نمیدونم چطوری فراموشش کنم
با سلام خدمت مشاوران و دوستان عزیز سایت عالی همدردی
من واقعا به کمکتون احتیاج دارم.
من دختری23ساله ام.که تقریبا یکسال قبل اقا پسری که من چند بار دیده بودن و من فقط یک بار اتفاقی ایشون را دیدم که با پیامک با من ارتباط برقرار کردن و گفتن تمایل به اشنایی دارن با قصد ازدواج و اصلا از رابطه و دوستی خوششون نمیاد و خیلی هم اصرار کردن منم اصلا نمیدونم چطور راضی شدم چون اولین بارم بود و واقعا هم ساده بودم خیلی راحت دلبستم و ایشون مدام میگفتن بهتره حضوری همدیگرو ببینیم که من به هزار دلیل خواسته شونو رد میکردم ارتباط پیامکی و تلفنی ما 71روز ادامه داشت تا اینکه ی شب بی مقدمه وسط حرفام گفت که وجودت ازاردهنده س و برو منم واقعا هم دلم به شدت شکسا هم غرورم چون بی دلیل طرد شدم.حدودا 4ماه گذشت.و من بدترین روزهای عمرمو گذروندم چون هم به حرفها و قولهاش ایمان داشتم و ایشون تا80درصد با معیارهای من واسه ازدواج همخوانی داشت.بعد چهار ماه پیام دادن که خیلی پشیمونه و اشتباه کرده و امده واسه حلالیت .منم چون هم دوسش داشتم و هم مورد خوبی بود واسه ازدواج گفتم که تا 60روز هیچ ارتباطی باهم نداشته باشیم و خوب فکر کنیم که ایشون در جواب گفت که بهت قول ازدواح نمیدم چون در این مدت تصادف بدی داشته و به علت خونه نشین شدن ضرر مالی زیادی کرده....منم با اینکه شکستم گفتم حالا ببینم شاید تو این شصت روز.دیدم به درد هم نمیخوریم.در این شصت روز هم اشتباه بدی کردم و با یه اکانت دیگه قصد امتحان کردنشو داشتم که فورا فهمید منم و دعوای بدی شد بخاطر این و گفت اعتمادمو خورد کردی منم گفتم باشه پس همه چیو بذار الان تموم کنینم و تومرد باش و دیگه مزاحمم نشو گفت باش ه....و اونم راحت قبول کرد ماه بعدش دوباره پیام داد که من فقط فحش دادم چون زده بود زیر قولش.دوباره قول داد پیام نده ولی ماه بعدش دوباره پیام داد و من تا دو هفته باهاش حرف زدم و قول داده دیگه تموم بشه ولی بازم چندین بار پیام داده که هر بار من قاطعانه میگفتم تمومش کنه و حتی تهدیدش کردم که به بابام میگم ولی ایشون گفتن براش مهم نیس.عید قربان پیام داد و عید و تبریک گفت و بهم گفت اگه از ته دل دوس داری فراموشت کنم قول میدم دیگه مزاحمت نشم.منم گفتم اگه به ازدواج ختم نشه بهتره نباشی گفت قرار نیس هر عشقی بهم رسیدن باشه یعنی خیلی واضح گفت قصد ازدواج با من رو نداره.....منم گفتم یکساله داری منو عذاب میدی و من نمیتونم رو کارام تمرکز کنم و چون تازگی ارشد قبول شدن واهمه دارم برم دانشگاه چون مغزم کامل بهم ریخته س و ایشون قسم خورد دیگه عذابم نده و هیچوقت پیام نده.ولی من بازم باورم نشده.خیلی برام سخته که انقد راحت با وعده ازدواج فریب خوردم .بخدا دارم دیوونه میشم که بازیچه شدم.از یه طرفم هنوز دوسش دارم و بهترین گزینه برای ازدواج میدونم و نمیتونم حتی یک ثانیه از فکرش دربیام....خواهش میکنم کمکم کنید فراموشش کنم یا راهنمایم کنید اگه دوباره پیام داد چی بگم؟اینم بگم که ایشون27سالشه و تحصیلاتشم ارشده.....پیشاپیش از راهنمایی شما ممنونم