه کنن حالا نه از نظر قیافه از سایر لحاظ، مقایسه کار درستی نیست، شما فقط مجاز هستید خودتون رو با خودتون مقایسه کنید، یعنی الان خودتون رو با 10 سال قبلتون.
من نمی دونم شما چقدر مصمم هستید که انتخابتون رو کردین، به هر حال من از نوشته های شما متوجه شدم که از وضعیت کنونی تون راضی نیستین. برای اینکه این رضایت به وجود بیاد اول باید روابطتون رو کنترل کنید، بعد به هم فرصت بدید، با هم در ارتباط باشید اما کمش کنید...
باور کنید الان وقت مناسبی برای انتخاب نیست، باور کنید تا چند سال آینده طرز فکرتون عوض میشه، دیدگاهتون، انتظاراتتون، اون وقت اگه تا اون موقع با هم باشید به هم عادت کردید و این عادت اجازه منطقی تصمیم گرفتن رو از شما می گیره، با هم ازدواج می کنید بدون اینکه به خواسته های قلبی و منطقی تون توجه کنید...
مخصوصا اون خانم، میدونم الان علاقه زیادی به شما داره اما معلوم نیست وقتی دوران نوجوانیشون رو سر کردن باز همین حس رو به شما داشته باشن، و همینطور هم شما.
:72:
RE: اگه بگم چشام خیسه کمکم میکنین؟
دوست گرامی .من هم با نظر shadموافقم .
انسان با گذر زمان تغییر میکنه. .خواسته ها.علایق وخیلی چیزهای دیگه .سعی کن واقعبین باشی تا خدای نکرده وابسته نشی یا بهتره بگم وابستگیت بیشتر نشه .هر چه زودتر به این رابطه پایان بدین در آینده بازتاب بهتری از این عمل بدست میارین.وبلعکس
RE: اگه بگم چشام خیسه کمکم میکنین؟
سلام بر برادر خوبم. 17سال سن جالبی برای یک پسر هست اما سنی است خطرناک. سنی است که کم کم و رفته رفته عقاید شما به طور مطلوب شکل می گیرد ( هنوز قدرت استدلال و تصمیم گیری شما کامل نیست) پس نگذارید عقاید شما تحت تاثیر احساسات پیش رود که اگر این طور شود شما تا سن 22سالگی هم به رشد فکری مطلوب نمی رسید. رابطه شما بدون شک یک رابطه احساسی است این را بدون هیچ تردیدی می گویم چون بلوغ فکری شما و آن دختر خانوم در حد مناسب نرسیده است. بهترین راه برای رشد و تکامل فکر خود و یافتن بهترین راه و گرفتن بهترین تصمیم این است که شما برای مدتی طولانی رابطه خود را قطع کنید (اما این کار را یه دفعه انجام ندهید و به تدریج ). همه دوستانی که در این تاپیک نظر می دهند دارای تجربه هستند و من خودم هم شرایط شما را داشته ام یعنی هر کسی در سن شما با این گونه موضوعات در گیر است اما مهم این است که بتواند خود را کنترل و بهترین راه را انتخاب کند. موفق باشی عزیزم.
RE: اگه بگم چشام خیسه کمکم میکنین؟
سلام دوستان
حرفهاي خوبي زدين
ولي شما شايد خودتون هم بدونين كه وقتي يكي رو دوستش داري ( مخصوصا اگه خيلي احساساتي باشي ) حتي نميتوني به جدايي فكر كني ، چه برسه به اينكه بخواي عملا جدا شي ؟
خوب طرف نميتونه اين شكلي! همش اشك توي چشماش جمع ميشه وقتي كه طرفش رو ميببينه و فكر اينكه بايد يه روزي از اون جدا بشه خيلي خيلي آزارش ميده!حالا اگه ازش متنفر بشه و ... يك چيزي ولي وقتي در عين اينكه طرفت رو دوست داري مجبور باشي تركش كني ( اونم چون به احتمالات و نه 100% احتمالا آينده ي روشني نداري ) ، خيلي سخته ، مثلا اگه بگي شما 90% آينده ي روشني نداري و طرفت رو تركش كن ، ولي آدم به همون 10% همش فكر ميكنه و ميگه با اينكه خيلي احتمال كمي داره ولي ما هنوز 10% احتمال داره كه به هم برسيم و آينده مون روشن بشه ، پس من به خاطر اين 10% هم كه شده ميمونم و نميتونه جدا شه !!!
به نظرم بهتره يه راه حلي ارائه بدين كه بتونه تا حدودي به احساسش غلبه كنه و البته نبايد بگيم كه اصلا شما دو تا به هم نرسين بهتره و ...
هيچ كس از آينده خبر نداره !!!
شما بهتره يكم رفتار ها تون رو عاقلانه تر كنيد و احساساتتون رو خيلي كمتر كنين ، نميگم قطع رابطه كنين ( چون احتمالا نميتونين ) ولي ميگم سعي كنين رابطه تون عاقلانه تر بشه و كمتر به زندگي مشترك و زندگي و ... فكر كنين تا اين موارد بالايي كه گفتين دوباره تكرار بشه
با اينكه سنتون كمه ولي خوب چه ميشه كرد ؟ فعلا كه گير افتادين . بهتره سعي كنين بيشتر هم ديگه رو بشناسين و شايد يواش يواش كه سنتون بالا رفت از هم زده بشين ولي خوب شايد هم به اين نتيجه برسين كه به درد هم ميخورين
حرف من اينه كه الان واسه فكر كردن به ازدواج زوده ، فعلا اگه نميتونين از هم جدا شين ، سعي كنين كه رابطه تون رو معقولانه تر كنين و بيشتر هم ديگه رو بشناسين
اصلا آينده رو چه ديدي ؟شايد اصلا دونفري به اين نتيجه رسيدين كه به درد هم نميخورين و اينجوري راحت تر از هم جدا ميشين ، تا اينجوري !!
البته خوب شايد از ديد ما كه از بيرون ماجرا به اين قضيه نگاه ميكنيم رها كردن طرف بهترين راه حل باشه ولي آيا ميتونه رهاش كنه ؟ اينجوري در اين وضعيت اگه رهايش هم كنه ! چون خودش هنوز به اين نتيجه نرسه كه به درد هم نميخورن دوباره به هم بر ميگردن
شما اگه ميگين جدا شه ، يه راه حلي واسه غلبه بر احساسات هم بگين ، خوب احساسات هميشه درد سر سازه !!
البته دوستان اگه حرفهام اشتباهه بهم بگين، دلم نميخواد كسي رو احساسي راهنمايي كنم
چون دلم نميخواد با راهنمايي هاي من كسي بره توي چاله
خيلي ممنون
موفق باشين
RE: اگه بگم چشام خیسه کمکم میکنین؟
دوستان
تا اونجايي كه من يادمه اين آقا حميد گل دو تا تپيك ديگه هم در رابطه با همين موضوع باز كرده بودن
1) هم اكنون نيازمند ياري سبزتان هستيم (تورو خدا ) http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=3974
2)روابط دختر و پسر http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=3948
و اين تاپيك هم سوميشه ، جوابهايي هم كه به ايشون داده شده تقريبا مشابه همين جوابهاست
ولي مشكل اينجاست كه ايشون اين جوابها رو كافي نميدونن و دلشون نميخواد باور كنن ، حميد آقا درسته ؟؟
فكر كنم شما منتظر يك تاييديه هستين كه بهتون بگه به رابطه تون ادامه بدين ، اونجوري حتما ديگه ميرين توي آسمونها ، درسته ؟
البته بنده جسارت نكردما ، ولي با توجه به اينكه اين مشكلتون رو توي سه تا تاپيك مطرح كردين و تا اونجايي كه من در خاطر دارم حتي توي تاپيك هاي ديگران هم مطرح كردين( اگه اشتباه نكنم توي تاپيك روابط جنسي قبل از ازدواج هم مطرح كرده بودين ) ، نشان دهنده ي اينه كه شما اين حرفهايي كه بهتون ميزنن رو قبول ندارين و منتظرين يكي بهتون بگه كه اين روابطي كه شما با اون خانم داشتين هيچ مشكلي در آينده واستون ايجاد نميكنه و شما احتمالا ميتونين در آينده روابط پاكي داشته باشين
درسته ؟
البته بگم من قصد توهين و جسارت به شما رو ندارم
فقط به نظرم اومد كه انگار جوابهاي ديگران به شما ، در نظر خودتون قانع كننده نيست ، و نميتونين قبولش كنين ، و منتظر يك تاييديه براي ادامه دوستي تون هستين
به نظرم خودتون فكر ميكنين كه ميتونين در آينده روابط خوبي داشته باشين ، فقط انگار كه يك هراس و ترسي دارين از اينكه اين روابط گذشته تون ، در آينده واستون مشكل ساز بشه ! در ضمن بر خلاف اينكه دوستان به شما ميگن كه شما سنتون كمه و به رشد و بلوغ فكري نرسيدين ، خودتون خيلي باور دارين كه بزرگتر از سنتون مي انديشين و به قول خودتون بيشتر از سنتون رشد كردين ، منظورم اينه كه شما تصميم ندارين جدا شين ( حتي اگه صد نفر ديگه هم اين حرف رو بهتون بزنن )
نميدونم شايد من اشتباه ميكنم ولي به نظرم شما تصميم خودتون رو گرفتين و فقط تاييديه ميخواين ، درسته ؟
راستي خيلي هم عجله دارينها !!! http://qsmile.com/qsimages/110.gif بابا چند تا تاپيك واسه يك موضوع باز ميكنن آخه !!!
بازم ميگم من قصد جسارت نداشتم
اگه از حرفهام ناراحت شدين ببخشيد
RE: اگه بگم چشام خیسه کمکم میکنین؟
کارت تمومه !
میبرنت جهنم روزی n تا چای داغ به خوردت میدن / در دیگ بازه حیای گربه . . . !
از شوخی بگزریم !
خیلی به هم نزدیک شدین / فکر کنم از هم سیر شدین / یا چون با هم بودین شکاک شدی و میترسی دختر داستانمون با یکی دیگه بپره !
کار از کار گذشته و حالا یادت افتاده قیافش . . . ؟
نظر دیگه ای ندارم / داستانو نویسندش میتونه عوض کنه / خودتون نوشتید / حالا یکم غلط گیری کنید بازم همه چی درست میشه !
فکر دل دختر داستانو هم بکن / تو راحت دل میکنی و میری ( از حرفات مشخصه ) / بیچاره اون که به تو دل بسته و باهات تا کجاها که نیومده !
RE: اگه بگم چشام خیسه کمکم میکنین؟
سن تون برای این کارا خیلی کمه من نظر همه ی دوستان رو می پذیرم و نظر من هم همون چیزیه که بقیه گفتن شما بعد از چند سال افکارتون عوض میشه و شاید چند سال دیگه به عشق الانتون و کارها و فکرایی که الان میکنید خندتون بگیره
RE: اگه بگم چشام خیسه کمکم میکنین؟
:305:شما هنوز سنتون کمه و زوده که دنبال این حرفا و ازدواج باشی . سعی کن درست و عاقلانه فکر کنی .