دلم میخواد پدرم بمیره.گناهه؟
سلام
میگن بعضی وقتا یه حالی هستی که دیگه حوصله هیچی رو نداری. من الان دقیقا اون حالتم. انقد دلم گرفته از دنیا انقد حالم بده که حتی فکر نمیکنم چیزی تو دنیا باشه که بتونه حال این لحظه منو خوب کنه. چرا خدا خوبارو زود میبره و بدارو نگه میداره؟ حکمتش چیه که دلش میخواد ما زجر بکشیم؟من دوس ندارم پدرم تو زندگیم باشه چرا نمیبرتش؟ از بچگی تا الاح هرچی خاطره از پدر تو ذهنمه همش بده. همش. یه خاطره خوشم ندارم ازش. زندگیمو نابود کرده. نه معتاد نیس. زنه دیگه هم نداره. فقط اخلاقش گنده. فقط انقد ادم بسته ای هست که فقط حرف حرفه خودشه. زود میگه داد میزنه اذیتمون میکنه با حرفای غیر منطقی و تهمتاش. میرم باهاش حرف بزنم با منطق بهش میگم حق با مامانه. نه داد میزنم نه چیزی با منطق. میگه اره بدبخت میشی با من جزو بحث کردی تو دینمون گفتن پدرت سگم باشه نباشه آخ بهش بگی. این چه دینیه؟داره ظلم میکنه بمون نبایدچیزی بگیم؟ چرا خدا نمیشنوه صدامو؟24 سال زندگی بس نبود؟24 سال زجر،گریه شنیدن دادو بیداد بس نیس؟ چرا باید ادامه داشته باشه؟من پدر نمیخوام. خسته شدم. اره نمیخوام قبلا خجالت میکشیدم و شرمم میشد انقد راحت بگم الان دیگه میگم نمیخوام. هربار که بیخودی داد و فریاد را میندازه 4 ستون بدنم می لرزه. با گریه از خدا میخوام نفسشو ببره و دیگه نایی واسه داد کشیدن نداشته باشه.گناهه این حرفام؟ها؟ پس ظلمی که اون داره در حق ما میکنه گناه نیس؟ اصلا عدالت چیه؟ کجای این عدالته که فقط بخاطر اینکه خونش تو رگامه وفقط اسمش بعنوان پدر تو شناسناممه هر ظلمی میخواد در حقم بکنه؟ اخه کی خوبی به من کرده؟ من هیچ وقت حس حمایتو نگرفتم ازش. اونایی که مشکلی براتون پیش میاد و میگید عب نداره بابام هس.خوش بحالتون. من هر موقع مشکل واسم پیش اومده ترس از پدرم بیشتر از مشکل اذیتم کرده. برادرم اینا مشکل دارن و میخواد طلاق بگیره اونوقت ما هممون فقط از پدرم میترسیم که اگه طلاق بگیره پدرم هر روز به داداشم زخم زبون میزنه. وقتی داداشم بیکار شده بود جای اینکه حمایتش کنه نه از لحاظ مالیا. خداروشکر از لحاظ مالی هیچی نداره. از لحاظ عاطفی بهش دلداری بده. بهش زخم زبون میزد که لیاقت نداری. من دلم قد یه دنیا گرفته الان. فکر نکنید بخاطر این دل گرفتنا آرزوی مرگشو دارم. همیشه این حس با من بوده. میشه دعا کنید دیگه نباشه؟