چرا من نمی توانم ازدواج کنم
سلام .امیدوارم حالتون خوب باشه.من مشکلی پیدا کردم .با وجود اینکه درامد تقریبا متوسطی دارم ،دانشجوی ارشد هم هستم.خدمت سربازی هم رفتم.جایی که کار میکنم خصوصی هست اما شرکت خوبی هستش.تریبا هم مقداری پس انداز کردم.منتها برای ازدواج دچار تردیدم.سه ساله که از روزی که از خدمت اومدم کار میکنم.27 سالمه و دوست دارم کسی باشه که با هم زندگی کنیم.با چند نفر خواستم رابطه برقرار کنم اونم به صورت اینترنتی و تقریبا هم مس از آشنایی دیدم که به درد هم نمیخوریم.مشکلی که من دارم اینه که به خاطر سطح مالی متوسط پدرم از لحاظ فرهنگی و خانوادگی با این که پدرم کلا نون حلال آورده سر سفره خانواده و بهش افتخار هم میکنم ولی بحث اینجاست همیشه حس میکنم ما سطح مالی و فرهنگی مون از نرمال ها و استانداردهای این روزهای ایران کمتره.همیشه میترسم ازدواج کنم و تحقیر بشم .گناه من چیه پدرم و فامیل هامون از لحاظ مالی و فرهنگی ضعیف هستن.من با این وضعیت از هرکسی خوشم میاد میبینم از من سطحش بالاتره و نمیتونم .خودم فرهنگم تا حدودی فرق میکنه با خانواده م ولی خب در کل نمیتونم با این مشکل کنار بیام.مثلا فکر میکنم اگه ازدواج کنم وضعیت ظاهری خونمون و حتی فامیل هامون که کارگر و سطح مالی پایینی دارن متاسفانه شاید باعث شه تحقیر شم.اعتماد به نفس خودم رو از دست دادم.جوری شده که حتی نمیتونم درس های ارشدمو بخونم.نیاز زیادی به ازدواج دارم ولی نمیشه.خیلی هم تلاش میکنم از لحاظ کاری و اینا.یه بحث دیگه ای هم هست میترسم از لحاظ مالی نتونم نیاز های همسر آیندم رو برطرف کنم با وجود اینکه تلاش میکنم .ولی قسمت اعظم مشکلم همین سطح فرهنگی و مالی هستش که با وجود اینکه متوسطیم میترسم برم جلو و خانواده طرف مقابلم با تحقیر داغونم کنند.به نظرتون چکار کنم؟ منم آدمم خب .با هزار امید و آرزو به سختی کار میکنم تو سرما گرما برای آینده و کسی که باید باشه و نیست و شاید امکان پذیر نباشه.چند مورد هم رفتم خواستگاری ولی میبینم نه ما پایین تریم.چه کنم واقعا؟
- - - Updated - - -
در ضمن از اینکه با سطح فرهنگی مثل فرهنگ خانواده مون ازدواج کنم خوشم نمیاد.من همیشه علایقم و تفکراتم با خانواده م فرق میکرده و الانم فرق میکنه و کیس هایی که میرم دنبالشون هم به فکر من و فرهنگ خودمن نرگزدیکترند ولی متاسفانه این فرهنگ و سطح مالی خانواده ام منجر میشه نتونم با طرف مقابلم ارتباط برقرار کنم و حتی اجازه نمیدم به خودم که برم جلو قدمی بردارم
- - - Updated - - -
البته بگم من فرهنگم با خانواده م فرق میکنه و مورد هایی هم پیدا میکنم که افکارشون نزدیکه به من اما میبینم فرهنگشون از خانواده م بالاتره و همین باعث میشه قدمی برندارم
