نامزدم مرد خوبی است ولی من فرد قبلی را دوست دارم
سلام.
من و یه آقا پسری سه سال دوست بودیم. باید بگم بدون هیچ رابطه نامتعارفی با هم ارتباط عاشقانه صمیمی و خیلی خوبی داشتیم . هردومون اخلاقمدار و با رعایت حریم رفتار می کردیم آخه واقعا همو دوست داشتیم و رفتارمون بهم میومد. سر یه ماجراهایی با ایشون بحثم شد. دعوای جدی و حسابی
اشتباه بزرگی که کردم این بود که وضع مالی شون که از ما پایین تر بود و پدر نداشتنشو به روش آوردم. خب اونم از نقاط ضعفم استفاده کرد و چیزای خوبی بهم نگفت ولی وسط دعوا که حلوا خیرات نمی کنن. منم از روی حرص؛ حماقت یا بچگی با یکی از خواستگارام موافقت کردم. بله برون و یه جورایی نامزدی!
الان مثل چی پشیمونم. نامزدم از اون آقا شاید از خیلی لحاظ بهتر باشه خوش تیپ تر پولدارتر حتی مهربونتر و تو گفتار و رفتار لطیف تر باشه ولی من دلم هنوز پیش یکی دیگه است و اصلا نمیتونم فراموشش کنم. اومد برای معذرتخواهی ولی وقتی فهمید من نامزد کردم نزدیک بود دیوونه بشه یا دور از جونش سکته کنه. :54:
وقتی عصبی میشه یا رگغیرتش باد میکنه رفتارش خشن میشه ولی من همینشم دوست دارم بس که احمقم
از طرفی نمیتونم نامزدیمو با این آقا به هم بزنم. رو چه حسابی خانوادمو قانع کنم که ایشون به دردم نمیخوره؟ همینجوریش هم مامان بابام از اینکه به این آقا بله گفتم خیلی خوشحالن و اینو تو حرف و رفتارشون نشون دادن بهم!
خودش هم واقعا دوستم داره ولی من حس میکنم لیاقت عشقشو ندارم. از یه طرف اگه نامزدیمو به هم بزنم دیگه هیچ وقت من و اون آقا عاشق و معشوق قبلی نمی شیم. چون خیلی حریما از بین رفته بینمون!حتی شاید خانوادم قبولش نکنن و بگن تو نامزدیتو به هم زدی که به این برسی؟
خیلی داغونم. هی به زبونم میاد که به نامزدم همه چی رو بگم ولی نمیتونم و می ترسم
هرچند خودش از سردی و بی توجهی من یا رفتارای دیگه م باید فهمیده باشه ولی به روی خودش نمیاره تا به خیال خودش منو به خودش علاقمند کنه
تو رو خدا بگید چی کار کنم؟
از یه طرفم ترس اینو دارم اون آقا بیاد به نامزدم یا خانوادم همه چی رو بگه اون وقت فاجعه میشه!!!
- - - Updated - - -
فقط تو رو خدا سرزنشم نکنید نگید تقصیر خودته
همینجوریش هم داغونم دارم دیوونه میشم و روز و شبم جهنمه
تو رو خدا بهمراه حل منطقی بدین