از مادرم بدم مياد

سلام شايد بگيد مگه ميشه از مادرم بدم بياد اما شده
حتي فكر ميكنم از مادرم متنفر شدم
اما عاشق پدرم هستم خيلي بابامو دوست دارم
مادرم منو از اول دوست نداشت من يه بچه ناخواسته بودم كه در دوران عقد پدرمادرم بوجود اومدم و به قول مادرم دوران نوعروس بودن رو ازش گرفتم
مادرم منو زود شوهر داد
در ازدواج من دقت نكرد و ملاكش فقط پول بود
مادرم رفتار هاي ناشايست شوهرم رو ديد و سر من داد زد
امروز بابام ميگفت شوهرم زياد آدم باسواد و با فرهنگي نيست و مادرم در جوابش گفت عوضش يه نون خور از خونه رفت عوضش ديگه بابام برام بيمه نميزيزه
من دلم شكست
اين مدل زندگي حق من نيس
اين انصاف نيس
شوهرم از اينكه خانواده من اينجوري باهام رفتار ميشه سواستفاده ميكنه
وضع روحيم بده

عزیزم سلام
میدونی بیشتر از اینکه ناراحت بشم خوشحالم که استقلال بدست آوردی ... مادرت با این کار ناخواسته مستقلت کرد و چه خوب!
درست میگی، پیش میاد دیگران از رفتار بد خانواده ی انسان سوء استفاده کنن، اما یادت باشه این تویی که شوهرتو میسازی. هر چه رابطتون قوی و عمیق و قشنگ باشه اون دیگه تأثیرش از محیط مثل قبل نخواهد بود و حتی ممکنه رفتار مادرت رو نقد کنه.
تو همیشه سعی کن جلو همسرت با مادر بحث نکنی و اگر میتونی سعی کن بیشتر با بابا تنها باشین تا مامان.از مادرتم هیچ بدی نکن.
عزیزم شوهرت شاید خیلی چیزا بلد نباشه و ندونه، این تو باش که با فرهنگ خوبت و داناییت اونو عالیش میکنی. تو همسرشی و چه کسی بهتر از زن برای شوهرش؟
عزیزم بجای غصه خوردن برو بشین پیش همسرت دست بنداز گردنش، اگر نیست پاشو چند تا پیامک عاشقانه بده بهش. خدا پدرتو برات نگه داره که باباها همیشه دوست داشتنی هستن.