صد رحمت به دوران مجردی .. 2
با سلام به همه همدردی های محترم
بعد از 6 ماه دوباره برگشتماما به اندازه سالها تو این 6 ماهه داغونتر شدم
عید امسال بعد 4 سال خانمم وراضی کردم بریم خونه خواهرم و باهاش آشتی کنیم اونم گفت باشه ما هم به هوایعید دیدنی رفتیم خونه شون .... وای داشتم از خوشحالی پر در میاوردم بنده خداخواهرمم همینطور.. خواهرزاده هام چقدر بزرگ شده بودند
اما خانمم مثل درخت خشک نشسترو مبل و لب به شیرینی و آجیل و .... نزد که نزد . حسابی خجالت زده شدم . میدونیدتو این مدت خونه وادش حسابی پشت سر خواهر من تا خواستن گفتن و خانم من هم داره بهشدت از اونا خط میگیره من موندم این وسط چیکار کنم
اینا بشدت میخوان خانواده خواهرم و از زندگی من حذف کنن
راستش منم اصلا دوست ندارم از اون مردایی باشم که تنهایی خونه خانوادش رفت و آمد میکنن
این قضیه رو رفتار من با خانوادش تاثیر گذاشته و من راستش دلم باهاشون صاف نمیشه ......