-
دعوا و کتک و خودکشی
من شش ماهه ازدواج کردم در پی یک سال عقد .
با همه حس شکست و مشکلات فرهنگی که با خانواده همسرم داشتم طبق مشاوره حضوری و تمرکز روی خوبی های زندگی تصمیم به ادامه این زندگی گرفتم
که خوب خوشحالم بودم و خوشختی رو حس میکردم
تا اینکه سر یه دعوای بچگونه من یه سری مدارک و پرت کردم سمت همسرم و اونم به طور وحشیانه بهم حمله کرد و انقدر شوکه شدم که حتی نتونستم از خودم دفاع کنم و حتی دستم که حلقه توش بود و محکم فشار داد که بیشتر درد بگیره
بعدشم رفت و برای خودش غذا گرم کرد
من تو این زمان انقدر عصبی شدم که دو بسته قرص ترامادول که از قبل داشتم . رو هم 1500 میلی گرم میشد رو خوردم بعدم غسل کردم و سشوارکشیدم و لباس خوب پوشیدم و خوابیدم
جای خالی قرصهارم دادم به همسرم . گفتم دیگه همه چیز تموم شد و البته اون میگه باورش نمیشده که من خورده باشم . اون ولی رفت برای خودش چایی دم کرد و نشست تلویزیون دیدن.
خوب طبیعتا تو کمتر از دو ساعت باید اور دوز میشدم و تو کما میرفتم
اما ببعد از بیشتر از چهار ساعت دیدم فقط تصاویر برام یکم مبهم شده و رفتم دستشویی یکم آب زدم به صورتم و وقتی برگشتم کلی بالا آوردم و خوب طبیعتا بعد بیمارستان و بقیه موارد که خیلی بد بود
من اصلا پشیمون نبودم و نیستم از اتمام زندگی چون دیگه واقعا خسته شدم و تنها امیدوم که همسرم بود از بین رفت و واقعا عصبی بود و خوب خودکشی هم ته ذهنم بود
الان سوالم اینه که چرا من موفق نشدم ؟ چرا بالا آوردم همه قرص ها رو ؟ دکتره گفت 1500 میلی گرم ترامادول خوردی فقط یکم سرگیجه داری این عجیبه فکر کرد من میخوام از اقدام به خودکشی همسرم و بترسونم در حالی که قصدم واقعا خودکشی بود
کلی مطالعه و برنامه ریزی کرده بودم براش که اگه یکوقت از همسرمم ناامید شدم این تنها راهو داشته باشم.
سوال بعدی اینه که الان باید با همسر چه رفتاری کنم؟
میگه دوست دارم تو همه زندگیمی و گریه میکنه اما چرا من و زد؟ چیزی که اصلا فکرشم نمیکردم و میگه تا حالا همچین برخوردی با کسی نداشته و کلا کم عصبانی میشه . اما چرا یهو این کارو کرد؟ واقعا قابل اعتماد هست؟برای زندگی ؟
به خودم میگم من تو هیچی موفق نبودم نه کار نه درس نه روابط خانوادگی و دوستانه نه ازدواج نه حتی خودکشی
-
وای وای وای اخه این چه روشی بوده برای حل مشکلات؟:81::81: :47: باید بیشتر در مورد مشکلاتت توضیح میدادی که چی شده که شما به این فکر رسیدی در مورد یه روش خودکشی تحقیق کنی و زیر سر بزاریش و وقتی شرایط بد شد سریع اقدام کنی؟ ببین دوستم مسایل تو زندگی همه هست خیلی بیشتر از مواردی که شما باهاش مواجهی بعضیا دارن دست و پنجه نرم میکنن/ این که شوهر شما روتون دست بلند کرده که اونم ظاهرا خیلی جدی نبوده اصلا نباید باعث بشه ازشون طوری ناامید بشی که اقدام به خودکشی کنی!!!! یعنی فاصله خوشبختی و اوج بدبختی شما یه دعوای به قول شما ساده و یه اشتباه شوهرتون بوده؟؟؟؟ دو تا خواهش دارم ازت اول این که در مورد مشکلاتت توضیح کامل بده ودوم اینکه یه تست افسردگی بگیر از خودت و نتیجشو بگو که بفهمیم شرایط روانیت چطوره؟؟؟تو نت راحت پیدا میکنی!!!!!
-
ضمن درود و ادب
ابتدا در مورد خودکشی صحبت میکنم.
خواهر عزیزم ، شما فرمودین که در هیچ چیز موفق نبودین ، نه کار ، نه درس ، نه روابط خانوادگی و نه خیلی چیزهای دیگر که خودتون برشمردید...
اما این نوید را به شما میدم که شما می توانید در مرگ موفق باشید.
ببینید ، انسان یک سری حق و حقوق هایی داره ، این حق و حقوقها که پایمال بشه ، عزت انسان میره زیر سوال ؛ یکی از این حق ها این هست:
حق زندگی: من به عنوان یک انسان در این کره ی خاکی حق دارم زندگی کنم مادامی که زندگی اشخاص دیگر را دچار اخلال نکرده ام و قانون علیه من اقدامی صورت نداده است
حق اظهار نظر در باره ی خود: اگر قرار باید کسی در مورد کارهای من قضاوت کند ، قاضی نهایی کارهایم ، شخص خودم خواهم بود و نه دیگران
شما با خودکشی ، 2 شرط زیر را از حقوق حقه ی خودتان هست زیر پا می گذارید. اجازه بدید روند خودکشی را شرح بدم تا مطالعه کنید و ببینید چه اتفاقی برای شما می افته:
در هنگام خودکشی ؛ اگر از دست شخص خاصی ناراحت شده باشید ، و بخواهید خودکشی کنید ناخودآگاه حق زندگی خود را به آن شخص داده اید. ریسمان زندگیتان را در دست او قرار داده و قضاوت نهایی را به او سپرده اید. نتیجه این است که در این صورت ، حتی شیوه ی مرگ شما نیز موفقیت آمیز نخواهد بود
ممکن است در مقام اعتراض بگویید من خودم تصمیم میگیرم خودکشی کنم ، در این صورت من از شما سوالی میپرسم ، اگر عامل ناراحت کننده ی شما ، مثلا شوهرتان ، وجود نداشت مجددا تمایل به خودکشی داشتید!؟
مرگ عزت مندانه چیست؟
مرگ عزت مندانه به این معناست که شما حداقل به یکی از مسئولیتهای خودتان در قبال زندگی عمل کرده باشید و بعد از دنیا بروید ، در زیر برخی از این مسئولیتها را بر می شمارم:
- مسئولیت تربیت فرزند
- مسئولیت نگهداری از پدر و مادر
- مسئولیت خدمت به جامعه که به انواع گوناگون امکان پذیر است. برای شخص عالم ، علم او خدمت کننده به جامعه است ، برای شخص کارگر ، کار کردن او ، خدمت به صنایع کشور خودش است. برای یک رزمنده ، جنگ و دفاع از میهن ، خدمت او به جامعه است
- مسئولیت تعلیم و...
به عبارت ساده تر ، همه ی ما به مقداری به جامعه خدمت میکنیم ، هر چه مقدار خدمت ما به جامعه بیشتر باشد ، مرگ ما عزت مندانه خواهد بود
لذا اگر به دنبال موفقیت در مرگ می گردید فارق از هر گونه کلیشه ، راه درست مردن را خدمتتان عرض کردم
انشاالله اگر عمری باشد در آینده نیز در مورد خودکشی و بررسی آن در انجمن مطالبی ارسال مینمایم
در مورد زندگی با همسرتان:
خوشبختانه می فرمایید که جلساتی به صورت حضوری با مشاور داشته اید ، بهترین کمک کننده به شما ، مشاوره ی حضوری است. ترجیحا با مشاوری که بیوگرافی شما و همسرتان را دارد...
-
مرسی اکشن اسپایدر خیلی خوب بود
بله پییگیر مشاوره حضوری که حتما هستم
فعلا از خودم متنفرم و زندگیم و انگار زدن رو استوپ
کارم احمقانه بود و هرگز فکر نمیکردم همپین کاری کنم
وحشناکه احساسم به خودم
و همین طور همسرم
که همش فکر میکنم رفتاراش ناشی از اختلالات روانیه و تا حال متوجه نبودم
-
فعلا به همسرت فکر نکن
به آرامش خودت فکر کن
مشاوره حضوریت را ادامه بده :72: