چطوری گذشته را فراموش کنم
سلام دوستان خیلی خوبم
از راهمایی های تون در تایپیک قبلی ممنون.
من وهمسرم الان دو روزه برگشتیم (البته اومدیم داخل دانشگاه اسکان داریم:چون ایشون فکر میکنه دلیل اصلی مشکلات از خونه ای که توش بودیم (اون خونه پدری من بود))
من تونستم با اطلاعاتی که میدونستم واما فراموش کرده بودمودوستان یادآوری کردن والبته نکات خیلی مهم مدیر محترم همسرم رو به زندگی راغب کنم.
حالا با دوتا تا مساله مواجه هستم.
1-همسرم خیلی تو این مدت که خونه پدرشون بوده از من بدگویی کرده واین در حالیه که من تو دوازده سال حتی یک کلمه دلخوری کلامی از اونها نداشتم با ور میکنید حتی یک بحث ساده خواهر شوهر مادر شوهری نداشتم.....اما حالا از من دیوی ساخته ....من یه بار تو شرایط ناراحتی پسرم رو تنبیه بدنی کردم حتی اون رو هم عنوان کرده....خلاصه الان خیلی شرایط قمر در عقربه...نمیدونم چطوری این کارش رو فراموش کنم یا توجیه کنم(میدونم اون هم تو شرایط بد روحی گفته اما خب ....
2-چطوری روابطم رو با خانوادش بهبود بدم چون اونها یه خانواده مرد سالری هستن وحالا که ما برگشتیم سر خونه زندگیمون هر روز زنگ میزنن که مواظب باش زنت سوارت نشه