-
تصمیم به جدایی
سلام دوستان عزیز
داستانم ازونجا شروع میشه ک اوایل عقدم مادرشوهرم آگفت بریم برات یه دست لباس بخریم هیچی ز آینه شمعدان و حلقه برام نخریده بودن تا اونموقع منم تنها باهاشون رفتم مثل این بچه یتیما چمیدونستم یهو کار رسید ب خریدن کیف عروسی و چمدون احساس خوبی نداشتم ولی واقعا نمیدونستم اینا جزو خرید عروسیه و باید مامانم باشه وقتی رففتم خونه مامانم خیلی ناراحت شد و گفت این بی احترامیه مادرشوهرمم پیام داد به شوهرم که معذرت مخوام ما هم حواسمون نبوده خلاصه اختلافات ازپونجا شروع شد
بعد ازدواجم اختلافات بیشتر شد و یجور قیافه گرفتن برا همدیگه بود
تو تین سه سال اگه مادرامون جاییم همدیگرو ببینن به هم سلام نمیکنن
اولاش گفتم برا زندگیم نوپام چشمم رو میبندم و خیلی عادی با خانواده شوهرم رفتار کردم گرچه شوهرم بعضی وقتا به دلم ناز میاورد
الان احساس میکنم مثل یه بی پدر مادرم تو خانوادشون و احترامم خیلی کمتر شده قببلا هم با همسرم صحبت ردم ک آشتیشون بدیم ویگه نه همینجوری خوبه انگار برام ناز میکنه
تصمیم گرفتم با مادرشوهرم صحبت کنم بگم مگه مامان بابام چ بدی بهتون کردن ? ما اصلا سخت نگرفتیم براشون از رو سادگیمون ولی اونا خیییلی زرنگن اینو تو این سالها متوجه شدم .
میخوام اگه این رابطه درست شه زندگی کنم والا دیگه نمیذارم خودم و خانوادم مستقیم و غیرمستقیم تحقیر شیم
با شوهرم دوتایی مشکلی نداریم ولی به هر حال غارنشینم که نیستیم تو. اقوام و خانواده رفت و آمد داریم و با این شرایط دیگه برام قابل تحمل نیست بچه دار شیم این مشکل بیشترم خودشو نشون میده
اگه حل نشه واقعا میخوام جدا شم ازش
ممنون میشم راهنماییم کنید
-
سلام
شما چند سالته ؟!
تو کل دوران زندگیم و دانشجوییم و کار ورزیم اولین باره این جمله رو میشنوم:
با شوهرم مشکل ندارم...بعد عنوان تاپیک تصمیم به جدایی هستش!!!!
خیلی مختصر نوشتی....چرا بین خانواده ها اختلاف افتاده؟
چند وقته ازدواج کردین؟
چرا همسرت با اشتی دادن مخالفه؟
خودت تا حالا چه اقدامی برای رفع کدورت ها کردی؟
نظر خانواده خودت چیه؟
-
خانم فاطمه عزیز
واقعا این چه صحبتی میکنید که من با شوهرم مشکل ندارم ولی شاید جدا بشیم :81::81:به خاطر یه مساله شاید پیش پا افتاده که با درایت و مدیریت درست امکان داره حل بشه بعدشم دو نفری برید سراغ علت اصلی این موضوع دو تا خانواده تا بتونید حلش کنید اگر میتونید با یه مشاور خوب وقت بگیرید راهنمایی بشید
به امید زندگی:72:
-
آخه این چه کاریه گلم
تو برو خانواده خودت اونم خانواده خودش
نه تو به اونا محل بزار نه چیزی
چون تو بهشون رو میدی پرو شدن
بهشون اهمیت نده
و حتمااااا رفت و امدت رو باهاشون کم کن تا آرامشت بیشتر بشه و به شوهرت محبت کن باهاش خوش بگذرون
چرا بخاطر بقیه زندگی ات رو خراب میکنی؟
الان دخالتی توی زندگی ات دارن؟
مشکلت خیلی کوچیکع واقعا عجیبه میخای جدا بشی
-
سلام.خدارو شکر میگی شوهرت خوبه یه کمی صبر و تحملتو بالا ببر مشکل حادی نداری که به طلاق فکر کردی بعد طلاق هم همچین گل و بلبل نیست.تو و شوهرت با سیاست و احترام نباید بذارید کسی تو زندگیتون دخالت کنه.دیگه انقدر راحت اسم طلاقو به زبون نیار