چطور گدشته شوهرمو فراموش کنم؟

با سلام
من دختری هستم 28 ساله سه ساله طلاق گرفتم البته بعد از 9 سال زندگی .دلیل طلاقمم مشکلات روانی و نداشتن هیچ گونه رابطه با همسرم بوده.
و به حدی همسر سابقم مشکلات روانی داشت و هیچ گونه هیییچ گونه رابطه ای با هم نداشتیم که من مجبور به روابط نامشروع شدم در سال اخر زندگیم.
و بخاطر عذاب وجدان و اینکه واقعا نمیتونستم خیانت کنم طلاق گرفتم.
و با اقای مجری ازدواج کردم و سه ساله ازدواج کردم .
همسرم قبل از من خیلی دوست دختر داشته همراه با رابطه جنسی و من هر روز از این موضوع رنج میبرم .خیلی شوهرمو دوست دارم و این سه سال زندگیمون پاک مونده و درواقع من جونی واسش نذاشتم.
در حالی که این موضوع انقدر برام سخت هست که وقتی یادم میاد قبل از من رابطه جنسی داشته منم باز بهش خیانت میکنم شده در حد تلفنی به کسی پیام بازی کنم.:315:
حالا نمیدونم چطور با این موضوع کنار بیام؟

28 سالتونه! سه سال بعد از یه زندگی 9ساله طلاق گرفتید!!؟! یعنی از 16 سالگی ازدواج کردید؟!
بعدم فکر خیانت همسرتون درگذشته باعث خیانت خودتون میشه!؟!:102:
یکم مشکوک نیست این داستان؟!:33:

سلام
چرا زود تر از اینکه وارد روابط نامشروع نشوید طلاق نگرفتید؟؟
هدف شما از ازدواج چیه؟
هدف شما از خیانت چیه ؟ایا تلافی کردن عقده حقارتی که همسر اولتون موجبش شد و یا حقارتی که با این همسرتون حس میکنید
شما که براتون انقدر مهم بود این مساله چرا با ایشون ازدواج کردید ؟
خیلی زود دوباره تشکیل خانواده دادید
کسی که 9 سال با یک ادم روانی زندگی میکنه چه بخواد چه نخواد روی خودش هم تاثیر میگزارد
اصلا بخاطره این بود که وارد روابطی شدید چون ممکن خودتان هم بیمار شدید از این همه بی توجهی
افرادی رو دیدم که بخاطره این مساله دچار تیک عصبی شدیدی شدن که تا اخر عمرشان باهاشون مونده
کاشکی به خودتان فرصت میدادید کم کم بر میگشتید به دوران مجردی . مجردی که نه با کسی رابطه داشتید نه پیامکی رد بدل میکردید
یه خورده روح اسیب دیدتون نفس می کشید
حالا هم ار تباطتون با اینجور ادما قطع کنید . حالا در کنار همسرتون میتونید ارامش بیشتری داشته باشید
همسرتون هم بنده خداست و ممکن الخطا عین شما پس ایشون ببخشید و با ایشون صحبت کنید که احتیاج به محبت بیشتر و توجه بیشتری دارید

موفق باشید

سلام جناب امید
ممنو از پاسختون
جواب به سوال اول که چرا طلاق نگرفتم:من به خاطر تشکیل زندگی در 18 سالگی ازدواج کردم و واقعا دختر افتاب مهتاب ندیده بودم ...
و در دوران عقدمم متوجه ازد.اج اشتباه شدم و وقتی به خانواده عنوان کردم گفتن نمیشه ما عقد به هم خورده نداریم و باید تا اخر عمر بسازی و بسوزی.
ولی بعدا متوجه رفتار مشکوک شوهرم شدم و بعد با افراد مختلف درمیان گذاشتم متوجه شدم شوهرم شیشه و تریاک میکشه ...
من در 8 سال زندگی حدود 40 بار رابطه جنسی داشتم در حد 5 دقیقه ، نه تفریح نه مسافرت نه خرید هیچی هیچی حتی توی 8 سال زندگی یک رژلب یک لباس و هیچی نخرید...
خیلی رفیق باز بود در حدی که اگه رفیقش خونه رو میخواست که بره با دوستش عشق و حال خونه خودمونو می داد به رفیقش...
و کلا همیشه منو میبرد خونه مامانم و کلا در 8 سال زندگی شاید روی هم 2 سال با هم بودیم بقیه اش من و میبرد خونه مادرم ...
وسوال بعدیتون هدفم از خیانت: فکر میکنم بخاطر مشکلات روحی شوهر سابقم منم دچار مشکل روحی شدم...
چون شوهر سابقم انقدر سرم بر سر هر چیز کوچک داد میزد که من دچار مشکل شدم و الان سه ساله دارم قرص میخورم و به جایی رسیدم که همش اسپاسم لگنی میشدم ...
و موج توی سرم میگیره بخاطر داد و فریاد های شوهر سابقم ...
و من متاسفانه بخاطر مشکلات روحی به شوهر دومم پناه بردم و قبل از ازدواجم نمیدونستم که رابطه جنسی زیادی داشته ...
و البته یک ساله و نیمه که با هیچ کسی هیچ رابطه ای ندارم و فقط بعضی موقع ها که خیلی فشار بهم میاد که چرا شوهر دومم به من نگفته که رابطه جنسی زیادی داشته به همکارای سابقم پیام میدم...
البته شوهر دومم 30 سالشه و 10 ساله که توی کیش مجردی زندگی میکنه و حالا خودتون میتونید متوحه بشید که چه کارهایی کرده ...
خیلی عذاب روحی میکشم...
البته شوهر دومم خیییلی به من دورغ گفته و وقتی اومد خواستگاری گفت من هم ماشین دارم هم خونه و ماهی 10 میلیون درآمد و وقتی ازدواج کردیم و رفتم کیش دیدم خودشم با کسی شریکی خونه گرفته
و میدونست من پول توی دستم هست خودم مجبور شدم خونه و ماشین بگیرم و تا دو سال اول زندگیمون کار نمی کرد و ماهی هم 3 میلیون قسط داشت من مجبور شدم برم کار کنم ............



:102:
و قسطهاشو بدم ....
ولی بازم بهتر از شوهر سابقمه با اینکه شوهر سابقم پولدار بود ( البته پولش فقط برا خودش بود نه من )...کلا بهتر از شوهر سابقمه و دوستش دارم ولی نمیخوام مشکلات روحیم باعث بهم خوردن رابطمون شه چون میدونم خیلی در مورد گدشتش دارم اذتش میکنم با اینکه خودم مطلقه هستم

- - - Updated - - -

سلام جناب امید
ممنو از پاسختون
جواب به سوال اول که چرا طلاق نگرفتم:من به خاطر تشکیل زندگی در 18 سالگی ازدواج کردم و واقعا دختر افتاب مهتاب ندیده بودم ...
و در دوران عقدمم متوجه ازد.اج اشتباه شدم و وقتی به خانواده عنوان کردم گفتن نمیشه ما عقد به هم خورده نداریم و باید تا اخر عمر بسازی و بسوزی.
ولی بعدا متوجه رفتار مشکوک شوهرم شدم و بعد با افراد مختلف درمیان گذاشتم متوجه شدم شوهرم شیشه و تریاک میکشه ...
من در 8 سال زندگی حدود 40 بار رابطه جنسی داشتم در حد 5 دقیقه ، نه تفریح نه مسافرت نه خرید هیچی هیچی حتی توی 8 سال زندگی یک رژلب یک لباس و هیچی نخرید...
خیلی رفیق باز بود در حدی که اگه رفیقش خونه رو میخواست که بره با دوستش عشق و حال خونه خودمونو می داد به رفیقش...
و کلا همیشه منو میبرد خونه مامانم و کلا در 8 سال زندگی شاید روی هم 2 سال با هم بودیم بقیه اش من و میبرد خونه مادرم ...
وسوال بعدیتون هدفم از خیانت: فکر میکنم بخاطر مشکلات روحی شوهر سابقم منم دچار مشکل روحی شدم...
چون شوهر سابقم انقدر سرم بر سر هر چیز کوچک داد میزد که من دچار مشکل شدم و الان سه ساله دارم قرص میخورم و به جایی رسیدم که همش اسپاسم لگنی میشدم ...
و موج توی سرم میگیره بخاطر داد و فریاد های شوهر سابقم ...
و من متاسفانه بخاطر مشکلات روحی به شوهر دومم پناه بردم و قبل از ازدواجم نمیدونستم که رابطه جنسی زیادی داشته ...
و البته یک ساله و نیمه که با هیچ کسی هیچ رابطه ای ندارم و فقط بعضی موقع ها که خیلی فشار بهم میاد که چرا شوهر دومم به من نگفته که رابطه جنسی زیادی داشته به همکارای سابقم پیام میدم...
البته شوهر دومم 30 سالشه و 10 ساله که توی کیش مجردی زندگی میکنه و حالا خودتون میتونید متوحه بشید که چه کارهایی کرده ...
خیلی عذاب روحی میکشم...

من که نتونستم داستانتون رو باور کنم