بدهکاری بسیار سنگین همسرم و عادت به کلاهبرداری و پول قرض گرفتن

سلام. خانم ۳۱ ساله هستم که حدودا ۲ سال ازدواج کردم. شوهرم ۷ سال از من کوچکترن! تحصیلات و سربازیش نیمه کاره است و شغل مشخصی و ثابتی نداره. در اثر یک شراکت با برادر من به بدهکاری حدود ۳۰ میلیونی برخورد. البته من از هیچی خبر نداشتم. بعداز ازدواج متوجه شدم. شدید ادم دروغگو و پنهان کاری هست.
برای حل مشکل بدهکاریش از دیگران پول میگرفت و بهشون قول میداد که با این پول خرید و فروش انجام میده و یک ماه دیگه با کلی سود پول رو بهشون برمیگردونه. اما هیچ کدام از اینها اتفاق نیفتاد و روز به روز بدهکاریش بیشتر شد. بطوریکه نزدیک ۲۵۰میلیون شد بدهکاریش. پدرش خونشون رو فروخت و یک مقدار از بدهیش رو داد اما او همچنان برای حل مشکلش با وعده و وعید از دیگران پول میگیره و به تعداد طلبکاراش و شکایت هاش اضافه میکنه. یکبار هم بخاطر شکایت طلبکار یک هفته رفت زندان.نه حاضره کار کنه و نه حاضره بره زندان
به نظرتون ادامه ی این زندگی فایده ای دارد برای من ؟ هر وقت هم بحثمون میشد و میگفتم چرا اینطوری زندگی میکنی میگفت من همینم من درست نمیشم. تو هم برو طلاق بگیر. خیلی این جمله رو میگفت. من نرفتم وبرای طلاق اقدامی نکردم. اما الان فکر نکنم امیدی باشه دیگه

اجازه بدین تجربه ی شخصی ام رو باهاتون در میون بذارم. من تا به حال ندیدم کسی که عادت های بد اقتصادی مثل شوهر شما داره اصلاح بشه. یعنی کسایی که تو جوونی چنین عادت ها و رفتارهایی داشتند رو می شناسم که حتی تو 50 سالگی هم به همون شیوه ادامه می دن. مشکل امثال شوهر شما اینه که اصولا هیچ قبحی در سواستفاده از اطرافیان و عزیزانشون نمی بینن، مسئولیت پذیر نیستند و احتمالا همیشه دیگران رو در مورد مشکلاتشون مقصر می دونند. چنین حالت هایی قابل تغییر نیستند.

تصمیم با خودتونه که آیا با چنین آدمی ادامه بدین یا نه ولی امیدی به اصلاحشون نداشته باشید.

سلام. همسرتون الان 24 سالن. زمان ازدواج هم 22 بودن و شما 29. فردی که هیچ کار مهمی رو در زندگیش کامل تمام نکرده (سربازی و تحصیلش)

میشه بگید ملاک های ازدواج تون با همسرتون چی بوده؟ یعنی ملاک های مثبت همسرتون رو که بر اساس اونها ازدواج کردید رو بگید

من و همسرم توی محل کارش با هم اشنا شدیم. اصلا قصد ازدواج نداشتم اما حدودا ۳ سال با هم یک جا همکار بودیم. رفتارهای و خصوصیات اخلاقی و شخصیش خیلی خوبه. توی خونه همسر بسیار بسیار خوبی هستن. دوسش دارم. اما نمیشه آینده ای از زندگی زناشویی باهاش تصور کرد.
من در انتخابم اشتباه کردم. قبول دارم.
همسر من مستقل بودن رو بلد نیست چون همیشه خانوادش کمکش میکنن اما الان پدرش فوت کرد و دیگه هیچ پشتوانه مالی هم نداره.

خب اینکه میگید دوستش دارید و در منزل همسر خوبی هستند اینا حسن هستند. ولی از اون طرف هم مسائل و مشکلات اقتصادی با این شدت هم خیلی مهم هستند و باید هر دو جنبه رو در نظر بگیرید.
برادرتون یا پدرتون یا کلا افراد معقول و پخته اطراف تون چه پیشنهادی بهتون میدن؟ میگن بسازید یا جدا بشید یا راهکار دیگری میدن؟
کل بدهی فعلی ایشون چقدره؟ در حدی هست که بشه با کار کردن معمولی و معقول در 3-2 سال صافش کرد؟

خب هیچ کس دوست نداره من جدا بشم. اما خانوادم میگن این ادم تغییر نمیکنه.
مشکل بدهیش این هست که همه ازش شکایت کردند و دادگاه و حکم جلب به مشکل بدهیش اضافه شده. از طرفی با کارهای اشتباه و پول گرفتن از دیگران بدهکاریش رو زیاد میکنه.الان حدود ۱۰۰ میلیون اما درآمد کمی داره. پنهان کاره و منم شاغلم وقت ندارم همش دنبال کارهای او باشم. از تمام همکارای من توی محل کار قبلیم پول قرض گرفته.
شاید خودخواهانه باشه اما من بیشتر به فکر نجات خودمم تا دیر نشده

خب شما بزرگش کن.
زن 29ساله که با پسر22ساله ازدواج مي کنه،قصد بزرگ کردن اونو داره.
حالا اون جووني کرده و بلندپروازي هايي کرده و زمين خورده،بگو مسيوليت با خودته و من کمکي نمي کنم،روي من حساب نکن.
شماهم انتخابت درست نبوده پاي مسوليتش بايست.

سلام عزیزم متاسفم اما شما باید پای انتخابت بایستی این درست نیست تو این وضعیت شما هم تنهاش بذاری یک دلیل اساسی که ایشون دایم درحال شکست هست عدم اعتماد بنفس و برداشتن هندوانه با یه دست هست کمکی که شما میتونی بکنی اولا حس اعتماد بنفس و با ارزش بدون و با لیاقت بودن رو در ایشون زیاد کنید تا بتونه از پس مشکلات بربیاد از همسرت بخاه بره ازشون مهلت بگیره و دیگه نزول نکنه تا این برهه تمام بشه کمکش کن نه اینکه تنهاش بگذاری
یادت باشه علت و ریشه دروغ و پنهان کاری ترس و تحقیر شدن و طرد شدگی هست پس با همسرت مثل یه رفیق باش تا باهات صادق باشه
یادت باشه همسر باش نه مادرش

دو روز پیش بعد از دعوا با همسرم خونه رو ترک کردم. برای طلاق و جدایی از طریق قانونی درخواست دادم .
امیدوارم کار درستی انجام داده باشم :tranquillity: