پشيمونم از همه كارهايي كه كردم

سلام دوستان خوبم
شايد خيلي ها منتظر اين تاپيك من بودن كه روزي بگم پشيمونم
ولي حالا واقعا كار از كار گذشته
بعد از چهارسال انواع دعوا و پرخاشگري و توهين و قهر من رفتم مهريه و جهازم رو اجرا گذاشتم
همسرم رفته عدم تمكين گرفته
من رفتم دكتر ميگه همسرت تا حدودي مشكل جنسي داره ولي اثباتش تو دادگاه براي عسر و حرج تقريبا محاله
حالا وكيلم ميخاد بره پزشك قانوني ولي اينبار اگه اين كار كنه ديگه شوهرم ديوونه ميشه
تقريبا دوهفته فرصت عدم تمكينم مونده و همسرم كمي وسايل طبق گفته همسايه مون برده ولي خبري ازش نشده
كلي هزينه وكيل كردم و وكيلم كلي اظهارنامه و دادخواست فرستاد اداره شوهرم و باعث خشم بيشترش شد
ولي الان ديگه پزشك قانوني بره ديگه خيلي با اداره فرق داره
حالا واقعا دلم ميخاد از اين فرصت تمكين استفاده كنم و برگردم ولي همسرم نميخاد
ازتون خواهش ميكنم راهنماييم كنين چي كار كنم؟

سلام نسیم جان

خوبی ؟خب اگر همسرت نخواد برگردی که بحث تمکین به نفعت میشه....نه نه نسیم.اصلا مردونگیش و توان جنسیش و ..رو زیر سوال نبر.انقدر اوضاع رو خراب تر نکن.به یه مرد خیلی توهین میشه اگر اینکار باهاش انجام بشه....چرا رهاش نمیکنی؟
از کجا میدونی همسرت نمیخواد برگردی؟حتی اگر بخاطر بحث مالی نفقه هم باشه به نفعش میشه اگر شما برگردی.

مرسي مريم عزيز كه انقدر به من لطف و توجه دارين
عدم تمكين چطوريه؟ هيچ خبري بعد از اينكه حكم دادگاه اومد ازش نيست...من چطور بايد تمكين كنم؟
آخرين پيامي كه داد گفت دادگاه دوشنبه از نظر اون ديگه همه چيز تمومه
و هيچ خبري ازش نيست حدود ده روزه
هيچ كدوم از كارهام درست نبود و خانواده عاقلي ندارم
همشون ميگفتن طلاق بگير برگرد ولي الان زندگي برام جهنمه
صبح تا شب كارم گريه است و همش ميگم كاش اين اتفاق ها نمي افتاد كاش يكم صبورتر بودم كاش يه مادر عاقل داشتم درس زندگي يادم ميداد كاش مشاورم رو عوض ميكردم و انقدر الكي وقت و پول هدر نمي دادم
ولي دير شده و وحشت بزرگي منو گرفته
هرروز دارم به طلاق نزديكتر ميشم ولي من واقعا پشيمونم

سلام نسیم جان

برو پیش یه مشاور عاقل و فهمیده

اشتباهاتت رو بگو، در مورد همسرت و خصوصیات رفتاریش هم صحبت کن. ازش بخواه با همسرت صحبت کنه و فرصت برای زندگی تون بخره.

نگران نباش؛ حکم طلاق به این سرعت صادر نمیشه مخصوصا حالا که شما نمی خوای.

فقط قبل از هر اقدامی مشورت کن. هیجان زده عمل نکن.

الان هم آرامش خودت رو حفظ کن. یه آدم بی قرار نمی تونه تصمیم های درست بگیره.

از وکیلت هم بخواه فعلا کاری نکنه.

در حالت کلی هم به نظر من خودت قانون خانواده رو مطالعه کن و کارهات رو خودت انجام بده، نیازی به وکیل نیست.

به حرف های مریم عزیز و توصیه هاش هم توجه کن و سعی کن بهشون عمل کنی.

نسیم انقدر نترس.صبا راست میگه.طلاق به این راحتیا انجام نمیشه...هزار تا مرحله داره...اخرین مرحله اش تعیین داور برای وساطتت بین زن و شوهره که فرصت خوبیه اما مطمئنا به اونجا نمیرسه کارت و زودتر حل میشه...
تمکین به این صورته که همسر شما یک جایی رو برای زندگی تهیه میکنه با اسباب و اثاثیه در حد معقول و عادی...بعد ادرس و احیانا کلید رو میفرسته برای شما.از دادگاه باید یه نفر مثل کارشناس بیاد ببینه ایا این خونه قابلیت سکونت داره یا نه و در شان شما هست یا خیر.اگر اوکی بود شما میری اونجا زندگی میکنی.
حالا حتما از اون دادگاهی که برات رای صادر شده برو حضوری بپرس.این فرصت رو از دست نده.

ممنونم صبا و مريم عزيز
امروز وكيلم رو ديدم گفتم براي پزشك قانوني فعلا اقدام نكن
براي تمكين گفت بايد صبر كنيم اون بره دادگاه اعلام كنه كه خونه اماده است و تا من برگردم
فعلا كه خبري ازش نيست
شيداي عزيز يه مركز مشاوره بهم معرفي كرد حضوري ميرم ببينم اونا چي ميگن
بشدت عصبي و پرخاشگر شدم و از خودم بدم مياد ولي دست خودم نيست تحمل كوچكترين حرف رو ندارم و خانوادم هم اصلا دركم نميكنن انتظار دارن تو اين شرايط من حلوا حلواشون كنم

سلام نسیم عزیز :72:

خیلی ناراحت شدم وقتی به تالار اومدم و دیدم که مشکلت هنوز حل نشده و پشیمونی و تاپیک جدیدی باز کردی ...

نسیم عزیزم :72:

خب اگر ته دلت راضی به طلاق و اختلاف نیست و دوست داری یه فرصت دیگه به زندگیت بدی در عمل هم اعمال اختلاف انگیز رو متوقف کن دختر خوب !!

باور کن با دادگاه و شکایت و شکایت کشی و حمله و پاتک کار به جاهای خوبی نمیرسه ... اگر هدفت بازگشت به زندگیه باید کاملا از فاز دادگاه و شکایت بیای بیرون ...

عزیزدلم وقتی بچه ها مدام دارن میگن که به وکیلت اعتماد زیادی نکن و جلساتت رو خودت شرکت کن خب واقعا درست میگن ... حتما به این حرفشون گوش کن ...

ببین خود من همین کار رو کردم که در نهایت جریان زندگیم ختم به خیر شد ... هر جا لازم بود جلسه ای باشه خودم شرکت کردم ... همین همدیگه رو دیدن ها خودش کلی فرصت صحبت و بازگشت مهر و محبته عزیزدلم ...

من حتی در آخرین مرحله روز محضر هم خودم رفتم و اونجا وقتی دوستان شوهرم رو دیدم با اولین پیشنهادشون برای وساطت و آشتی سریع نرمش نشون دادم و گفتم با همسرم صحبت کنید اگر ظرف مدت یک هفته مسکن تهیه کنه من همین الان شناسنامه مو پس میگیرم و به زندگیم بر می گردم (چون مشکل من این بود که مدت زیادی بود بلاتکلیف مونده بودم و همسرم برای بازگشتم خونه تامین نمی کرد) ... و از اونجا که حرفم حق بود همه حتی وکیل همسرم حق رو به من دادن و با ایشون صحبت کردن و مشکل به خوبی حل شد ...

و الان یک ماهه که به زندگیم برگشتم و باور نمی کنی دارم کنار همسرم چه آرامشی رو تجربه می کنم ...

خب حالا فکر می کنی اگر به جای من وکیلم اونجا بود قضیه همین شکلی میشد ؟؟ مطمئن باش نه ! تند و تند کارهای طلاق رو انجام میداد و خلاص !!

ببین عزیزم اصلا نگران مخالفت های خانواده ت نباش ... توی اینجور مواقع خانواده ها از سر دلسوزی و احساساتی شدن تصمیمات درستی نمیگیرن معمولا ... خود من هم برای بازگشتم به زندگی با مخالفت های شدید خانواده م مخصوصا پدرم مواجه بودم ... ولی باورت نمیشه الان که به زندگیم برگشتم بیشترین خوشحالی و رضایت رو توی چهره همون پدر می بینم ... باورت میشه ؟؟

پس نگران نباش ... الان همه چیز آشفته هست ولی اگه تو بتونی زندگیت رو به شکل صحیح نجات بدی فردا همون پدر و مادرت پشت سرت میگن چقدر نسیم عاقل بود ... همونطور که پشت سر من گفتن !!

اگر می تونی پای خانواده ها رو کلا بکش کنار و به جاش از دوستان خوب مشترکتون کمک بگیر ... اینطور مواقع دوستان به دو دلیل خیلی خوب می تونن کمک کنن ... یکی اینکه بی طرف هستن و دیگه اینکه همسرت و خصوصیات مثبت و منفیش رو خوب می شناسن و می دونن چطوری باهاش صحبت کنن ... فضا رو تلطیف کن ... یادمه یه بار توی یکی از پست هات نوشته بودی یه زن و شوهری که دوست مشترکتون هستن می خواستن برای آشتی شما دیداری تدارک ببینن ... اگر امکانش هست خصوصی از خانم بخواه این کارو انجام بدن ... و توی اون جلسه روزهای شیرین زندگی تون رو به یاد همسرت بیارن و فضا رو آروم کنن ... و توی همون جلسه بخواه که پشتش با هم برید مشاوره حضوری ... و بقیه مسائل رو در حضور و تحت نظر مشاور حل کنید ... البته باید هر دوتون از ته دل بخواید که حل بشه !!

من نمی دونم ولی اگر واقعا همسرت مشکل جنسی دارن اصلا و ابدا این قضیه رو به دادگاه و پزشکی قانونی نکشون چون همه چیز بدتر میشه ... اگر هدفت بازگشت به زندگیه این مساله رو هم بعدا خیلی خصوصی بین خودتون دو نفر و با مراجعه به پزشک حلش کنید ...


و مهمتر از همه اینکه تغییر رو اول از خودت شروع کن عزیزدلم ... باور کن تو تغییر کنی صدردرصد عکس العمل های ایشون هم تغییر می کنه ... من خودم اینو تجربه کردم نسیم جان ... من و شوهرمم خیلی دعواهای وحشتناک داشتیم ... من قبلا هر وقت دلخور میشدم ازش دوری می کردم یا مثلا میرفتم توی اتاق درو می بستم و اونم بدتر و عصبانی تر میشد ...


ولی الان از وقتی به این خونه جدیدمون اومدیم هر وقتی یه دلخوری برام پیش میاد سکوت می کنم و آروم میرم روی مبل کنار دستش میشینم و خودمو به کاری مشغول می کنم بعد یه دفعه می بینم بغلم می کنه و میگه دیگه تکرار نمی کنم ... و همه چیز خییییلی ساده حل میشه !! به همین راحتی!

پس اگر هدفت زندگیه از همین الان تغییرات رو از خودت شروع کن و امتحان کن ...

همه بچه ها مخصوصا مریم جان خیلی قشنگ دارن برات می نویسن و راهنمایی می کنن ... بهترین راهنمایی شون همینه که اینقدر همه کارت رو دست وکیل نسپار ... و اینقدر تحت تاثیر تصمیم گیری های خانواده ت نباش ...

به نظر من کافیه یکم از این فضای قانونی و دادگاهی بیرون بیاید و وارد فضای احساسی و حتی منطقی بشید ... من مطمئنم اینجوری همه چیز حل میشه ...


برات آرزوی آرامش می کنم گلم :72::72:

سلام نسیم خانم
کار خوبی نکردی اگر واقعا طلاق نمی خواستی کلا کار رو به دادگاه و وکیل و ... کشوندی. معمولا مردها اگر ییهو تصمیم به طلاق بگیرن و شما مهریه نداشته باشی ....مثل مورد خود من ... دیگه کار از کار گذشته . هر چند آدم های ناجور مهریه هم نمیدن ...شما تازه یه چیزی باید بدی خلاص بشی. مریم جان راست میگه مردانگی رو زیر سوال بردن خیلی خطرناکه . متاسفانه من هم دچار این لغزش شدم با وجودی که میدونستم اشتباهه. البته من دو سال تحمل کردم و دم نمی زدم. امیدم به بچه دار شدن از روش مصنوعی بود که اونم همراهی نکرد . با پول من تازه . ضمنا مشکل رو قبل ازدواج میدونست و پرونده داشت و پنهان کرده بود . با همه اینها من خودم هنوز پشیمان هستم. خانواده مخصوصا پدرها نمی تونن زجر کشیدن دختر رو ببینن. پدر منهم مثل خانواده شما ...دو تا دیوانه بازی و بچه بازی ...دید.مثلا خواست پشت من وایسه . درصورتی که این پشت ایستادن ها مال قبل ازدواجه. برای مهریه .تحقیق بیشتر و ....
پدر من یه حق طلاق خواست طرف رم کرد ...شما که کار به دادگاه و ....کشیدید که خیلی کدورت ایجاد کردید. ضمنا اونی که بهش توهین شده بود من بودم .انتظار عذرخواهی من با درخواست طلاق به پایان رسید . همه هم به من میگفتن طلاق که راحت نیست مگه الکیه. بله ....خیلی الکی هست تو ایران. خارج از کشور تقسیم اموال میکنن. یک سال جدایی تعیین می کنن شاید دو طرف کوتاه بیان. ایران .....واقعا که. نصف روز هم نیست. مرد بخواد طلاق بده هیچ دلیلی نمیخواد . داور چیه. فقط طول میکشه. همین . من تو دادگاه گفتم به مشاور رسمی اونجا گفتم راضی نیستم به طلاق با وجود 100000 تا مشکل . گفت متاسفم مهریه نداری دستت به هیچ جا بند نیست خودتو سبک و الاف نکن خانم. مشاور واسطه کردم بدتر شد. خواهرهاش گفتن به ما چه. دوستان واسطه کردم .گفت واسطه نمیکردی جای برگشت داشت. مخصوصا اینکه ما ایران نبودیم .چشم تو چشم فامیل نبودیم و طرف احساس بدی نمیکرد. بگذریم ... واقعا میخواهی برگردی ...خودت و فقط خودت تنهایی فیس تو فیس برو و مذاکره کن .عکس های عروسی رو ببر . آلبوم . و نظر من اینه نهایتا به طلاق توافقی راضی نشو . بزار بفهمه تا آخر عمرش حکم طلاق ببینن درخواست اون داده کسی زنش نمیشه. راه دیگه هم اینه گم و گور شی . بری مسافرت جایی . هر چند اینجوری هم طلاق غیابی میگیره مرد . خلاصه نسیم جان .... قدرت دست مرده ... ذاتا .... ضمنا اونم خوب میدونه بیاد بیرون راحت عین آب خوردن زن میگیره صد پله از شخص شما بالاتر با پیشنهادات بهتر.

ینی واقعا رها کردن یک آدم اینقدر سخته؟ میدونی با این حجم استرس و عصبانیت چی به سر بدنت میاری ؟

ممنون از همه تون دوستاي خوبم
راستش اين فرصت تمكين شايد آخرين فرصت براي من باشه
من خيلي اشتباه كردم و همسرم هم بدتر از من
ميخام از اين فرصت تمكين يا براي رسيدن به حق و حقوقم و يا براي ساختن زندگيم استفاده كنم
گرچه كه اون خبري ازش نيست و اعلام نميكنه كه من برگردم
نمي دونم تا كي بايد منتظر باشم؟