لطفا مثل همیشه کمکم کنین

سلام
از همه دوستان تشکر میکنم به خاطر کمکهای قبلیتون و واقعا هر بار مشکلم حل شده. ولی انگار هر روز یه مشکل جدید البته بی انصاف نیستم زندگیم بیشترش خوبه ولی این موضوع جدید درگیرم کرده
دارم میمیرم از این حس لعنتی که سراغم اومده و ولم نمیکنه . قبلا هم گفتم ما عقدیم الان 5 ماه 23 سالمه یه روز که تو ماشین بودیم یه دختره رد شد شوهرم بهم گفت این دختره فروشنده لوازم آرایشی محلمونه (با شوهرم همسایه ایم ) من زیاد واسم مهم نبود حرفش گفتم شاید منظورش این بوده اگه کاری داشتم اینجا هم لوازم آرایشی داره حرفی نزدم تا اینکه عید خودم تنها رفتم همون لوازم آرایشی و همون دختر هم بود خیلی عادی لوازممو گرفتم و اومدم وقتی بحثش پیش اومد گفتم وقت نداشتم برم بازار از محلمون خرید کردم و کلی شاکی شد که چرا نذاشتی باهم بریم منم گفتم دلیلی نداشته بیایی و ادامه ندادم بحث رو عوض کردم ولی حس بدی به اون دختره پیدا کردم تا اینکه اتفاقی دیروز از در مغازش رد شدیم تا اونجا رسیدیم خیره شد به مغازه قلبم از جا داشت کنده میشد. شوهرم مرد خوبیه همش محبت میکنه و بهم گفته و قسم خورده که من هیچ دوست دختری نداشتم ولی از وقتی دیدم خیره شد به اون مغازه هر چی ابراز محبت میکنه به دلم نمیشینه به رو خودم نیوردم .ولی حالم اصلا خوب نیست .
راستش دارم سعی میکنم این حس رو دور کنم ولی چطور؟

سلام عاطفه جون. میبخشی من تازه عضو اینجا شدم. یه حرفی همسرم بهم زد که تو گوشم مونده. گفت نگاه پایین و گل قالی گفتن واسه مرد مثل این میمونه که دور از جون، گوسفند فرضشون کنیم. گفت ادمیزاد چشم داره و به همه چیز نگاه میکنه. نگاه به هرچیزی لزوما معناش این نیست که توی دل و روده و قلبمون دنبال گمشده ای هستیم.
مثال اینکه میگفت او فقط نگاهم میکرد رو برام زد و منم دیدم تو دنیایی که همه جور ادمی از هر رنگ و قیافه از هر تیپ و کلاس من رو انتخاب کرده یعنی تمام این نگاه ها کشک. پس حساس نشو.
شاید نگاهش حتی خیره حتی حساسیت برانگیز از روی فقط نگاه کردن باشه.
موفق باشی عزیزم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط aruse-esfand

سلام عاطفه جون. میبخشی من تازه عضو اینجا شدم. یه حرفی همسرم بهم زد که تو گوشم مونده. گفت نگاه پایین و گل قالی گفتن واسه مرد مثل این میمونه که دور از جون، گوسفند فرضشون کنیم. گفت ادمیزاد چشم داره و به همه چیز نگاه میکنه. نگاه به هرچیزی لزوما معناش این نیست که توی دل و روده و قلبمون دنبال گمشده ای هستیم.
مثال اینکه میگفت او فقط نگاهم میکرد رو برام زد و منم دیدم تو دنیایی که همه جور ادمی از هر رنگ و قیافه از هر تیپ و کلاس من رو انتخاب کرده یعنی تمام این نگاه ها کشک. پس حساس نشو.
شاید نگاهش حتی خیره حتی حساسیت برانگیز از روی فقط نگاه کردن باشه.
موفق باشی عزیزم

---

عزیزم کاش فقط نگاه باشه چون اون چند مورد رو ازشون دیدم اذیتم یعنی رو آبم همش به خودم میگم گذشتش بوده به الان ربطی نداره ولی تو ذهنمه که قبلا کلی دوستش داشته و به دلیلی بهم نرسیدن در حالی که خودش قسم خورده دوست دختر نداشته نه اینکه من مجبورش کنم قسم بخوره خودش گفت . تو ذهنم 100 بار دلیل جدایشون میاد در حالی که من اصل نمیدونم دوستش بوده یا خواستگارش یا .....
ولی هر چی هست 3 روزه عذاب دارم میکشم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط عاطی گلی

عزیزم کاش فقط نگاه باشه چون اون چند مورد رو ازشون دیدم اذیتم یعنی رو آبم همش به خودم میگم گذشتش بوده به الان ربطی نداره ولی تو ذهنمه که قبلا کلی دوستش داشته و به دلیلی بهم نرسیدن در حالی که خودش قسم خورده دوست دختر نداشته نه اینکه من مجبورش کنم قسم بخوره خودش گفت . تو ذهنم 100 بار دلیل جدایشون میاد در حالی که من اصل نمیدونم دوستش بوده یا خواستگارش یا .....
ولی هر چی هست 3 روزه عذاب دارم میکشم

---

عزیزم بر فرض که عاشق و معشوق بودن و به دلایلی به هم نرسیدن. حالا این تویی که باید معشوق و عاشق باشی. وقتی این رفتارو میبینی باید بیشتر سعی کنی که عاشق باشی و به عزیزت نشون بدی که انتخابش اشتباه نبوده.
یک مورد هم هست (با تصور اینکه رابطه ای وجود داشته بینشون) ممکنه جدایی تازه اتفاق افتاده باشه و باید شامل گذشت زمان بشه تا کم کم توی ذهن عزیزتون اتفاقات کم رنگ بشه. و اینجا نقش شما واقعا به عنوان سوگولی زندگیش مشخص میشه.
اگر خودتو ببازی و دایم بهونه گیری کنی حساسیت نشون بدی که عزیزت بیاد بگه اره رابطه بوده و همینه که هست یا لج کنه یا بگه جز تو هیچکی نیست تو زندگیم مشکل شما در درونتون حل نمیشه.
باید محکم وایسی و نشون بدی که بهترین انتخابش تو بودی. و این اتفاق نمیفته مگر اینکه اعتماد به نفس داشته باشی. مهربون باشی. تا بهترین ها نصیبت بشه عزیزم

- - - Updated - - -

هیچ وقت تو این دنیا فکر نکن طرف مقابلت آکبنده و افتاب مهتاب ندیده. مگه میشه. خیلی غیر منطقیه. ادمیزاد در طول دوره تجردش دنبال همسفر و شریک زندگیش میگرده. دوست میشه. عاشق میشه. محبت میکنه. ولی در نهایت یک نفر رو انتخاب میکنه برای ادامه زندگیش. و تو رو انتخاب کرده.
اگر غیر از این باشه باید به این شک کنی که حتما مشکلی داشته که نرفته دنبال همزاد زندگیش.
برای دخترها خواستگار میاد. ادم از 100 تاشون خوشش میاد رابطه ایجاد میکنه تلفنی حضوری تا پای عقد هم میرن ولی یکجا میبینن نه همزاد هم نیستن و جدا میشن.
یعنی باید هر بار که همسرت نگاه تو به اون خواستگارت رو میبینه فکر کنه چیزی تو دلت تکون خورده؟
در صورتی که تو شاید فقط یک لحظه یاد مسیر اشتباهی که داشتی باهاش میگذروندی افتادی و تو دلت گفتی خدارو شکر انتخابش نکردم و الان یه همزاد و همنفس خوب برای خودم پیدا کردم.

با سلام
به علت مبهم و کلی بودن عنوان تاپیک، این تاپیک قفل می شود.
لطفا عنوان مشخص و متناسب با مشکل را از طریق لینک گزارش به مدیر اطلاع دهید تا اصلاح صورت گیرد و تاپیک شما باز شود
با تشکر