ترس بیجا به هنگام شروع کارهایی که در گذشته در آنها مهارت داشتم
سلام دوستای عزیزم:72:. من اومدم با هدف حل کردن یه مشکل اساسی دیگه
یه کاری می خوام انجام بدم، به این صورت که یه زمینه ای هست و من باید مهارتم رو توش بالا ببرم اما نمیدونم چرا می ترسم:47:. شاید مسخره به نظر میاد، ولی اینجوری بگم که شدت ترسم وقتی می خوام شروعش کنم خیلی بالا میره. این ترسم باعث میشه که اون کار و ببوسم و بذارم کنار و اصلا بهش فک نکنم. با توجه به اینکه آینده تحصیلی و شغلی من در گرو اونه نمی تونم هضمش کنم.
جالبه که تو بچگیم یه شاخه ای از اون زمینه رو به صورت خدادادی داشتم، یعنی من وقتی کارای 7 سال پیشم رو نگاه می کنم باورم نیمشه اون کارارو من انجام داده باشم، مثله اینه که یه من دیگه انجام داده و من خودم الان داره نگاه می کنه، تحسین می کنه ولی گردن نمی گیره که مال خودشه!:47:
پ.ن 1: این ترسم راجع به خیلی از موارد دیگه هست، اصولا هم مربوط به کارایی هستش که تو گذشته (از 6 سالگی تا 15 سالگی) انجام دادم، توش مهارت داشتم، نه اینکه کارایی باشن که برام تازگی داشته باشن. بعدش که اون ترسه اومده سراغم (علتشو نمی دونم، شاید مسائل خانوادگی:47:) ، دیگه ادامه ندادم.
پ.ن 2: اینم بگم تو خونه ما تو یه بازه زمانی یه سری کلمه ها به وسیله پدر و مادرم خیلی استفاده میشد، کلماتی مثل: بیخیال، ولش کن، لازم نیس، می خوای چیکار، الکیه، درستو بخون، درست مهمتره، دوره، کسی نمیره طرفش، سرده!، سرما می خوری، دلت خوشه ها و غیره
الانم چون واقعا می ترسم (نمیتونم توضیح بیشتری بدم چون نمیدونم چجوری توضیح بدم) همش امروز فردا می کنم. آخرشم یه توضیح قانع کننده پیدا می کنم و خودم و توجیه می کنم که بلد نیستم، فراموش کردم، ولش کن و ....
ترسمم یه جوریه که شدیدا وابسته به تپش قلب و حالت تهوعه (ینی تا این حد). مثلا من از بچگی والیبال بازی می کردم، تو مسابقه و اینا مقامم آوردم، الان بخوام برم سراغش حالت تهوع می گیرم:47::47::47:.
نمیدونم فک کنم نتونستم خوب توضیح بدم، به هرحال، به نظرتون این ترسا طبیعیه؟ درونیه؟ فیزیکیه؟ چیه واقعا؟!:47: