شك داشتن در مورد انتخاب كسي كه دوسش داري عادي است يا خير؟
با سلام خدمت عزيزان
حدودا يه سال و نيم با آقايي دوست بودم به قصد ازدواج ، از همون ابتدا. خواستگارام رو بخاطر ايشون رد ميكردم و جواب منفي ميدادم و رو انتخابم تا حدود 90 درصد اطمينان داشتم. تا اينكه سه هفته قبل با بزرگتراش به خواستگاري اومدن.
مادرم تا حدودي از آشنايي و وجود همچين شخصي تو زندگي من مطلع بود و تمام شرايط كار و خانواده و سن و اينجور چيزا رو ميدونست. اوايل بخاطر مسائل عرفي و شرعي خواستار تموم كردن رابطه بود كه من سرتق گري كردم:163:
الان كه به خواستگاري اومدن مادر و پدرم مخالف هستن و ميگن ما راضي نيستيم ولي خودت ميدوني.
من كه تا قبل ازين خواستگاري درصد زيادي به انتخابم مطمئن بودم حالا دچار شك و ترديد شدم.:47:
مخالفت خانوادمم يكي بخاطر كارش هست كه ميگن تو مهندسي و اين يه كارمند ساده و تو بايد بالاتر ازين رو انتخاب كني. يا تو ليسانسيو اون فوق ديپلم. يه ايراد ديگه هم كه هست و از همه بيشتر دليل مخالفتشونه هم هيكل بودن ما هستش. ميگن تو خوش قد و بالايي و همه توقع دارن همسرت متناسب با خودت باشه. و نگاه ها و حرفاي ديگران بعدها رو روحيه ت تاثير ميزاره
تا قبل ازين ماجرا من با كارش مشكل آنچناني نداشتم چون ميديدم كه تلاش زيادي براي بهبود شرايطش داره و حتي بخاطر حق حساب ندادن يه رتبه نزول كرد. آدم فوق العاده با اخلاق و خانواده دار و بافرهنگيه
در مورد تحصيلاتم اصلا برام ملاك نيست بر خلاق خانوادم. در مورد ظاهر خب درسته منم از آدم خوش هيكل بدم نمياد ولي بخاطر ويژگي هاي ديگه اين آقا با اين قضيه تقريبا كنار اومده بودم.
تا زماني كه خانوادم بناي مخالفت گذاشت. باورتون ميشه تو اين سه هفته دو روز ميگم آره ميخوامش روز بعد دوباره دچار ترس و ترديد ميشم
حس اينكه خانوادمم قبولش ندارن برام سخته، يعني اگر رضايت بدن از سر ناچاري و بخاطر دل ماست. نميتونم تصميم بگيرم هرچقد كه مقاله ميخونم و مشكلات مشابه دوستان رو ميخونم:302:
لحظه اي مقاله اي ميخونم كه ميگه ظاهر بعد يه مدت عادي ميشه و مهم اخلاقه ، به تصمصمم مصمم ميشم. لحظه ي بعد ياد حرف اطرافيانم ميفتم مردد ميشم. شايد اگر خانوادم از انتخابم حمايت ميكردن دچار اين دودلي شديد نميشدم.:47::47:
نميدونم كساي ديگه هم دچار ترديد ميشن يا فقط منم !! نميدونم عاديه اين ترديد و اضطراب يا نه!! گاهي ميگم تمومش كنم و ازين وضع خودمو نجات بدم به يكباره همه محسناتش جلو چشمم مياد و اينكه چقد براي زندگي آينده نقشه داشتيم دوباره ميفتم تو همون چاهي كه بودم
هيييييچوقت فكر نميكردم اين مشكلات ازدواجم برا من پيش بياد و فقط براي بقيه س