نوشته اصلی توسط
sara.marg
آقای داوود.ت ما دوتا خواهر هستیم اون پنج سال از من کوچکتره اما شرایطش اصلا مثل من نیست سوگلی همه هست...البته من خودمم واقعاااا عاشقشم هرچند که اونم جدیدا مث بقیه شده میرمم بغلش کنم نمیذاره
وضعیت مالیی نسبتا خیلی خوبی داریم ولی عین کسایی زندگی میکنیم که انگار هیچی ندارن!!یه خونه تو شمال شهر داریم و کلی پول نقد تو حساب بابا که دسسست بهش نمیزنه به هیچ وجههه!!!به طوری که خیلی از خرجامو باید خودم بدم از پولی که تو این چندسال زندگی جمع کردم....پول کتاب جزوه...
و در پاسخ شما تکتاز عزیز
مشکل همینه دیگه نه با خانوادم میتونم شاد باشم نهههه میذارن با دوستام برم بیرونن!!!!دوستام التمااااس میکنن بیا بریم بیرون میرم از پدرم اجازه بگیرم میگه باشه...یه ساعت بعد میاد میگه نه...میدونم مامانم تحریکش میکنه که نذاره برم بیرون
میدونم باید به خودم اهمیت بدمم و اینقدررر شاد باشم که بفهمن دنیا دست کیه ولی نمیدونم چجوری و از کجا شروع کنم...میشه کمکم کنید؟
فقط راجع به اینکه نمیذارن با دوستام برم بیرون هم بگم که واقعااا نمیدونم چراااا چون من تو زندگیم دست از پا خطا نکردم که الان نخوان اعتماد داشته باشن بهم