دو برادری که عاشق یک دختر شدند ؟؟؟

6 ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺎﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻢ ﻭﻟﯽ . . . . . . . .ﺑﺎ ﺳﻼ‌ﻡ ﻭ ﺗﺸﮑﺮ ﺑﺎﺑﺖ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺧﻮﺑﺘﻮﻥ
ﻣﻦ 17 ﺳﺎﻟﻤﻪ ﻭ ﺗﻮﯼ ﺗﯿﺰﻫﻮﺷﺎﻥ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻥ ﺳﻘﺰ ﻣﺤﺼﻠﻢ
ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻢ ﻋﻼ‌ﻗﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ (ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ)ﻭ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻈﺮ ﺑﺎ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﻭ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻣﻦ ﯾﮑﯿﻪ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﭘﺎﮎ ﻭﺯﯾﺒﺎ ﻫﺴﺘﺶ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﮔﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺶ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﭘﺎﮐﯽ ﺭﺩﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺩﺍﺩﻩ ﻭﺍﻻ‌ﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻪ(ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﺶ ﺣﺮﻓﻪ) ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﯼ 1 ﻣﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﺶ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻤﻮﻧﯿﻪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻭ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﺩﺍﺩﺍﺷﻤﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺍﻣﻮﺯ ﺯﺭﻧﮕﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻢ
1:ﺁﯾﺎ ﺍﺭﺯﺷﺸﻮ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻢ؟و منجر با اختلاف با داداشم نمیشه
2:ﺍﯾﺎ ﺍﺭﺯﺷﺸﻮ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﮕﻢ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ؟ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻢ؟
3:اصلا به ازدواج فکر کنم؟
ظمنا من 21سالگی ازدواج میکنم حالا با هرکی باشه
ﻣﻦ 17 ﺳﺎﻟﻤﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ 21ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ 17 ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻩ ولی بیش ترین نگرانی من واسه اینه که دیگه نتونم دختری مثل اون پیدا کنم
ﻟﻄﻔﺎ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯿﻢ ﮐﻨﯿﺪ

سلام دوست عزیز
بترتیب سوالاتت پاسخ میدم وبعد هم یه راهنمایی کوچیک میکنم و امیدوارم مفید باشه.
۱- ارزشمند بودن این ازدواج بستگی به خودت و شرایطت داره ، اصلا کاری به برادرت ندارم , خودت ببین یه عمر با این دختر میتونی بمونی یا نه.
در مورد اینکه برادرت ناراحت میشه یانه باید بگم خودت بزار جای برادرت ؟ چی میشه داستان ؟ ناراحت نمیشی؟
۲- الان به دختر یهو نگو دوست دارم چون برادرت این کار کرده.
اگه میدونی واقعا موضوع برادرت تموم شده آخر پیام ها میگم چکار کن.
۳- فکر کردن به ازدواج مثل سوال اول هست , باز بستگی به خودت داره , دانشگاه , سربازی و اینکه ببین کار یا درآمد داری.
فقط به این فکر نکن ازدواج کنی , عدم توانایی مالی در ازدواج یکی از مشکلات امروز مردها هست.

خب حالا , اول برو موضوع با مادرت در میون بزار , فقط مادر , بعد مطمین بشو که بین برادرت و دخترخانم رابطه ای نیست و قصد ازدواج ندارن و بعد از طریق مادرت برای خواستگاری یا نامزدی برو جلو.

اصلا با دختر و برادرت صحبتی نکن مگر اینکه مادرت پیش قدم بشه.

امیدوارم موفق باشی.

هنوز زوده برا ازدواج تو هنوز خیلی جوونی 17 سالگی که سن ازدواج نیستش اینجوری بگم هنوز بچه ای برو دنبال درس مشقت هنوز به ازدواج فک نکن پسر خوب

سلام

ایا شما با برادرت رابطه صمیمی داری؟؟

ایا با برادرت در این مورد صحبت کردی یا میخوای تا برادرت نفهمیده قال قضیه رو بکنی؟

این دو تا رو جواب بده..ممنون

خب اره خیلی صمیمی هستیم ولی حقیقا اون خیلی خیلی منو دوس داره منم باهاش صمیمیم ولی ن به اندازه اون چون من تو جامعه برویی دارم اون عقب تر از من(طبق گفته ی اطرافیان)
ن بهش نگفتم و نمیخوامم که بگم حداقل تا بعد از کنکورم چون مثل قرون وسطی فکر میکنه

حقیفتا تا به حال به سربازی فکر نکرده بودم و فقط مسئله داداشمو مانع میدونستم
درباره وضع مالیم الان وضعیتمون ضعیفه


خب دغدغه من اینه که نمیتونم دختری مثل اونو پیدا کنم
و مطمنم که پیدا نمیشه
ظمنا آیا منجر به اختلاف با داداشم نمیشه؟؟؟
خب حداقل بگید چطوری فراموشش کنم در حالی که هر هفته میبینمش و جلوم با پاکی و نجابتش با زیبایی و عقلش و کاراش خود نمایی میکنه؟

سلام..

همین که میگید دگ شاید دختری مثله اون پیدا نکنم ,همین نشان از زود بودن ازدواج برا شماس که دوستان بارها اشاره کردن.. میلیون ها دختر هست که مثله دختر خاله شما هستند .. ولی حس زیبا و قوی که شما از خودتون نسبت به ایشون
ساطع میکنید باعث خطا تو ذهنتون میشه و از طرفی چون برادرتون هم ایشونو دوس دارن بنابه مقتضای سنتون شتاب و ترس از اینکه ماله برادرتون بشه این جور شما رو به تلاطم انداخته..

در حالیکه شما الان باید ابتدا درستون تموم بشه..سربازی پیش روتونه.. بعد سربازی تازه باید دنباله کار باشین که الحمدااله فعلا بیکاریه.. تازه اگه کاری هم پیدا کردین تا سرمایه ای دستتون بیاد تا باهاش عروسی بگیرید یه پنج شش سالی طول میکشه اگه خوش بینانه نگاه کنیم..
راه میانبر اینکه پدرتون وضعش خوب باشه و ساپورتتون کنه.. و الا اینجوری سقف رویاهاتون از اسمانخراش میشه زیر زمین متروکه

ﺻﻔﺎﺗﺶ ﺍﯾﻨﺎﻥ:ﻣﻄﻤﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﺎﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮﯼ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﭘﺲ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﭘﺎﮐﻪ
ﻫﺮﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﺎﺷﻪ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﻭ ﺫﮐﺎﻭﺗﺶ ﭘﯽ ﻣﯿﺒﺮﻩ(ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻧﻘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ)
ﺧﯿﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ
ﺗﻮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺮﻭﯾﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﺎﺑﺎﺷﻢ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭﯾﻪ ﻭ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﻪ ﺗﺎ ﻣﺮﺩ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺷﺮﻁ ﺍﻭﻟﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻢ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ
2ﺧﺐ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺑﮕﯿﻦ ﭺ ﺟﻮﺭﯼ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺶ ﮐﻨﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻤﺶ ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺻﻔﺎﺗﺶ ﺟﻠﻮﻡ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ

نقل قول چندگانه این پیام

1) ازدواج برای تمام افراد این ماجرا (شما، برادرتون و دخترخاله) زوده!

2) معیارهای شما برای ازدواج خیلی سطحی و ناپخته است علتش هم اینه که نه آمادگی ازدواج رو دارید و نه تصور ذهنی صحیحی از زندگی مشترک دارید. (مثلا به مسئله ی بسیار مهمی مثل سربازی فکر نکرده بودین و همین طور متوجه نیستین که بدون کار اصلا نمی شه حتی سمت ازدواج رفت)

3)اولویت الان شما باید درس خوندن باشه. فقط از راه درس خوندنه که پیشرفت می کنی و فکرت گسترده می شه. در حال حاضر دید بسیار محدودی داری که کاملا برای سنت طبیعیه ولی وقتی وارد دانشگاه بشی و با افکار و عقاید مختلف و آدم های متفاوت نشست و برخاست کنی طرز فکرت تغییر می کنه. این مورد برای دخترخالتون هم صدق می کنه.



تا زمانی که امید دارید که می تونید با ایشون ازدواج کنید فراموشش نمی کنید. این امید رو کنار بذارید و واقعا دیگه به ازدواج با ایشون فکر نکنید تا کم کم فراموششون کنید. روابطتون رو هم در رسمی ترین حالت ممکن نگه دارید.

میخوام به نظر یکی دیگه از دوستان فکر کنید و جواب بدید
"""
ﺧﺐ ﺣﺎﻻ‌ , ﺍﻭﻝ ﺑﺮﻭ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺩﺭ ﻣﯿﻮﻥ ﺑﺰﺍﺭ , ﻓﻘﻂ ﻣﺎﺩﺭ , ﺑﻌﺪ ﻣﻄﻤﯿﻦ ﺑﺸﻮ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﻧﻢ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻗﺼﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﺪﺍﺭﻥ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﯾﺎ ﻧﺎﻣﺰﺩﯼ ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮ.

ﺍﺻﻼ‌ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ ﺻﺤﺒﺘﯽ ﻧﮑﻦ ﻣﮕﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﭘﯿﺶ ﻗﺪﻡ ﺑﺸﻪ.
چون گفتی توی تیز هوشانم احتمالا رشته خوبی هم قبول بشی که ازنظر شغلی مشکلی نداری
میتونی با وام ازدواجم زندگیتو بچرخونی چندسال اول زندگی مشکله ولی بعدش همه چیز خوب میشه
سربازی رو هم میتونی بری ولایت البته این مثبت اندیشیه وگرنه باید چند سال سختی رو تحمل کنی
ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺎﺷﯽ.

""""
لطفا به اینم پاسخ بدید هرچند من تصمیمو بابت فراموش دختر گرفتم و میخوام قطعیش کنم
راستی هردوتامون بچه روستایی و کشاورزیم و اون درس نمیخونه و داداشمم تازه سربازیش تموم ش
ده
اره حق باشما بود معیارام برای ازدواج خیلی بچگونه بود خدایی تازه به اینشم پی بردم
2

خواهشا کمکم کنید بازم با راه کار های دیگه را کمکم کنید فراموشش کنم وقتی که هر هفته اونو میبینم

خواهشا