خیانت شوهرم بهم ثابت شد چیکار کنم

سلام دوستای همدردی من ۲۲ سالمه شوهرم ۲۴ سالشه دو ساله ازدواج کردیم چون پدرومادرشوهر فوت کردن خواهرشوهر هشت ساله ام هم با ما زندگی میکنه
دیشب ساعت یک شب شوهرم داشت با موبایلش ور میرفت چون مشروب خورده بود بالا ابرد
منم از موقعیت استفاده کردم پیام هاشو خوندم متوجه شدم حتی رابطه جنسی هم دارن کلی دعوامون شد انقدر نجسی خورده بود که بست منو فحش و بدوبیراه زد تو صورتم گرفت خوابید
اینم بگم شوهرم فوق العاده دروغگو هست پول ارث رو
داده بود نزولی الکی به من گفت دلالی میکنه وقت و بی وقت از خونه میزد بیرون
الان چیکارکنم من میخوام از خونه برم میترسم بدتر شه میخوام بمونم تحملشو ندارم
ازش بدم میاد

سلام عزیزم.به اعصاب خودت مسلط باش و انقدر غصه نخور.شوهر شما وقتی موضوع خیانتو به روش اوردی ابراز پشیمونی نکرد؟ طلبکار بود از شما؟ همش بدیهای شوهرتو گفتی .میشه از خوبیهاشم بگی اگه داره؟

سلام.بهشون پىشنهاد بدىد با پولشون حتى بىشتر از اىنا مى توانند در بىارند فقط کافى از عقلشون بهتر استفاده کنن مثلا مىتونن تو مناطق عرب نشىن شهر اپارتمان بخرند بعدش اونو اجاره بدن به تورىستها قشنگ 30 مىلىون تومن در مىاره تازه با تخفىف. استفاده از الکل هم باىد به پىش ىک روانکاو بروند تا ببىنند چه دلىلى داره که استفاده مى کنن کارى که هم اندازه اون دوستش دارن چىست ان کار را انجام بدهند تاکم کم جاىگزىن بشود

میناجان اختلاف ما از جایی شروع شد که فهمیدم بهم دروغ گفته و ارث پدرش رو داده نزول مسافرت های چندروزه میرفت میگفت دارم معامله جوش میدم شب دیروقت میومد خونه میگفت دارم خریدوفروش میکنم منم میدیدم پول زیادی درمیاره باورکرده بودم
گوشیش همیشه رمز داشت تا اینکه دیشب مچشو گرفتم انقدر مشروب خورده بود که پرت و پلا میگفت دادوبیداد کردم زد تو صورتم گرفت خوابید
موندم امشب چطوری باهاش برخورد کنم
اخلاقای خوبش بامحبت خوش اخلاق زبون باز البته همه اینا تا قبل اینکه قضیه نزول رو بفهمم بیست روزه متوجه شدم همش دعوا داریم بدم میاد ازش دوسال بهم دروغ گفت
آقا امید قبول نمیکنه پول مفت بهش چسبیده الکل رو هم دوساله میخوام ازش بگیرم نمیتونم
الان مشکل اصلی من خیانتشه تو پیام هاش کاملا واضح بود رابطشون بیخ پیدا کرده

- - - Updated - - -

میناجان اختلاف ما از جایی شروع شد که فهمیدم بهم دروغ گفته و ارث پدرش رو داده نزول مسافرت های چندروزه میرفت میگفت دارم معامله جوش میدم شب دیروقت میومد خونه میگفت دارم خریدوفروش میکنم منم میدیدم پول زیادی درمیاره باورکرده بودم
گوشیش همیشه رمز داشت تا اینکه دیشب مچشو گرفتم انقدر مشروب خورده بود که پرت و پلا میگفت دادوبیداد کردم زد تو صورتم گرفت خوابید
موندم امشب چطوری باهاش برخورد کنم
اخلاقای خوبش بامحبت خوش اخلاق زبون باز البته همه اینا تا قبل اینکه قضیه نزول رو بفهمم بیست روزه متوجه شدم همش دعوا داریم بدم میاد ازش دوسال بهم دروغ گفت
آقا امید قبول نمیکنه پول مفت بهش چسبیده الکل رو هم دوساله میخوام ازش بگیرم نمیتونم
الان مشکل اصلی من خیانتشه تو پیام هاش کاملا واضح بود رابطشون بیخ پیدا کرده

دیشب باهاش صحبت کردم قسم خورد تازه باهاش رفیق شده بود و باهاش رابطه ای نداشت و باهاش بهم میزنه گفتم دروغ میگی دوساله دروغ میگی گفت فقط با رفیقام برای تفریح بیرون میرفتیم بهت دروغ میگفتم هیچ موقع با هیچ دختری نبودم
گفتم زنگ بزن بهش باهاش صحبت کنم هرچی اصرار کردم قبول نکرد گفتم بهش زنگ بزن ببندش فحش و باهاش بهم بزن
قبول کرد زنگ زد باهاش تموم کرد گفتم رمز گوشیتو باید بهم بگی هرجاهم میری بهم بگی مشروب هم دیگه نباید بخوری گفت باشه
گفتم پول نزولی رو پس بگیر قبول نکرد
دروغ میگه بهش اعتماد ندارم اصلا نمیتونم وجودشو تحمل کنم ده بار گفت دیگه مشروب نمیخوره باز شب میومد متوجه میشدم که خورده
خواهر هشت سالش دیشب بهم گفت داداش میخواد خواهر جدید برام بیاره
اعصابم خورد شد باهاش دعوا افتادم البته بچه مقصر نیست از دلش در ابردم دیشب بغلم گریه کرد گفت فقط تورو میخوام خواهرجدید نمیخوام
میترسم بچه پیش کسی حرفی بزنه آبرومو ببره

سلام
من درکت میکنم عزیزم، خیلی سخته ادم از همسرش که نزدیک ترین فرد بهش هست دروغ بشنوه، مخصوصا وقتی این دروغ مستمر باشه ادم تماااام اعتمادش رو به همسرش از دست میده و حتی به کوچک ترین حرفشم نمیتونه اعتماد بکنه، فکر میکنه حالا این موارد دروغ گویی رو بر حسب اتفاق موفق شدم بفهمم، اما خدا عالمه چندین جای دیگه هم بهم دروغ گفته اما نتونستم مچشو بگیرم.
اما با بی تاب شدن و حرص خوردن چیزی عوض نمیشه فقط خودتو نابود میکنی. راه بهتر اینه که سعی کنی به اعصابت مسلط باشی و به جای حرص خوردن الکی با ارامش به همه چیز فکر کنی و منطقی با تمام رویدادها مواجه بشی. الان دروغ گفتن برای خیلیا اسون شده و بدون دروغ اموراتشون نمیگذره اما هر کاری کنی تو روت اعتراف نمیکنن که دروغ گفتیم. پس باید با درایت با این ادما برخورد کنی. مثل خودشون خونسرد باش و در کمال ارامش با روش هایی سعی کن در مقابل خودت بی دفاعشون کنی. بهترینشم اینه که با مدرک گیرشون بندازی. اصولا زندگی های امروزی مثل صحن دادگاهن و بدون مدرک و ادله حرفت خریدار نداره. نه فقط در برخورد با همسرت که در برخود با همسایه و دوست و فامیل و ... هم وضعیت به همین منواله. اگر میخوای کلاهت پس معرکه نباشه باید مدام در حال یادگیری باشه، یادگیری سیاست، مهارت، اطلاعات و...
ضمن اینکه بهتون پیشنهاد میکنم با خواهر شوهرتون ملایم تر رفتار کنین چون به واقع ایشون مقصر نیستن چند تا سوال دارم ازتون. تحصیلات شما و همسرتون چه میزانه؟ شغل هر دوتون؟ ایا همسرت خواهر یا برادر دیگه ای داره؟ خصوصیات منفی همسرت به جز مشروب خوری، دست بزن داشتن، پول نزول دادن، دروغ گفتن، خیانت کردن، چی هست؟ خانواده ی پدریت آیا این موضوعات رو میدونن؟ رفتار همسرت با خانواده ی پدرت چطوره؟
همسرت میدونه که با اثبات این موارد در دادگاه علنا با اخذ مهریه ت میتونی طلاق بگیری و دادگاه حق رو به تو میده؟ از نظر من پدرتون باید یکم با قاطعیت بیشتری با همسرتون صحبت کنن تا حساب کار دستش بیاد. خود شمام رفتار قاطعانه و جراتمندانه ( نه داد و بیداد، با خونسردی اما قاطعیت) موضع خودتونو براشون مشخص کنین.
قبل از هر چیز روی دروغ گویی ایشون کار کن. اینکه بهش ثابت کن هیییچ دروغی رو نمیشه تا ابد گفت و بالاخره یه روزی و یه جایی این دروغ لو میره و هر چه مدت اون دروغ بیشتر باشه اسیبشم بیشتره. از موضع ضعف با شوهرت برخورد نکن که فکر کنه عاجز و ناتوانی بلکه با ارامش و قاطعیت و متانت حرفاتو تمام و کمال بزن.

خیلی سخته دوسال دروغ بشنوی دو روز سه روز منو میفرستاد خونه پدرم میگفت دارم میرم معامله جور کنم ساعت یک شب میومد خونه میگفت داشتم معامله میکردم بعد بفهمی پول داده نزول و همش دنبال خوش گذرونی بوده
همش فکرمیکنم وقتی میگفت دروغ میگفت کجا بوده پیش کی بوده
میدونم دروغ میگه که با دختره رابطه نداشته
هردو لیسانسیم من شغلی ندارم شوهرم هم مبل فروشی داره
اخلاق بد دیگه ای نداره اتفاقا تا وقتی بهش گیر ندم خیلی خوش اخلاقه اخلاقش با خانوادم هم خیلی خوبه خانوادم نمیدونن که اختلاف داریم اگه بدونن پول نزول داده که پاشونو خونه ام نمیذارن
شوهرم فقط یه خواهر هشت ساله داره که چون پدرومادرش فوت کردن با ما زندگی میکنه من رابطه ام با خواهرشوهرم خیلی خوبه فقط هشت سالشه منو آبجی صدا میکنه دیشب وقتی گفت داداش میخواد خواهرجدید برام بیاره عصبی شدم دعوا کردمش گریه افتاد زودم از دلش در ابردم
زنگ زدم موبایلش گفت مغازه هست درجا زنگ زدم مغازه پسرعموش گفت شوهرم مغازه نیست
دارم دیوونه میشم که کجائه بازم دروغ گفت بهم
هنوز نیومده خونه بیاد بازم دعوامون میشه
حالم بهم از دروغ گفتناش بهم میخوره
دلم میخواد از خونه برم بلکه آدم شه

- - - Updated - - -

خیلی سخته دوسال دروغ بشنوی دو روز سه روز منو میفرستاد خونه پدرم میگفت دارم میرم معامله جور کنم ساعت یک شب میومد خونه میگفت داشتم معامله میکردم بعد بفهمی پول داده نزول و همش دنبال خوش گذرونی بوده
همش فکرمیکنم وقتی میگفت دروغ میگفت کجا بوده پیش کی بوده
میدونم دروغ میگه که با دختره رابطه نداشته
هردو لیسانسیم من شغلی ندارم شوهرم هم مبل فروشی داره
اخلاق بد دیگه ای نداره اتفاقا تا وقتی بهش گیر ندم خیلی خوش اخلاقه اخلاقش با خانوادم هم خیلی خوبه خانوادم نمیدونن که اختلاف داریم اگه بدونن پول نزول داده که پاشونو خونه ام نمیذارن
شوهرم فقط یه خواهر هشت ساله داره که چون پدرومادرش فوت کردن با ما زندگی میکنه من رابطه ام با خواهرشوهرم خیلی خوبه فقط هشت سالشه منو آبجی صدا میکنه دیشب وقتی گفت داداش میخواد خواهرجدید برام بیاره عصبی شدم دعوا کردمش گریه افتاد زودم از دلش در ابردم
زنگ زدم موبایلش گفت مغازه هست درجا زنگ زدم مغازه پسرعموش گفت شوهرم مغازه نیست
دارم دیوونه میشم که کجائه بازم دروغ گفت بهم
هنوز نیومده خونه بیاد بازم دعوامون میشه
حالم بهم از دروغ گفتناش بهم میخوره
دلم میخواد از خونه برم بلکه آدم شه

بزرگترین خیانتی که شوهرت بهت کرده اینه که بهت دروغ گفته! دروغ بنا به فرموده ی پیامبر اکرم (ص) کلید تمام گناهان دنیاس! کسی که بهت بتونه دروغ بگه ولو کوچیک ولو یک بار، قادر هزاران بار بهت دروغ های بزرگ تر دیگه ای بگه. همونطور که خودتم گفتی شوهرت نه یک بار نه 2 بار بلکه به صورت مستمر 2 سال!!! بهت دروغ گفته. پس هر کار دیگه ای در حق تو ازش برمیاد که انجام بده ولی به تو اطلاع نمیده. پس لطفا تا زمانی که بچه ای ندارین و فقط شما 2 نفر درگیر این زندگی مسموم هستین، قوی و قاطع با این مشکل بزرگ و سم مهلک زندگی مشترکتون مبارزه کن. اعتمادت الان به شوهرت سلب شده منم میدونم چه حسی داری، چون قویا از دروغ متنفرم و اگر فقط یک بار از کسی دروغی ولو کوچیک بشنوم دیگه از قران لباس بپوشه هم، نمیتونم یک کلمه از حرفاشو باور کنم. چون عقل سلیم میگه ادم عاقل از یه سوراخ 2 بار گزیده نمیشه و اعتماد مجدد به ادم دروغگو اشتباه محضه. یکم چشم و گوشتو باز کن. با دقت به تمام کارهایی که شوهرت انجام میده و حرفایی که میزنه زوم کن. مو رئ از ماست بکش بیرون. از متخصصین کمک بخواه. اعتماد بیجا نکن. تلاش کن مقتدرانه و جراتمندانه موضع خودتو مشخص کنی که همسرشی و حق داری از هر چیزی که به زندگی مشترکتون مربوط میشه بدون کم و زیاد مطلع بشی. دروغ هاشو بهش بگو و بهش یاداوری کن که هرگز نمیتونه یک دروغ رو مدت ها تحویل بده و بالاخره لو میره.