بیکاری و بلاتکلیفی و اوضاعی بس اسفناک
عرض سلام و ادببنده 2 سال پیش نرم افزار فارغ شدم اون موقع وقتی بازار کار رو دیدم خیلی نا امید کننده بود و تصمیم گرفتم دندون پزشکی بخونم حداقل اگه دندون پزشکی خوب نبود میزدم واسه تخصص جراحی فک و صورت بینی عمل میکردم اونم خوب نبود میزدم فوق تخصص جراحی پلاستیک میخوندم اون دیگه آخرشه !!!ولی خوب امتحان اول افتضاح چون هیچ نخوندم امتحان دوم که امسال باشه 4 ماه قبل امتحان اینقدر زیر فشار روحی بودم چون با توجه به اطرافم دقیقا این روز رو پیش بینی کردم (چون من تو اتاقم مطالعه میکنم و معمولا در روز یک ساعت بیشتر نمیرم بیرون و محلی که توش زندگی میکنم یک مشت آدم فضول که میخوان سر از کار آدم در بیارم و البته اکثرا پیر و بیسواد و من بهشون گفتم کار وب انجام میدم و برنامه نویسی موبایل بصورت دورکاری و اینترنتی، حالا بیا جمعش کن توضیح بده وب، اندروید چیه!!! و اونها فکر کنم طحنه میزنن به مادر و ... نمیدونم نمی گن که دقیقا پشت سر من چه خبره!! منم آدم حساسی هستم پدر و مادرم خیلی دو رو بازی میکنن نمی تونم بفهمم دقیقا مشکل از کجاست) که اونم افتضاح شد. اول که تصمیم به این کار گرفتم پدرم و مادرم گفتن پشتیبانیت میکنیم و ... کلی ذوق کردن ...حالا کنکورم رو که دادم میگن 25 سالته باید یه کاری داشته باشی و اینا منم نه نگفتم گفتم راست میگید و... ولی هر چقدر گشتم کار نبود کارگری ماهی 400 تومن که خودشون میگن نباید بری!!برادرم میگه سه ماه دیگه یه کار دفتری از 7 تا 4 برات سراغ دارم اونم تا 9 ماه، 500 تومن ماهانه!! ولی خوب میتونی هرسال روش حساب باز کنینمی دونم گیجم چیکار کنم، رشته خودم رو ادامه بدم (یعنی بشینم یه مهارتی مثل برنامه نویسی وب یا اندروید یا شبکه رو شروع کنم چون ارشد و دکترای رشته خودم افتضاحه من افرادی رو میشناسم هیچی بارش نیست ولی الان عضو هئیت علمی دانشگاه هستن با مدرک فوق و کلی حقوق میگیرن البته پارتی دارن و بدبختی عظما اینه که یکیشون دکترا قبول شده!!! البته برادر شهیده!! و یکی از استادام که یه ترم بیشتر نبود آنچنان تسلطی داشت رو شبکه داشت که واقعا حیف بود که کلاس بهش ندادن چرا چون زن بود و پارتیش ضعیف و نمونه بسیاره که آدم عاقل نمیتونه رو این موارد واسه آیندش حساب باز کنه)بشینم درس بخونم واسه دندون پزشکی بعد ضمن دانشجویی از بابام بخوام یه تاکسی برام بخره بشینم ضمن درس کار کنم ولی نگید الان تاکسی که اصلا روم نمیشه تو شهر خودم مسافر کشی کنم که این حکم اعدام رو برام داره.الان کاملا مفهموم swallowed donkey رو فهمیدم همین موقعیتی که توش هستم، خودم رو تو اتاق زندانی کردم البته هوا گرمه وحشتناک گرمه، ولی خوب مثل خر تو گل گیر کردمکاش میشد بدون درد مرد، که این موقعیتی که من هستم بدترین درد رو دارهدارم به این فکر میکنم اگه 100 تا ترامادول با نیم لیتر مشروب بخوره چی میشه حداقل مثل آخناتون فرعونی میمیرم، تو کتاب سینوحه نوشته بود که مشروب رو با افیون ترکیب کرد که اخناتون تو خواب بدون درد بمیره، حالا ماندم ترامادول و مشروب از کجا گیر بیارم لعنت به این شانساز اون طرف دندون هام مرتب بهم آلارم میدن که سرویست میکنیم!!!!
- - - Updated - - -
البته ناگفته نماند تو اون چهار ماه قبل کنکورم که گفتم تحت فشار روحی بودم نشستم اندروید تمرین کردم ولی حیف که یه کارم نتونستم باهاش گیر بیارم
