نوشته اصلی توسط
جوادیان
سلام
من زیاد نفهمیدم دقیقا مشکل شما چیه
اما برداشتی که از اوضاع روحیه شما میکنم اینه که بعضیا بعد ازدواج به یه نوع دگرگونی و سردرگمی میرسن که بعد از مدتی به روال عادی برمیگرده ..
افکار زیادی به ذهن هجوم میاره و چون مسیر زندگیه شخص عوض شده , تا احساسات و افکار جدید بیانو بشینن جای قبلیا کمی این گونه حالات پیش میاد
و چیزه کاملا طبیعی هستش.. اما شما نباید زیاد بهش پر و بال بدید و بزرگشون کنید
اگه از آینده میترسید به خودتون بگید ( هر چه پیش آید خوش آید )
ورزش میتونه بسیاری از افکار زائد شمارو هرس کنه.. افکاری که نه اتفاق میفتن و نه لزومی داره که ذهنه شمارو مشغول کنند
راه دیگه ای هم که میتونید از شر افکار زائد خلاص بشید نوشتن اونها رو کاغذه .. از ذهنتون که اومد رو کاغذ دگ اهمیتش کمتر میشه
توصیه بعدی اینه که از آه و ناله کردنو مرثیه سرائی خودداری کنید
و در آخر هیچ ذهنیتی بدی از بابت رفتن به مشاوره تداشته باشید.. همانطور که برای بیماری جسمی به پزشک مراجعه میکنید الان هم برای بیماری روحی به روانشناس مراجعه کنید مثله اینکه روانتون سرما خورده
و احتیاج به دکتر دارین