آشتی با مادرشوهر(کمک فوری)

سلام دوستان من حدود دو هفته سر مسعله ای که اشتباه با مادرشوهرم بود و با من خیلی ناجور حرف زده بود قهر کردم با هاشون و به شوهرم گفتم از این به بعد فقط ماهی یکبار اونم به به احترام پدرشوهرم به صورت رسمی میرم خونشون گفتم اینجوری حرمت ها بیشتر حفظ میشه و اعصاب من واقعا خیلی آرومه و احساس آرامش عجیبی دارم,تنها ایرادی که داره شوهرم ازم ناراحته که چرا با خانواده ی من سردی؟حالا شما بگین کدوم انتخاب کنم رضایت شوهر یا آرامش خودم,,,,چون با تحربه ای که دارم هر چقد هم من کوتاه بیام و بهشون نزدیک شوم جز آزار و اذیت و توقعات بی جا چیزی برام ندارن!!!به نظر خودم یه مدت شاید ناراحت باشن ولی بعدا خودشون هم به این رویه دوری دوستی عادت میکنند و من برا همیشه به آرامش میرسم دوستان تجربه ی شما چیه لطفا زودتر راهنماییم کند چون شوهرم میگه عصر بریم خونشون!!!!

من هفته ای یکبار شام میرم و تا الآن جواب داده.خوبی هفته ای یکبار این هست که دیگه نمیشه بگن نمیای و بری.شما میتونی ماهی یکبار را بکنی دو هفته یکبار برای شام یا ناهار.البته میتونی هم بیشتر بری ولی مدت زمان اونجا موندنت را کم کنی.من سه ساعت...نهایتا چهار ساعت بیشتر نمیمونم چون هر چی بیشتر بشینی حرف و حدیث بیشتری ممکنه پیش بیاد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط باران بهاران

حالا شما بگین کدوم انتخاب کنم رضایت شوهر یا آرامش خودم!

---

سلام

آرامش شما و رضایت همسرتون دو مقاله جدا از هم نیست.

در زندگی مشترک من رو اگر کنار بگذارید ایجاد رضایت می کند و در سایه این رضایت به آرامش می رسید.

مهم به دست آوردن آرامش هست اون هم برای هر دوی شما . برای به دست آوردن این آرامش ، گذشت و صبوری لازم است.

به شدن توصیه می کنم دو لینک زیر را مطالعه بفرمایید:

http://www.hamdardi.net/thread-39707.html


http://www.hamdardi.net/thread-41042.html

دوستان باز هم از تجربه هاتون بگید لطفا خیلی مرددم!!!

سلام، به نظر من افکار و عقاید قبلی تون رو بریزید دور، شما به خونواده شوهرتون احترام میزارید چون با اینکار دارید به شوهرتون احترام میزارید، یادتون نره که شوهرتون قبل از اینکه با شما ازدواج کنه با اونا بوده و الان هم دوست داره که باهاشون باشه، البته زندگی ها مستقل هستن ولی ادما باید با هم رفت و امد کنن چون ادم موجود اجتماعی هستش، بهترین راه حل تو این موقع ها اینه که خودت رو بزاری جای شوهرت و هرطوری که نتیجه گرفتی انجام بدی، ضمنا ما چرا به همه چیز به دید معامله نگاه میکنیم، همه کار انجام میدید بعدش توقع هم داریم که انجام بدن، شما واسه خودت و دل خودت انجام بده و توجهی به برخورد دیگران نکن، پدر و مادر و خونواده شوهرت رو مثل خونواده خودت ببین، خوبی ها شون رو ببین و بدیهاشون رو فراموش کن، زندگی خیلی قشنگ میشه، شاید فکر کنی دارم شعار میدم، ولی خونواده یه دوست یا همکار نیست که ولشون کنی، خونواده جایی که بهش تعلق داری، اگه میخوای خوشحال و سرزنده باشی و شوهرت هم همینطور اینکارو بکن، البته اگه دوست داشتی.