-
گذشته همسرم
همسرم در اثر حساسیت من و نشونه هایی که نشون میداد بهم گفت که در گذشته با دوست پسرش که عاشفش شده رابطه جنسی داشته یک بار و به علت همین رابطه و عذاب وجدانش از هم جدا شدن.
اوایل فک میکردم مبتونم بگذرم گریه میکرد دلم میسوخت.
همسرم دیگه باکره نیس که در صورت طللاق اسمش از شناسنامم پاک بشه. و من در صورت طلاق تا اخر عمرم تنها خاهم موند.قبلا با تنهایی اذیت مبشدم الانم دارم به معنی واقعی زجر میکشم.تلاشای همسرمو بی اهمیت میبینم ازتمام.وجود دوسم داره ولی من نمیبینم.زیباییش ازارم میده. فکر اینکه یکی با زن من حال کرده. یکی بدن زن منو دیده زجرم میده. چیکار کنم؟
زنم کاملا محجبه بود قبل اردواج تو تحقیقات هم اصلن فکرشم نمیکردم. بیست و پنج سالمه و زنم بیست و دو سالشه. سه ماه از عغدمون میگذره.
-
با سلام دوست گرامی من به شخصه اگه پسر بودمو عاشق دختری میشدم و البته درصورتی که ازش مطمئن بودم و دلیل رابطه جنسیش برام واضح و منطقی بود اصلا واسم مهم نبود و حاضر بودم تا اخر عمر باهاش باشم شاید ایشون واقعا پشیمون شده باشه و توبه کرده باشه تا اعتماد کامل پیدا نکردید تصمیم عجولانه نگیرید اول توضیح بخواید ازش وبشناسیدش........
-
دلیل رابطه جنسی اینکه عاشق پسره بوده و کلا دلیل همه رابطه های جنسی هوسه لحظه ای هست.
الان مشکلی نداره اعتماد کامل دارم. فقط همون فکرا که گفتم منو ازار میده.
-
سلام
مطمئنا در شرایط دشوار وآزار دهند ه ای قرار داری .اگر انسانی واقعا توبه کرده باشه از اون اشتباه پاک ومبرا میشود.
اما پذیرش یا عدم پذیرش این مساله برای هرکسی فرق دارد .شما نیاز به مشاوره حضوری داری.
در حال حاضر از گفتن مساله پیش دیگران خودداری کن.
اگر بعد از مشاوره وجلسات ان احساس کردی میتوانی ادامه بدهی از یاد اوری و پرسیدن جزییات اون مساله خودداری کن.
اگر توان پذیرش در خودت ندیدی به دلایل بسیاری از جمله حفظ حریم اون خانواده از گفتن دلیل ومساله ای که اتفاق افتاده جدا پرهیز کن
-
تو این مواقع فکرای مختلفی به ذهن اقایون میاد که به علت غیرت مردونشونه حقم دارید اقایون نسبت به شریک زندگیشون احساس مالکیت میکنن اگه واقعا به همسرتون اعتماد کاااااااااامل دارید پس جای هیچ نگرانی نیست ولی به نظر من شما که هنوز وارد زندگی نشدید و بین دو راهی قرار گرفتید این موضوعو با مشاوری حضوری یا تلفنی در میون بزارید و ازشون کمک بخواید هر چی از رابطتتون بیشتر بگذره حل این موضوع سخت تر از قبل میشه
-
سلام:72:
من نميدونم چرا خانمها متوجه تفاوت نگاه بين يك مرد و زن در مورد اين مسئله نمي شوند. طبيعت يك مرد با زن فرق ميكند. مرد به طور طبيعي حس غيرت دارد.
تا قبل از ازدواج تا ميتوانند از روابطشان دفاع مي كنند، پاي ازدواج كه رسيد و طرف بعد از عشق و حال رهايشان كرد، هزار توجيه ميكنند كه دروغ بگويند. بعد هم يك ادم بي گناه را وارد زندگيشان مي كنند كه بايد تاوان كثافت كاري اينها را بدهد.
وقتي هم كه در اين اشفته بازار پر از بخيه! به كسي نميتوان اعتماد كرد، اگر ازشان گواهي... بخواهي هزار جور تهمت و حرف ميشنوي!
دوست خوبم :72:
اگر ازاله بكارت ايشان به خاطر رابطه با دوست پسرشان بوده، شما شرعا و قانونا ميتوانيد عقد را فسخ كنيد و او را طلاق بدهيد. نترسيد مشكلي پيش نمي ايد و تنها هم نمي مانيد. اين دختر بايد با فردي ازدواج كند درست مثل خودش. اشتباه ادامه يك رابطه با يك فكر خراب براي مدت يك عمر هست. به هيچ عنوان فعلا با او زير يك سقف نرويد!
اگر مطمئني ازاله بكارت توسط خودت صورت گرفته، قبل از عروسي حتما مراجعه مستقيم به مشاور داشته باش تا در برخورد با اين موضوع به تو كمك شود. مشاوره انلاين و غير حضوري خيلي نمي تواند به تو كمك كند. تكرار مي كنم تا زماني كه با اين موضوع كنار نيامده اي و برايت حل نشده به هيچ عنوان با او وارد زندگي مشترك نشو كه با در هم تنيدگي مشكلات، چالش هاي بسيار بزرگتري خواهي داشت.
موفق باشي :72:
كامران
پينوشت:
خانم ها و اقاياني كه توصيه به لاپوشاني، دروغ گويي، و درستي روابط قبل ازدواج داريد، حالا جمعش كنيد.
اي كاش داشتن حق انتخاب را درك ميكرديم، اينكه پسري كه خودش درست زندگي كرده دوست دارد دختري را براي ازدواج انتخاب كند كه مثل خودش گذشته پاك داشته داشته باشد.
درست مثل دختري كه درست زندگي كرده و به جاي عرضه رايگان خودش رو سالها حفظ كرده.
-
سلام.
همسرمن درگذشته با یه دختری دوست بوده.وقتی ماباهم ازدواج کردیم برام جریان دوستیشونو تعریف کرد.و بهم گفت که اون دوستی واسه گدشته بوده و الان تموم شده.و با گدشت زمان فراموشش میکنه.ازم کمک خواست.گعت تنهاش نزارمو کمکش کنم .اونموقع میدونستم که هنوز اون دخترو کم یا زیاد دوست داره اما بخاطر خیانتی که بش شده بود دیگه نمیخواست باهاش باشه.سعی کردم کمکش کنم و کم کم موفق شدم و اونو عاشق خودم کردم.اما حالا مشکل من بودم.من انگار تازه حس میکردم نمیتونم با شرایطش کنار بیام.
و درگیر فکرایی شدم که هنوز بعد 4سال تو سرمه.
باید بدونی که اون رابطه بخشب از زندگی همسرت بده و هرگز فراموش نمیشه.اما میتونه کمرنگ بشه.اگر میدونی توانشو داری ووقدرتشو داری که بعدهابه خانومت سرکوفت نزنی و بهش بی اعتمادنباشی و باور کنی که اون اتفاق واسه گدشته بوده و تموم شده که هیچی اگر نه بی اعتمادی هم تورو هم اونو عذاب میده.
اما من از اینکه کنار شوهرم موندم و کمکش کردم که اونو فراموش کنه و باهم خوش باشیم خوشحالم.گذشته از فکرایی که هنوز گاهی با وجود اینکه اعتماد دارم اشتباهن عدابم میده.
دعا میکنم با خودت زودتر کنار بیای.
-
مشاوره رفتم. گفت با فکزات مبارزه کن گفت خوبی های زنتو یاداوری کن . گفت فک کن با خدا معامله کردی. متاسفانه خیلی جواب نداد. گفت یه ماه دیگه برگرد. باتجربه نبود فک کنم.
در مورد بکارتم شک دارم. نخاستم اثبات شه چون در صورت اثبات خلافش طبق حرف همسرم، خیلی بد بود برا خودم. ضمنا به هیچوقت نمیخام به ابرو بردنش ختم شه. هر کار میکنم نمیتونم کنار بیام. روش میخام برا کنار اومدنش. چون اگه جدا شم که یه ادم مطلقه نهایتا یکی مثه همین گیرم میاد. و مجبورم تنها بمونم.
-
سلام
بنظر من اینو هم در نظر بگیر که همسرت باصداقت کامل آمده وهمه چیز رو بهت گفته بهت اعتماد کرده یعنی قبولت داشته پس سخت نگیر . ولی بقول دوستان حتما تو خودت حلش کن وگرنه اگه بخاهی بهش سرکوفت برنی بعدا وزندگی خودت و آن رو بهم بزنی درست نیست .
تصمیم عاقلانه بگیر شما بعدا هم میتونی بایک دختر ازدواج بکنی
-
دو تا سال
شما که انقدر برات مهمه چرا قبل عقد تو دوران آشنایی راجع به روابط قبل ازدواج نپرسیدی؟؟؟
و چرا الان بعد عقد تجسس کردی و پرسیدی؟
خودت هیچ رابطه ای نداشتی؟